به گزارش گروه سیاسی دفاعپرس، دومین مناظره نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری چهاردهم از دقایقی پیش با موضوع اقتصادی در استودیوی محل مناظرهها آغاز شد.
نخستین مناظره انتخاباتی نامزدهای چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری با حضور آقایان مسعود پزشکیان، مصطفی پورمحمدی، سعید جلیلی، علیرضا زاکانی، سید امیرحسین قاضیزاده هاشمی و محمدباقر قالیباف برگزار و از شبکههای یک، سلامت، جام جم و العالم به صورت زنده پخش شد.
۶ نامزد انتخابات چهاردهمین دوره ریاست جمهوری در این مناظره به سوالات پاسخ دادند. دومین مناظره انتخاباتی از ساعت ۲۰ تا ۲۴ برگزار میشود.
مجری:عرض سلام و ادب و احترام به نامزدهای محترم چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری که براساس قرعه کشی که انجام شده امشب در خدمتشان هستیم و به رسم برنامههای تلویزیونی مهمانان ارجمند را به ترتیبی که در قرعه مشخص شده معرفی خواهم کرد.
نامزد محترم شماره ۱ آقای سید امیرحسین قاضی زاده هاشمی
نامزد محترم شماره ۲ آقای محمد باقر قالیباف
نامزد محترم شماره ۳ آقای مصطفی پورمحمدی
نامزد محترم شماره ۴ آقای علیرضا زاکانی
نامزد محترم شماره ۵ آقای مسعود پزشکیان
و نامزد محترم شماره ۶ آقای سعید جلیلی.
در ابتدای برنامه یاد و خاطره امام راحل عظیم الشأن و همه شهدای انقلاب اسلامی به ویژه رئیس جمهور شهید حضرت آیت الله رئیسی و همراهان ایشان را با ذکر صلوات بر محمد و آل محمد گرامی میداریم.
در برنامه امشب با توجه به بازخوردهایی که از برنامه اول گرفتیم تغییرات مختصری در دکور برنامه داشتیم در برنامه اول نامزدهای محترم بر روی مبلمان مستقر شده بودند، اما در این برنامه بنا به درخواست مطرح شده و بازخوردهایی که دریافت کردیم و برای رفاه حال بیشتر نامزدهای محترم میز و صندلی طراحی شده که نامزدهای محترم بتوانند با تمرکز و آسایش بیشتری در برنامه حضور و مشارکت داشته باشند. نکته دیگر این که همانند برنامه اول نمایشگری جلوی میزی که من در خدمت شما هستم تعبیه شده که نامزدهای محترم به طور دقیق از طریق این نمایشگر میتوانند زمان را مشاهده بفرمایند که مدیریت بهتری را روی زمان داشته باشند، اما به دلیل این که تمرکز مخاطبین محترم از مباحث مطرح شده نامزدها به هم نخورد این نمایشگر را فقط برای نامزدهای محترم نمایش میدهیم و بنابراین صرفاً نامزدهای محترم این نمایشگر و بحث زمان را میتوانند مشاهده بفرمایند ولی ما به دقت نظاره خواهیم کرد و همکاران بنده در پشت صحنه این برنامه ساعت این برنامه را به طور دقیق محاسبه خواهند کرد ضمن این که اعضای محترم کمیسیون بررسی تبلیغات انتخابات هم در استودیو مجاور بر روند و فرایند این برنامه نظارت دقیق خواهند داشت.
بر اساس ساختار این برنامه نقش مجری علاوه بر رعایت اصل بی طرفی و رعایت اصل عدالت و انصاف مراقبت ویژه بر زمان است و این که نامزدهای محترم بتوانند به طور کافی و به طور دقیق از فرصتهای در اختیار قرار داده شده استفاده کنند و بنا بر وظیفهای که بر عهده مجری برنامه مناظره گذاشته شده اگر چنانچه بر اساس قانون و ضوابط و قواعد نامزد محترمی خارج از چارچوب و قواعد صحبت یا مطلبی را ارائه بفرمایند موظف هستم که مداخله کنم و پیشتر بابت این مداخله احتمالی از تک تک نامزدهای محترم عذرخواهی میکنم.
این برنامه به روال برنامه گذشته شامل ۳ مرحله خواهد بود که در هر مرحله نامزدهای محترم فرصت دارند در دو نوبت ۴ دقیقهای مجموعاً ۸ دقیقه و در مجموع مراحل سه گانه ۲۴ دقیقه به علاوه ۶ دقیقه فرصت جمع بندی صحبت کنند و پاسخگوی سوالات باشند بنابراین هر برنامه مناظره برای هر نامزد محترم ۳۰ دقیقه فرصت را در نظر گرفته است.
به روال برنامه قبل در ابتدا سوالات مطرح خواهد شد و نامزدهای محترم در مرحله اول به مدت ۴ دقیقه پاسخگوی سوالات خواهند بود و سپس در نوبت دوم این امکان برایشان فراهم است که نقطه نظراتشان را راجع به دیدگاههای دیگر نامزدها مطرح کنند مدیریت مجموع این ۸ دقیقه در هر مرحله بر عهده نامزدهای محترم است که چه میزان را در مرحله اول و چه میزان را در نوبت دوم استفاده کنند. نکته حائز اهمیت این که اگر چنانچه نامزدی از ۸ دقیقه هر مرحله به طور کامل استفاده نکند این زمان ذخیره نمیشود برای مراحل بعد یا برای فرصت جمعبندی، اما چنانچه بیش از زمان مقرر ۸ دقیقه صحبت بفرمایند این زمان به طور دقیق محاسبه خواهد شد و از فرصت ۶ دقیقه جمعبندی کسر میشود.
درخواست مصرانهای که از نامزدهای محترم داریم این است که حتماً در چارچوب سوالات مطرح شده پاسخ بدهند و اجازه بدهند طرح مباحث سیاسی، فرهنگی و اجتماعی به برنامههای مناظره که در ادامه خواهیم داشت و در روزهای آتی در آنجا این مباحث را مطرح کنند و موکول کنیم به مناظرههای بعدی چرا که مناظرهای که امروز در خدمت شما هستیم در موضوع کلی اقتصادی و با سرفصل خدمات رسانی عدالت محور دولت است و چنانچه نامزدهای محترم در چارچوب سوالات پاسخ بفرمایند این امکان برای مخاطبین ارجمند فراهم خواهد شد که پاسخ سوالات یکسان را با یکدیگر مقایسه کنند و بتوانند جمعبندی بهتری راجع به برنامه نامزدهای محترم داشته باشند که به انتخاب آنها بسیار کمک خواهد کرد و در این برنامه ما تلاش میکنیم سوالاتی را مطرح کنیم که بیشتر دغدغه اصلی مردم است و باز مطالبه ما از نامزدهای محترم این است که در چهارچوب سوالات پاسخ بفرمایند.
اولین بخش از برنامه مناظره امشب را آغاز میکنیم، موضوع برنامه امشب مناظره در حوزه اقتصاد است با سرفصل خدمات رسانی عدالت محور دولت و در نوبت اول و مرحله اول موضوع سیاست گذاری در یارانهها، محرومیت زدایی و رفع فقر را مطرح خواهیم کرد. محور این بخش از مناظره سیاست گذاری در حوزه یارانهها، رفع فقر مطلق و محرومیت زدایی است. در برنامه ۵ ساله هفتم هدف گذاری شده که ضمن ریشه کن شدن فقر مطلق ، ضریب جینی که شاخصی برای بیان نابرابری است به ۳۵ صدم درصد کاهش پیدا کند.
در این بخش نامزدهای محترم برنامههای خودشان را برای تحقق این موضوع ارائه خواهند کرد.
سوال: موضوعات مطرح شده در سوالات را در سه سوال کلی میتوانیم خلاصه کنیم، یکی این که برنامه دولت شما برای عادلانه کردن یارانهها از جمله یارانههای نقدی نان، انرژی و کالای اساسی چیست؟ به نظر شما یارانه باید به تولید کننده پرداخت شود یا مصرف کننده نهایی؟ برنامه دولت شما برای محرومیتزدایی و فقر مطلق چیست؟
قاضی زاده هاشمی: عرض سلام و ادب دارم به ساحت قدسی آقا مولایمان علی ابن موسی الرضا (ع)، با یاد امام شهیدان و شهدای انقلاب اسلامی، شهدای پرواز اردیبهشت به ویژه شهید رئیسی عزیز آغاز میکنم، در ابتدا پیروزی تیم والیبال ایران را در دو بازی با آمریکا و هلند را تبریک میگویم که به دنبال تعویض یک مربی خارجی و آوردن یک مربی ایرانی اتفاق افتاد، ماحصل اعتماد به درون، پیروزیهای بزرگ است. همانطور که پیامبر اکرم (ص) و در شرع مقدس ما آمده فقر امر نامطلوبی است، اسلام جامعه را مرفه میداند فقر را معادل بیایمانی میشمارد، لذا وظیفه حکومت اسلامی این است که نگذارد فقر در جامعه ریشه بدواند ولی باید نوعی برنامهریزی کند که نگذارد برخورد با ریشههای فقر اتفاق بیفتد ضمن این که باید دستگیری کند کسانی که به هر دلیلی امکان تامین معاش خودشان را ندارند.
در دهه ۹۰ سفره ایرانیها ۳۰ درصد کوچک شد
قاضیزاده هاشمی: متاسفانه ما در دهه ۹۰ اوضاع خوبی را طی نکردیم رشد اقتصادی ما، چون منفی شد یا نزدیک به صفر شد ولی ماحصل آن این شد که سی درصد سفره ایرانیان به طور کلی کوچک شد و متاسفانه با این که برنامههای فقرزدایی در دولت قبل از آن ضریب جینی را کمی اصلاح کرده بود متاسفانه باز ضریب جینی رشد پیدا کرد و شکاف طبقاتی بیشتر شد .۱۰۰ میلیارد دلار ما تقریبا در آن دهه توزیع کردیم، اما ماحصل آن افزایش رفاه عمومی جامعه نشد و به نفع کسانی اتفاق افتاد که یا در قاچاق سوخت بودند یا میتوانستند در این زنجیره از یارانه بیشتر استفاده کنند، به مشترکین پرمصرف انرژی و آن شبکه انرژی به عبارت بهتر تعلق گرفت. قطعی برق تابستان و زمستان و گاز و اینها را که شما بهتر از من میدانید و الان کار به جایی رسیده که ما بخشی از حاملهای انرژی را هم باید وارد کنیم، لازمه آن این است که ما حتماً ساز و کارهایمان را در این بخش یک اصلاح جدی کنیم. الان ۳۰ درصد جمعیت ایران درآمدی کمتر از ۱۲ میلیون تومان دارند که نیاز به کمک دارند، از این ۳۰ درصد نیمی از آنها فاقد یک شاغل در خانهشان هستند یعنی در جمعیت خانوار حتی یک نفر شاغل وجود ندارد، آن باقیمانده آنها هم کسانی هستند که شغلشان شغل موثر نیست، بنابراین اقدام اصلی و اساسی، توسعه شغل و شاغل کردن حداقل یک نفر از اعضای خانواده و ارتقا وضعیت درآمدی مشاغل است. ما دو برنامه اصلی در این جهت داریم یکی این که داراییهایی که در اختیار دولت است ولی برای مردم است، آنها را به خود مردم منتقل کنیم. دولت سهام دارد، شرکت دارد، زمین دارد باید اینها در جهت ثروتمند کردن مردم به خود مردم منتقل شود و بعد هم اصلاح ساز و کارهای مندرج در هدفمندی یارانهها است که ناقص اجرا شده، در دوره آقای احمدی نژاد ارزش یارانه ۴۵ دلار بود، در دولت بعد شد ۳ دلار، در زمان سید محرومان با تلاشی که شد به ۱۱ دلار افزایش پیدا کرد که باید قانون هدفمندی یارانهها را کامل اجرا کنیم تا مجموعه جامعه، همه خانوارهای ایرانی بتوانند از آن برخوردار بشوند.
سوال: ۴ دقیقه اول شما آقای قاضیزاده هاشمی تمام شد ممنون از شما، آقای قالیباف ۴ دقیقه جنابعالی از حالا شروع شد
قالیباف: درود میفرستم به روح پاک شهدا و امام شهدا و عرض تسلیت و تعزیت دارم بابت حادثه تلخ گیلان و زلزله کاشمر اتفاق افتاد و عرض تسلیت و تعزیت به خانوادههای محترم شان. بحث امشب بحث بسیار مهمی است، بحث هدفمندسازی یارانه هاست، من همین ابتدا میخواهم بگویم که به نظرم از ابتدا ما نه در یارانهها هدفمند حرکت کردیم نه در یک شیوهای چگونگی این کار را درست انجام دادن که در دولت چهاردهم باید این را به آن توجه کنیم ولی قبل از این باید بدانیم که عدالت و جلوگیری از تبعیض مخصوصا از انفال که اموال عمومی هست، برای این کار باید عدالت را رعایت کنیم، به هیچ دلیلی و به هیچ بهانهای نمیشود از عدالت گذشت و نکته دوم باید بدانیم که حق مردم ما یک زندگی خوب است، حتی نه یک زندگی معمولی ولی امروز واقعیت این است که بخش قابل توجهی از خانوارهای ما امروز زندگی شان به سختی میگذرد.
به هر حال رئیس جمهور و مخصوصا رئیس جمهور آینده مسئول است و باید ضمانت کند که این کار را بتواند انجام دهد و با صراحت بگویم حفظ قدرت خرید خانوار مستقیما به عهده رئیس جمهور است که خیلی راحت بتواند از پس این کار برآمده و پاسخگو بوده و پیش برود.کسی که کار میکند تمام عمر کار کرده است، الان هم بازنشسته شده است چرا باید فقیر باشد، ما باید به این پاسخ دهیم، دولت نباید اجازه بدهد که این فقیر باشد. ما حتما این جا باید کاری بکنیم که سهم نیروی کار از تولید کاهش پیدا نکند و این که سوال کردند عزیزان که یارانه را به ابتدا میدهیم نه به تولیدکننده میدهید یا به مصرف کننده؟ بنده معتقدم به انتهای زنجیره به مصرف کننده باید بدهیم. ولی دقیقا بدانیم چگونه و به چه روشی و به چه کسانی. تا اینها مشخص نشوند آن عدالت را ما نمیتوانیم رعایت کنیم، مثل الان مشکلات جدی در این زمینه داریم، از همین جا بحث درجلسه قبل تورم بود، تورم یکی از مشکلاتی است که بودجهای که میآید تورم ایجاد میکند، این بودجهای که میآید زندگی مردم را جابه جا میکند و به نوعی به زندگی مردم دستبرد میزنیم و بخشی از ظرفیت خرید آن را برمی داریم.
آنهایی که حقوق ثابت دارند مثل کارگران، کارمندان وبازنشستگان و راننده حمل و نقل و اینهایی که معمولا درآمد ثابتی دارند آسیب میبینند. ما باید حتما به میزان رشدی که انجام میشود و به میزان تورم باید در افزایش حقوق افرادی که ثابت هستند آن را به آن اضافه کنیم، از دو طریق به انتخاب خودشان، یا از طریق صرفا به صورت نقد یا به صورت کالاهای اساسی که ۵-۶ قلم کالای جدی در حوزه لوازم خانوادگی، در حوزه جهیزیه و آن کالاهایی که بیش از دو هزار و صد کالری براساس نیازی که دارند در حوزه سبد غذایی تامین شود برای آن افرادی که مورد توجه و مورد هدف کار هست. ادامه بحث را خواهم گفت.
سوال آقای پورمحمدی فرصت ۴ دقیقهای شما آغاز شد.
پورمحمدی: سلام و ارادت، درود میفرستم به امام مان و شهداء و عرض تسلیت به خاطر حادثهای که در دو منطقه کشور اتفاق افتاد، بحث خدمات رسانی عدالت محور خوب یک مسئله اساسی است برای همه دولتها، به خصوص ما در این دو دهه گذشته این مسئله جدیتر مطرح شد؛ که ما یارانهها را به نحوی توزیع بکنیم که خدمات مناسب به همه طبقات به خصوص طبقات محروم برسد و عدالت رعایت شود.
عدالت آنچنان که مطلوب بوده رعایت نشده است
پورمحمدی: الان وقتی نگاه میکنیم، این حجم توزیع یارانهها و اقدامات ما، موجب آسایش و آرامش طبقات محروم نشده است و الان مشکلات اقتصادی زیادتر شده است، همین دوستان مان این جا توضیح دادند جلسه قبل و بیرون هم میرویم احساس عمومی که جامعه دارد و به خصوص که عدالت آن چنان که مطلوب بود، رعایت نشده است و سبب غنیتر شدن یک عده، کم شدن دهکهای طبقه متوسط و فقیر شدن طبقات پایین و گسترش دهکهای فقیر بوده است و این آماری است که اعلام شده است.تقریبا این هدفمندی یارانهها و توزیع یارانهها به این شکل تقریبا توسعه اش همزمان شد با تحریمها، وقتی که تحریمها حدود نزدیک ۱۷-۱۸ سالی که انجام شده است اول ما خیلیها انکار کردیم و اهمیتی ندادیم و توجه نکردیم، آن موقع که باید کنترل میکردیم و اجازه نمیدادیم که نهادهای بین المللی همه ابزار و شبکههایی که ما نیاز داریم تقویت کنیم توجه نکردیم و درزمان آقای احمدی نژاد پذیرفت و در گزارشش بود و در داستان نقل و انتقال مالی شد مثل افای تی اف که اواخر دولت آقای احمدی نژاد این قصه مطرح شد و حتی نامه اش نوشته شد و برخی از دوستانی که در این جلسه هستند نامه نوشتند، اما عملا ۱۰-۱۱ سال است که این قصه مانده است و کل اقتصاد ما برای تبادل مالی قفل است، پس طبعا یک بخش جدی که ما نمیتوانیم کار کنیم و مشکل داریم، منابع نداریم و اقتصادمان ریل درستی نیست، از آن طرف این از وضع بین المللی و بیرونی اش که هی تحریمها تشدید شد و فشارش بیشر شد و داخل قرار بود خنثی کنیم و یادم است که اول دولت یازدهم که اولین جلسه که دولت دومی سوال شد که هر کدام بهترین پیشنهاد دارند بدهند، من در دولت آقای روحانی گفتم که من در دولت قبلی بودم و بحث یارانهها و سازمان بازرسی کنترل زیادی کردم و یارانهها مشکل جدی است، حجمش گسترده است و هدفمند نیست و کل منابع ما را میبلعد و در کنارش فساد توزیع شده است و خیلی توجه نشد و حرفهایی زدند و فضای حرمت و این حرف ها.دوستانی که این جا بودند یا بی توجه بودند با تحریم برای خنثی سازی یا فضاسازی اجتماعی یا برای خنثی سازی داخلی که اقتصاد مقاومتی که رهبری بود که چه کاری کردند و ۱۵-۱۶ سال گذشته است و دوستان اطراف میز درگیر بودند و کجا برخورد کردند و ۷-۸ روز فضای انتخاباتی شروع شده است و گرم نیست و معلوم نیست مردم صداقت ما را جدی نمیبینند و نمیشود که این جور مسایل فکر میکنیم قول بدهیم و میگویند ۱۰-۱۵ سال قبل چه کردید که بخواهید عمل کنید، یارانه به چه سمت و سویی رفته است و چه عوارضی برای ما ایجاد کرده است، ما برای برگردیم به اعتمادسازی مان، برگردیم به پیشینه مان که با صداقت چکار کردیم و کسانی که حقایق و واقعیتهای اجتماعی را قبول نداشتیم، کم دیدیم و بی ارزش دیدیم و هیچ تلاشی برای کنترل آن نداشتیم، برای خنثی عمل نکردیم و حالا نسخه میپیچیم و معلوم است جواب نمیدهد و مردم اعتماد نمیکنند و طرحها ناقص است.
سوال : آقای زاکانی ۴ دقیقه شما از حالا شروع شد.
زاکانی: سلام و درود به امام و شهیدان، حوادث اخیر تلخ را تسلیت عرض میکنم، مردم ما کشوری ثروتمند هستیم و مشکل این است که این ثروت را درست توزیع نمیکنیم، آدرسهایی که دوستان ما میدهند آدرس غلط است شما زیاد توجه نکنید، که بعدا اثبات میکنم که این آدرس بی راهه است و کل این شعارها قبلا داده شده است.
یارانه خانوار در حوزه بنزین، گاز و در حوزه برق، درست در کشور توزیع نمیشود، ما یک بستهای داریم به عنوان بسته رفاه که در این بسته رفاه، هم یارانه طلایی داریم، توزیع عادلانه یارانه انرژی، هم ناظر به معیشت مردم، مسکن مردم، اشتغال مردم، سلامت مردم، تفریح مردم، یک بسته ارائه میکنیم، در این صحبتهایی که میشود از موضوع جلسه خارج میشویم و حرفهای دیگر میزنیم که معلوم نیست که چقدر به کار مردم میآید، ما یک یارانهای طلایی تنظیم کردیم که مابه ازای مصرف انرژی کل خانوار کشور در بخش خانوار، تولید نه، تولید بگذارید کنار، خدمات بگذارید کنار، اینها را بگذارید کنار، فقط در بحث خانوار اگر این را شما بنزین، گاز و برق را در نظر بگیرید، شما به هر خانواده سه نفره بیست گرم طلا معادل اعتبار در سال یارانه میرسد. توزیع عادلانه یارانه ها، یعنی یک خانوار ۵ نفره ۱۱۰ میلیون در سال یارانه دارد، اعتبار هم به طلا داده میشود، مصون از تورم است و نقدینگی را زیاد نمیکند و اسباب صرفه جویی برای خانوار فراهم کرده و سود میکنند و به میزان انتقال از سوختهای فسیلی، بنزین به سمت سوختهای پاک، برق، بنزین به گاز و بعد هم به برق سودشان بیشتر شده و این جا برای هم روستاییان و همه عشایر، بازنشستگان عزیز و همه ملت ثروتمند میشود، چرا نمیخواهید مردم ثروتمند شوند.
به میزان صرفه جویی سود میکنند، برق هم که صرفه جویی شود میآید در خدمت تولید قرار میگیرد و لازم نیست برق کارخانهها و کشاورز را قطع کنیم و آسیب به تولید بزنیم، یارانه انرژی بخش تولید سرجای خودش است و فقط ناظربه سه قلم بنزین، گاز و برق خانوار صحبت میکنم هم کل مردم ثروتمند میشوند و هم اساسا پاسخ بعدی ناظر به موضوع فقر مطلق ریشه کن میشود.
بله صد درصد مردم بهره مند میشوند و هرچقدر صرفه جویی کنند دست خودشان است و بهره مندی شان بیشتر است، اگر کسی هم علاقه داشت که بیشتر مصرف کند، ایراد ندارد، از کسی که کمتر مصرف میکند میتواند بگیرد و تنظیم گرش هم دولت است، مردم سود میکنند و ثروتمند میشوندو فقر مطلق برداشته میشود و اسراف در کشور پرونده اش بسته میشود و عدالت در کشور جاری و ساری میشود و این راه روشنی است هدیه به شما به ویژه خانوار عزیز و به ویژه زنان و دختران و کسانی که در خانه یک محوریت و اساسی را دارند. از اول شروع دولت هم برای خانوارها حساب ویژه باز میشود و این پول برای آنها مدنظر قرار میگیرد در حوزه اعتبار به قیمت طلا که مصون از تورم است.
