دلنوشته/ غلامرضا تدینی‌راد

فرزندان شهدا در اوج بی‌قراری، اما آرام و صبور هستند

مهسا و برادرانش که فرزندان شهدای راه امنیت این کشور و نظام اسلامی هستند در اوج بی‌قراری، آرام و صبورند.
کد خبر: ۶۷۱۴۶۲
تاریخ انتشار: ۱۷ خرداد ۱۴۰۳ - ۰۸:۵۶ - 06June 2024

فرزندان شهدا در اوج بی‌قراری، اما آرام و صبور هستندگروه استان‌های دفاع‌پرس - «غلامرضا تدینی‌راد» رئیس مرکز رصد فضای مجازی، اطلاع‌رسانی و افکار عمومی فرماندهی انتظامی خراسان رضوی؛ امنیت در این مرز و بوم و کشور مقتدر اتفاقی نیست، برای اهتزاز پرچم اقتدار ایران بزرگ، خون‌های پاک زیادی ریخته شده است.

در خانه‌ها، کوچه‌ها و خیابان‌های شهر، روستا‌ها و مزارع و در کارخانه‌ها و مراکز تولیدی، صنعتی و تجاری و هر جایی که تصور می‌کنیم احساس آرامش و امنیت، چاشنی شیرینی و ثبات زندگی ماست.

بی‌دغدغه از خانه بیرون می‌رویم، چون احساس امنیت می‌کنیم، هر چند با مشکلاتی در زندگی روبرو هستیم.

سر بر بالین می‌گذاریم و می‌خوابیم بی‌آنکه حس لحظه خواب شیرین مهسا کوچولو را روی سنگ مزار پدر شهیدش درک کنیم.

ما نمی‌دانیم حظ دخترک ۹ ساله از آغوش گرفتن سنگ آرامگاه پدر، چه آرامشی به او می‌دهد. مهسا ۹ ساله است و روز بیست و چهارم شهریور ۱۴۰۲ پدرش در مقابله با قاچاقچیان شرور مسلح در منطقه عملیاتی نهبندان استان خراسان جنوبی به فیض عظیم شهادت نائل می‌آید.

دختر کوچک یک خواهر و ۲ برادر دارد و خانواده‌اش در شهرستان گناباد زندگی می‌کنند. وابستگی عاطفی او به پدر تاحدی است که شب‌ها باید با در آغوش گرفتن تکه‌ای از لباس یا قاب عکس پدر بخوابد.

دلتنگی‌اش به اندازه آسمانی که در آن دنبال تصویر و تماشای لبخند بابا می‌گردد وسیع و عمیق است. تمام دنیای مهسا، بابای مهربانش است.

مهسا کار خبرنگاری را نیز کنار درس‌هایش به تازگی شروع کرده است. او از غم سنگینی که در طاقچه دلش خانه کرده چیزی نمی‌گوید و فقط و فقط منتظر باباست.

مهسا و مهسا‌ها و برادرانش که فرزندان شهدای راه امنیت این کشور و نظام اسلامی هستند در اوج بی‌قراری، آرام و صبورند.
برایشان نه از سهمیه و تسهیلات و پول و مسافرت و هدیه باید بگوییم و نه اهمیتی به این چیز‌ها می‌دهند چراکه یعقوب‌های یوسف گم کرده، به بوی پیراهنی هم بسنده می‌کنند.

سرهنگ شهید «حسن طاهری» ۲۴ سال از عمر با عزت خود را در لباس مقدس فراجا برای مقابله با قاچاق مواد مخدر سپری و جان عزیزش را نثار کرد تا پدر، مادر، برادر، خواهر و خانواده و عزیزان مهسا‌های این سرزمین در آتش اعتیاد گرفتار نشوند و امنیت و آسایش‌شان ذره‌ای آسیب نبیند.

«ما» یعنی «میم»، من و تو و هرکه در این سرزمین زندگی میکند و به این خاک تعلق دارد بداند در «الف» که منظور کلام امنیت است نقش و مسئولیت و تکلیفی دارد.

مبادا کاری کنیم دل مهسا‌ها و کودکانی که پدرانشان برای «ما» از جان خود گذشته‌اند دلگیر شوند و مبادا شرمنده شهدا باشیم؛ و باید بگوییم مهسا خانم طاهری، قلب پدر تو در سینه این شهر و کشور مقتدر می‌تپد. او در مقام «عند ربهم یرزقون»، میهمان خوان خداست.

به صدای قلبش دل بسپار و برای ما نیز دعایی در نجوای دلتنگی کودکانه ات داشته باش که به برکت خون شهدا و نفس‌های مسیحایی خانواده معظم این لاله‌های سرخ عاقبت‌بخیر شویم.

مهسا، وجود تو و خانواده‌ات و نام پدر شجاع و سرافرازت، مایه افتخار و عزت این کشور اسلامی است.

یاد همه شهدای این آب و خاک گرامی و نامشان جاودان.

خدمت ادامه دارد...

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار