گروه بینالملل دفاعپرس: اگرچه جنگ غزه در طول هشت ماه گذشته شاهد حوادث و تغییرات زیادی بوده که برخی از این تحولات ما را شوکه و درد عمیقی را برای ما تحمیل کرده است و برخی دیگر نیز خوشبینی واقعی را به ما القا کرده است؛ اما عواملی نیز وجود دارد که در تعیین سیر حوادث و نتیجه جنگ، مشخص و ثابت است. در این جنگ، رژیم صهیونیستی بر مجموعه مشخصی از اهرمهای فشار تمرکز کرده و محور مقاومت نیز بر اهرم فشار خود تاکید میکند تا در نهایت پیروزی حماسی خود را اعلام کند.
اسرائیلیها بعد از اینکه در عملیات طوفانالاقصی شکست غیرقابل ترمیمی متحمل شدند، بستهای از کارتهای فشار را روی میز قرار دادند؛ کارتهایی که با تحولات جدید، تغییر، تجدید و تعدیل میشد و سعی میکردند در طول جنگ، تا حد ممکن بر روی این کارتها حساب باز کنند. در ادامه به کارتهایی که اسرائیلی آنها را علیه حماس استفاده میکنند، اشاره میکنیم؛
۱- تحریک افکار عمومی علیه مقاومت؛ مخصوصا در روزهای اول طوفانالاقصی برای اطمینان از جلوگیری همدری با فلسطینیها
۲- هدف قرار دادن مکانهایی که مدعی بودند محل انبار تسلیحات و موشکهاست
۳- حمله زمینی و جستوجوی تونلها به امید انهدام شبکههای زیرزمینی
۴- جدا کردن شمال غزه از جنوب غزه و ایجاد کمربند امنیتی برای قطع رابطه و هماهنگی بین عناصر مقاومت
۵- افزایش فشار بر شرایط زندگی انسانی، از طریق تشدید محاصره، محدود کردن کمکها، اختلال در بخش پزشکی و هدف قرار دادن چادرهای آوارگان.
اما با توجه به اینکه هشت ماه از شروع جنگ میگذرد، اسرائیل متوجه شده است که چهار کارت اول کارایی خود را از دست داده و فقط یک کارت باقی مانده است که همچنان روی آن حساب باز میکند؛ کارتی که که از یک طرف طوفانی از واکنشهای جهانی را در پی داشته است و از سوی دیگر مقاومت بینظیر مردمی فلسطین مواجه شده است.
تقسیم جغرافیایی نوار غزه نتیجه نداده است. حمله به اهدافی که «اسرائیل» آنها را حیاتی میدانست، مانع از پرتاب موشک به سمت تلآویو نشد. ورود زمینی در عملکرد تونلها خللی ایجاد نکرد؛ علیرغم اینکه صهیونیستها به دهانه تعدادی از تونلها رسیدند؛ مقاومت با تلهگذاری این تهدید را به فرصت تبدیل کرد. تلاشها برای تحریک افکار عمومی جهانی علیه فلسیطینیها در هفتههای اول طوفان الاقصی به پایان رسید و همه لفاظیهای نتانیاهو امروز با توجه به مجموعه پروندههای قضایی و تصمیمات قضایی که او را تعقیب میکنند، به سوژه تمسخر و نارضایتی تبدیل شده است؛ لذا با شکست راهبردی اسرائیل در چهار محور اول، نیروهای اشغالگر تمام وزن خود را روی عامل پنجم (شرایط انسانی) میگذارند. با این کار تلاش میکنند تلفات و دردهای مردم را از نظر مالی و جانی بزرگتر کنند.
اما در مقابل مقاومت اسلامی از اهرم فشار خود به خوبی استفاده میکند؛ اولین اهرم فشار مربوط به اسرایی میشود که در دست مقاومت فلسطینی اسیر هستند.
دومین اهرم فشار خمپارههایی است که با قدرت از هوا به زمین غزه فرود میآیند و این خمپارهها ترکشهایی دارند که ممکن است به یک اسیر اسرائیلی برخورد کند و خانوادهاش را در فلسطین اشغالی نگران کند!
سومین ابزار فشار حماس بر صهیونیستها، تقویت وضعیت هراس در میان شهرکنشینان، با هدف القای این نکته است که «اسرائیل» مکان مناسبی برای زندگی نیست.
کمتر از ۳ هفته پس از طوفانالاقصی، طبق آمار مؤسسه دموکراتیک اسرائیل (IDI) ۶۴ درصد از اسرائیلیها نسبت به امنیت فیزیکی و ۵۹ درصد نسبت به امنیت اقتصادی احساس نگرانی کردند.
تکیه بر دوگانگی تونل و تک تیرانداز (برای سربازان و تانکها) به منظور تقویت اصل جنگ نامتقارن و فرسایش نیروهای اشغالگر، چهارمین ابزار فشار بر رژیم صهیونیستی است.
ترویج تشتت داخلی اسرائیل به دلیل اختلاف نظر تحمیلی ناشی از حل نشدن مسئله میدان نیز پنجمین عامل فشار بر صهیونیست هاست.
ایجاد فضای بینالمللی علیه سیاستهای اسرائیل و بدتر شدن موقعیت اسرائیل و آمریکا (اقدام دانشگاهها، نهادهای بین المللی، دیوان بین المللی دادگستری، دیوان کیفری بین المللی...) ششمین ابزار فشار مقاومت اسلامی بر صهیونیستهاست؛ لذا میبینیم که این شش عنصر در خط زمانی فلسطین، در جهتهای فزایندهای حرکت میکند. اگرچه «اسرائیل» تلاش کرد تا از فشار اولین کارت (اسرا) با نادیده گرفتن سرنوشت آنها خلاص شود، ولی نتوانست.
در پایان میتوان گفت که تونلهای حماس نقش مهمی در ایجاد فشار بر رژیم صهیونیستی ایفا و بهعنوان ابزاری عمل میکنند که در آن امکان نگهداری اسرا، تداوم قابلیتهای موشکی، حفظ عنصر غافلگیری در رویاروییها و تک تیراندازی وجود دارد. اکثر گزارشهای فنی به ویژه گزارشهای غربی، بدون نفوذ به اعماق تونل و کشف نقشههای کلی آن، روی نابودی آنها شرط بندی نمیکنند.
انتهای پیام/ ۴۱۱