سوال : آقای پزشکیان فرصت ۴ دقیقه شما از حالا شروع شد.
پزشکیان: بنده هم تسلیت عرض میکنم به حوادثی که اتفاق افتاده است، آن چیزی که آمارها نشان میدهد وضعیت مارا، اگر دوربینهای شما نشان دهد، مصرف دهکهای پایین و دهکهای بالا وحشتناک است، این در رابطه با یارانههای انرژی است. این یکی در رابطه با بنزین است، در حقیقت نگاه کنید مصرف دهکهای پایین و دهکهای بالا اختلاف بسیار زیادی دارد یعنی ما به کسانی که توانمند هستند بیشتر امکانات میدهیم و آنها که پول ندارند کمتر میدهیم از این منابع که در اختیار داریم. جمعیت زیر خط فقر ما بدتر شده است و وضع مان بهتر نشده است، یعنی اول باید بدانیم کجاییم تا بعد بدانیم که میخواهیم چکار کنیم.
این وضعیت استانهای ماست، مناطقی که در حاشیه اند مرزها به شدت وضع شان خراب است، این که ما بخواهیم این بی عدالتی را اصلاح کنیم باید اول بدانیم کجا را باید نگاه بکنیم، چون ندانیم کجا را باید نگاه کنیم و به همین شکل بگوییم تئوری خیلی ساده است ولی واقعیتی است که در طول زمان اتفاق افتاده و وضعیت فقر ما را نشان میدهد و آمار و ارقام کاملا گویاست که کجاییم، این که چطور بتوانیم مشکلات را حل کنیم قدم اول به داشتن زبان مشترک و اختلافات ما و عدم هماهنگی، تا میآییم ما تا یک تصمیمی بگیریم اختلافات باعث میشود که نتوانیم آن هدف را اجرا کنیم که مشکلات داخلی باید حل شود تا بتوانیم این روند را اجرا کنیم، دولت منابعی را که تقسیم میکند باید هدفمند به آن مناطقی که هست بدهد، چه در رابطه با انرژی و چه در رابطه با بنزین و مسایل دیگر، اگر بخواهد آن یکی دیگر مسایل را حل کند باید زیرساختها را درست کند و حمل و نقل عمومی را درست کند.
بانکها بیشتر پولها را ۵۵ درصد وامها را در حقیقت به تهران میدهند، بقیه اش برای کل کشور دارد هزینه میشود، این یعنی که توسعه در تهران و اطراف تهران و عدم توسعه در بقیه نقاط کشور یعنی اگر ما یک برنامه جامع و کامل با مشارکت اقتصاددانها ، دانشگاهیها و هماهنگی مجموعه این جریانها و مدیریت و خود مردم با خود مردم اگر صحبت نکنیم، یک نسخه بنویسیم، خیلی نسخهها بدون داشتن آن پشتوانه کارشناسی میآید در یک جا، یک قسمتی را درست میکند، بقیه قسمتها را میزند تخریب میکند. نسخهای که باید داد به این سادگی نیست ولی قطعاً باید یارانهها را هدفمند کرد و به دهکهای پایین داد و اجازه نداد دهکهای بالا یارانه بیشتر بگیرند، دهکهای پایین بهره کمتری از این...، تازه این تورم باز فشار را به دهکهای پایین ایجاد کند. لازمه این کار؛ همان برنامهای است که خدمت شما عرض کردم. از طرف دیگر کنترل تورم و رشد اقتصادی اگر درست نکنیم، هر اقدامی این طرف کنیم؛ همه را میخواهیم فقیر کنیم. ما از این طرف باید جلوی آن تورم را بگیریم که تورم بحثهای خودش را دارد، رشد را باید اصلاح کنیم و اگر رشد ما درست نباشد که آن شاخصهای مربوطه را قبلاً در جلسات بحث شده، فقط با این کاری که میخواهیم انجام دهیم، فقر را در بین بقیه سیستمها تقسیم خواهیم کرد. به اضافه این که کنترل نحوه سوخت و این آموزشهای مردم در جهت این کارهاست که انشاءالله نسخهای نیست که به این سادگی در عرض چهار دقیقه کل اینها را ارائه داد.
جلیلی: من هم تبریک عرض میکنم پیروزی تیم والیبال را بر به ویژه آمریکا؛ اگر باز نشود که خود آمریکا نمیخواست برنده شود و همین طور تسلیت عرض میکنم قضیه آن چه که در رشت و زلزله کاشمر...، اما آن چه که درباره سؤالی که خود مردم داشتند، بخواهیم مستقیم جواب دهیم این است که من دو مثال میزنم، کمک میکند. بحث این است که وظیفه دولت این است که اگر منابعی دارد، این را به بهترین شکل و عادلانه در بین مردم قرار است توزیع شود، بهترین شکل آن و عادلانه باشد. اگر ما دو خانواده را در همین تهران باهم مقایسه کنیم یا در یک نقطه دیگر کشور، یک خانوادهای که سه خودرو دارند، یک خانوادهای که چهار نفر هستند و خودرو هم ندارند. این یک سؤال است؛ آن کسی که سه خودرو دارد، عملاً شما وقتی یک محاسبه میکنید، میبینید آن درآمدی که دارد؛ ۱۲ برابر آن کسی که هیچ خودرویی ندارد یارانه دریافت میکند، این یک محاسبه کوتاه دارد که میشود انجام داد، مثلاً چقدر بنزین ۱۵۰۰ تومانی میگیرد؟ چقدر بنزین ۳۵۰۰ تومانی میگیرد؟ ولی عملاً باعث میشود که این خانواده ۱۲ برابر بیشتر از کسی که خودرو ندارد، یارانه دریافت میکند، با این که مرفهتر است و وضع بهتری دارد. این در چه شرایطی است؟ در شرایطی است که ۴۴ درصد مردم ما خودرو؛ ماشین ندارند. یعنی کسانی که ندارند کلاً از این یارانه محروم میشوند. این حتماً درست نیست. یک مثال دیگر بزنم؛ اگر یک خانوادهای باز چهار نفره که یک حقوق بین ۱۲ تا ۱۶ میلیون تومان دارد، ما طبق همین قانونی که داریم که در بحث مالیات همین سال ۱۴۰۳ است، این کسی که ۱۶ میلیون تومان حقوق دارد، یک خانواده چهار نفره؛ نزدیک ۱۰ درصد حقوقش یعنی یک و ۶۰۰ را باید مالیات بدهد. در صورتی که ما به یک خانواده چهار نفره الان داریم نفری ۴۰۰ تومان یارانه میدهیم، یعنی عملاً همان میزان یارانهای که میدهیم، از این خانواده مالیات میگیریم، یعنی آن یک و ۶۰۰ اینجا گرفته میشود. یعنی به همان میزان یارانه از او مالیات گرفته میشود. این در چه صورتی است؟ این در حالی است که خیلی از کسانی که درآمدهای بسیار زیادی دارند یا با فرار مالیاتی و شفاف نبودن، آن بحثهایی که مربوط به چرخه مالی آنهاست، اینها از مالیات فرار میکنند. من این را میخواهم توضیح دهم، حالا باز بیشتر توضیح خواهم داد که این نشان میدهد که این مناسباتی که وجود دارد؛ یک تصحیح جدی لازم دارد. بر همین مبنا ما چند طرح آماده کردیم، یکی در همین دو موضوعی که عرض شد، یکی این که آن طرح بانک که داشتیم که راجع به این که حالا این انرژی چگونه به بهترین شکل توزیع شود و مردم؛ همه آن یارانهای که میخواهند داشته باشند، عادلانه باشد، این نباشد که فقط بر اساس خودرو باشد، بر اساس فرد باشد که ضمن این که حالا هم عدالت در آن خواهد بود، باعث میشود که این بهتر مدیریت مصرف صورت بگیرد، یعنی مردم میتوانند بر این اساس، خودشان بر اساس منافعی که برای آنها حاصل میشود، آن مصرف انرژی را هم مدیریت کنند. کنار این یک طرح سبد غذایی داشتیم که ۱۳ قلم کالاهای غذایی را در اختیار مردم باید قرار بگیرد که آن بحث حداقل نظام سلامت لازم است انجام شود و همین طور طرح سفر و طرح روستاها که باز توضیح خواهم داد.
مجری: نوبت اول از مرحله اول را پشت سر گذاشتیم و در نوبت دوم همان طور که پیشتر توضیح داده شد، هر کدام از نامزدها به مدت چهار دقیقه فرصت دارند که نقطه نظرات خود را راجع به دیدگاهی دیگر نامزدها مطرح بفرمایند.
قاضیزاده هاشمی: قبل از این که ادامه توضیحات خود را بدهم، لازم است من هم به نوبه خود تسلیت بگویم هم به مردم گیلان، هم به مردم کاشمر، سؤالی هم که دارم از آقای پورمحمدی و آقای پزشکیان این است که بالأخره این تحریم و روابط و ... سالهاست هست؛ مسأله افاِیتیاف و غیره، چرا عملکرد دولت نهم و دهم و عملکرد دولت سیزدهم متفاوت است با عملکرد دولت یازدهم و دوازدهم؟ شرایط هم واحد بوده، الحمدلله آقای پورمحمدی در همین دولتها هم بودند، یعنی بالأخره اگر مؤثرترین نقش هم در این مجموعه کسی داشته باشد؛ ایشان است. این نمودارهایی که جناب پزشکیان هم نشان دادند برای من خیلی آشنا بود، فکر میکنم دوره قبل از انتخابات خود من این نمودارها را بخشی خدمت مردم عرضه کردم، منتها سؤال این است که ما با چه روشی میخواهیم این را اصلاح کنیم؟ ما راهکارهایی آن موقع دادیم که خیلی از آنها الحمدلله در دولت شهید رئیسی در حال انجام و پیاده سازی است. مثلاً یکی از برنامههای جدی که یا در خود بنیاد شهید ما انجام دادیم. این که گفتیم داراییهای مردم را به مردم برمیگردانیم، داراییهایی بود متعلق به خانواده شهدا و ایثارگران؛ در اختیار بنیاد شهید، ما آن را به آنها برگرداندیم. صاحب مجمعش را تشکیل دادیم، خودشان اداره میکنند. یا داریم از بنگاهداری خارج میشویم به نفع این که باز داراییها را به مردم منتقل کنیم. یا تمام کسانی که در سه دهک پایین بودند را تحت پوشش بردیم. یعنی فقر مطلق اگر بگوییم بر اساس دهکیندی است، در بنیاد شهید تمام شد، الا این افرادی که جدیداً وارد میشوند که آنها هم ارزیابی وسع میکنیم و بعد تحت پوشش قرار میدهیم. دوستان ما در امداد در جای دیگری هم موفق بودند. ما دو قالب کلی داریم؛ ۱- پوشش همگانی است برای اصلاح ناترازی انرژی و بازتوزیع منابع که شبیه به آن چیزی که آقای زاکانی فرمودند؛ یعنی در سه عنوان بنزین، گاز و برق، منتها ما طرحمان پلکانی است، بر اساس پول ملی خودمان است، چون معتقدیم باید ارزش پول ملی را حفظ کنیم، ارتقاء دهیم. ما برای هر خانوار ایرانی فرض کردیم دو خودرو داشته باشند، بر اساس این که هر خانواری دو خودرو داشته دارد، منابع را توزیع کردیم، سال اول ۴۰ میلیون تومان، سال بعد ۶۰ میلیون تومان که سال آخر اجرای برنامه است؛ ۹۰ میلیون تومان اعتبار انرژی تحت عنوان یک کار در اختیار خانوار قرار میگیرد برای پرداخت این هزینهها و اضافه آن را هم وصل میکنیم به پشتیبانی از کالابرگهایی که در اختیارشان هست. اما یک گروهی هستند که طبقهای که باز باید به آنها توجه ویژه شود، ما یک نظام یکپارچه مالیات و یارانه طراحی کردیم، بر اساس پیآیتی یا مالیات بر کل درآمد اشخاص که افراد به سه گروه تقسیم میشوند؛ یا کسانی که هزینههای آنها بیش از درآمدهای آنهاست، کسانی که برابری میکند و کسانی که درآمدهای بیش از هزینه دارند. کسانی که هزینههای آنها بیش است، تا سقف کفاف که همین ۱۲ تا ۱۳ میلیون تومانی که اعلام شده، ما حتماً جبران میکنیم، ولی از آن افرادی که درآمدی بیش از هزینههای خود دارند فقط مالیات اخذ خواهد شد. آن هم بر اساس کل درآمد. این که یارانه را ما باید به انتهای زنجیره بدهیم، این حتماً درست است، اما ابتدای زنجیره هم نیاز به توجه دارد. بخشی از اقتصاد ما، معیشت پایه است. بعضی از دامپرورهای ما یا کشاورزان یا عشایر ما باید چند گوسفند، گاو و ... داشته باشند، ما باید کمک کنیم به آنها. در حوزه توسعه مراتع، در تسهیلات و سرمایه در گردش آنها باید منابع یارانه دولت؛ آن ۴۵۰ هزار میلیارد تومانی که ذکر شد، بخشی اهرم شود، توسط بانکها به صورت تسهیلات قرضالحسنه در ابتدای تولید که زمین ما داریم، مجوز داریم و منابع مالی داریم کمک کنیم.
