به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاعپرس، دلاورمردان فاتح بازیدراز پس از این عملیات پیروزمندانه در اردیبهشت سال ۱۳۶۰، به جماران آمدند و عیدانه خود را پس از گذشت ۲ ماه از نوروز آن سال، در طبق اخلاص گذاشته و تقدیم پیر و مراد خود کردند؛ دلاورمردانی که کوچه پس کوچههای جماران شهادت میدهد ۳۰ اردیبهشت سال ۱۳۶۰ شوق دیدار امام در دلهای آنها چه آتشی افروخته بود.
غلامعلی پیچک با اشارهای موحد دانش را با آستین خالی و محسن وزوایی را با جراحت گردن صدا زد تا وارد حیاط شدند. وقتی امام را دیدند که پشت نردههای ایوان با آن قبای طوسی و عرقچین سیاه، درحالیکه شمد سفید تا شدهای روی پاهای خود انداخته، مثل همیشه آرام روی صندلی کوچکی نشسته بودند. فاتحان بازیدراز از جلوی در خانه تا آن ایوان صف بسته و یکییکی آرزومندانه خود را به دستبوسی امام میرساندند تا تفقدی نصیب شده و دست مرحمت امام را روی سرشان حس کنند.
غلامعلی پیچک، علی طاهری، عباس شعف، علیرضا موحد دانش و محسن وزوایی؛ آه که آن چندثانیهای که برایش چندماه زحمت کشیده بودند و به اندازه چندسال از زندگیشان میارزید، چه زود گذشت و بعد وزوایی بود که در کسوت یک سرباز در محضر امام در جمع همرزمان خود ایستاده و گزارش عملیات را به تمامت و زیبایی قرائت کرد؛ گزارشی که در پایان پیشنهاد میکرد تا بعد از این میتوان نام قلههای بازیدراز را «بازوی ولایت فقیه» نامید.
انتهای پیام/ 113