قالیباف: در ادامه بحث این را گفتم که ما حقوقبگیرها و آنهایی که حقوق ثابت هستند چگونه ما همزمان افزایش تورم آنها را جبران و جایگزین کنیم که سبد خانوار کوچک نشود. نکته دوم؛ ما بعضی از مردم عزیزمان را داریم که اصلاً امکان این که کار کنند، ندارند. این جا هم دولت باید آنها را به طور صد درصد تأمین کند. حتی امکان توانمندسازی در آنها نیست؛ لذا ما برای این که تا آخر برنامه، این کار را انجام دهیم باید بتوانیم یک بیمه فراگیر در حوزه تأمین اجتماعی چند لایه درست کنیم. ولی تا آن موقع این کار را انجام دهیم، باید در همین سالی که الان در آن هستیم، این مشکلات را چه آنهایی که در فقر مطلق هستند، چه آنهایی که زیر خط فقر هستند، چه آنهایی که ضعیف شدند باید با اینها جبران کنیم، حالا نگاه کنید چه تفاوتی وجود دارد؟ الان دهکهای پایین نسبت به بالا درآمد آنها یک به ۱۴ است، یعنی آنها ۱۴ برابر درآمد بیشتری دارند. در حوزه ثروت، دهکهای بالا ۴۵ برابر دهکهای پایین ثروت دارند. حالا ما یک انفالی داریم که همین انرژی است که دوستان اشاره کردند، مصرف این یک به ۲۲ است یعنی بعضی افراد ۲۲ برابر یک خانواده دیگر مصرف میکنند، این عین بیعدالتی و ظلم از انفال است. ما به سرعت باید این را اصلاح کنیم، برای اصلاح این کار واقعاً ما نیازمندیم هدفمند این را کار را انجام دهیم. اشاره شد؛ ۴۴ درصد مردم ما اصلاً خودرو ندارند، بنزین نمیگیرند، یک خانواده چهار نفر هستند، شش خودرو دارند، ما خانوادههایی داریم که در سال ۱۴۰ میلیون تومان یارانه بنزین میگیرند، خانوادههایی هم داریم که یک قِران نمیگیرد. آن خانواده محروم، اینها هم خانوادههای برخوردار ما حتماً در این طرح هدفمندسازی که صرفهجویی...، ما داریم حدود نزدیک به ۴۰ درصد انرژی خود را بد مصرف میکنیم و از دست میدهیم. این مال خانوادههاست، اجازه دهیم هر خانواده هر چقدر دارد از استاندارد؛ یک استاندارد معمولی هم باید مشخص کنیم، کمتر مصرف میکند، به خودش برگردد. به نظرم ما در طرحی که داریم، بعد توضیح خواهم داد، اختیار را میگذاریم بر عهده خود مردم، هر کسی صرفهجویی کرده، خودش تصمیم بگیرد، این میزان مترمکعب گاز، یا این مقدار از انرژی در بنزین، یا در برق، هر چه میخواهد، میخواهد اینها را باهم تبادل کند، ما این ظرفیت را در این سکو برای او درست کردیم، اینها را به هم تبدیل کند. میخواهد در بازار مشترکی که مربوط به انرژیهاست، آن جا برود در بورس بدهد، برود در بورس بدهد. در بورس میخواهد این را ریالی باشد؛ ریالی. میخواهد در سرمایه گذاری ارزی باشد؛ ارزی. به تشخیص خودش. چون ما در بخش رشد گفتیم میخواهیم ارزهایی که در اختیار هموطنان عزیزمان در همه جا هست، سرمایهگذاری ارزی بدهیم. اجازه بدهیم کسی که هم صرفهجویی در مترمکعب گاز میکند، این گازش را به بورس برای تبدیل کردن یا سرمایهگذاری کردن با ارزی این کار را انجام دهد. ما این جا در طرحمان هیچ اجباری نداریم، میتواند نقد تبدیل کند، میتواند جابهجا کند، میتواند در بازار بورس چه سرمایهگذاری کند، چه تبدیل کند، به اختیار خودش سه تا چهار روش است که میتواند این کار را انجام بدهد و کار را پیش ببرد. ولی مهم این است که این انفال باید به نفع مردم و بعد هم بقیه آن، دولت اینها را در تولید و در سرمایهگذاری که کیک اقتصاد را بزرگ کنیم که خانوادهها این را بتواند تداوم داشته باشد در درآمدهایشان و پایدار.
پورمحمدی: این آمارها؛ بیان مشکلات، پیوسته گفته شده به دوستان ما هم در این جلسه گفتند. راهحلها هم پیوسته در دورههای مختلف و در برنامههای مختلف بیان شده و میشود. ولی واقعیت چیست؟ نمودارها منفی است، همه دورهها نقدینگی بیشتر میشود، تورم بیشتر میشود، خط فقر توسعه پیدا میکند، دهکها به هم میریزد، فاصله بین غنی و فقیر زیاد دارد میشود.
من یک توضیح بدهم، ببینید وقتی شما در ایجاد شرایط اولیه اشتغال مشکل داشته باشید یعنی چه؟ یعنی یک لایهای درست شده باشد که فقر، بیسوادی، بیماری با هم یک چرخهای را درست کرده باشند که کسی که مثلاً اگر خدای نکرده بیمار میشود دچار یک فقر بیشتر بشود، بیسوادی موجب فقر بشود یا بالعکس فقر موجب بیسوادی بشود یا این که نداشتن آن شرایط اولیه باعث تشدید فقر شود، این چرخه مادامی که وجود داشته باشد حتماً شما نمیتوانید آن رفاه و آن رفع فقر مطلوب را داشته باشید؛ لذا شما باید در چند لایه از جنبه اشتغال و مبارزه با بیکاری، آن باز خودش روشهایی دارد مثل برنامه ملی تامین مالی خرد مشاغل تولیدی، مشاغل خدماتی آزادکار، مشاغل سیار که برنامههایش مفصل است الان آنها را نمیخواهم بگویم، لایه کمک درآمد و معیشت، لایه فقرزدایی، لایه محرومیت زدایی این کارها باید سرعت بگیرد این یک بحثی است که اهمیت دارد، اما آن چیزی که مهم است این است که چگونه اینها صورت بگیرد، چون به محض این که بگوید خیلی خوب ما این چند لایه را بخواهیم وارد شویم اولین بحث این است که منابعش کجاست، شما از کدام درآمد میخواهید این کار را انجام بدهید. من این را توضیح میدهم که شاید کمی به بحث ما کمک کند، یکی از بحثهای بسیار مهم که برادرمان آقای پورمحمدی اشاره کردند این است که اگر شما میخواهید با این موضوعات مبارزه کنید با فقر و فساد، لازمه آن این است که بتوانید ساز و کاری داشته باشید بسیاری از آن چه که در کشور شما تحت فساد صورت میگیرد جلوی آن را بگیرید و منابع حاصل از آن چیزی که امروز دارد به یغما میرود را، آن منابع را بیاورید به سمت نظام رفاهی که میخواهید مستقر کنید. مبارزه با پولشویی یکی از آنها است، مبارزه با قاچاق یکی دیگر از آنها است، اشاره کردم زمانی که من در شورای امنیت بودم این را نوشتیم که باید مبارزه با پولشویی دنبال شود و این مباحث، مادامی که چرخه اقتصادی دچار مشکلات جدی باشد حتماً نمیتوانید انجام بدهید، اما این که مثلاً ما بگوییم این مثالهایی که زده شد اینها مربوط به این است که اول افای تی اف باید امضا بشود نه، این حالا یکی از اشکالات دوستان این است که صورت مسئله را به نظر میرسد دقیق متوجه نیستند یادم است سال ۱۴۰۰ هم آقای همتی همین را گفتند من این را در همین مناظره بیان کردم شما دارید با افای تی اف کار میکنید برنامه عمل بستید ۴۱ بند است دارید عمده این بندها را انجام میدهید، هیچ مانعی هم ندارید چه کسی گفته اینها را انجام ندهید؟ زمانی که شما وزیر دادگستری بودید، زمانی که شما رئیس سازمان بازرسی بودید سالها، این کارها را باید انجام میدادید چرا انجام ندادید؟ مبارزه با پولشویی بله همان زمان ما اصرار داشتیم قانونش باید تصویب بشود قانونش را مجلس تصویب کرد، مبارزه با تامین مالی تروریسم قانونش را مجلس تصویب کرد، تمام اینها بسترهایش الان در کشور فراهم است چرا انجام نمیدهید؟ آن بحثی که وجود داشت چیزی بود که میخواستند عدهای، ناکارآمدی خودشان را یک بهانه درست کنند و بگویند بر این اساس این کار انجام نمیشود الان اینکه شما یارانه را به مردم بدهید اول اینکه به خودرو بدهید، به آنها بدهید این چه ربطی به این موضوع دارد؟ خواهشم این است صورت مسئله را بعضاً قاطی نکنید.
مجری : ممنون آقای جلیلی، مرحله اول از مناظره دوم را پشت سر گذاشتیم و در مرحله دوم با موضوع ارتقا نظام سلامت در خدمت نامزدهای محترم خواهیم بود. این توضیح را عرض کنم همان طور که پیشتر هم راجع به فرایند و روند مناظره توضیح داده شد در هر مرحله در دو نوبت ۴ دقیقهای این زمان ۸ دقیقهای اگر مجموعاً کمتر استفاده بشود برای مراحل بعد ذخیره نمیشود، اگر بیشتر استفاده بشود از ۶ دقیقه کسر میشود، اما یک حداکثری دارد که حداکثر آن در هر نوبت بین ۱۵ تا ۲۰ ثانیه خواهد بود یعنی بیشتر از آن متاسفانه امکان صحبت فراهم نیست.
اجازه دهید که یک بار زمانبندی و گزارش آن را با هم ببینیم که هر یک از نامزدهای محترم چه میزان در نوبت مرحله اول صحبت کردند که زمانهای اضافه که از این میزان استفاده شده از فرصت ۶ دقیقه کسر خواهد شد. در مجموع زمان کلی آقای قاضی زاده هاشمی ۸ دقیقه و ۳ ثانیه، آقای قالیباف ۸ دقیقه و ۱۴ ثانیه، آقای پورمحمدی ۹ دقیقه، آقای زاکانی ۹ دقیقه و ۸ ثانیه، آقای پزشکیان ۸ دقیقه و یک ثانیه و آقای جلیلی ۸ دقیقه و ۲۵ ثانیه که عرض کردم زمانهای اضافه از ۸ دقیقه از فرصت ۶ دقیقه پایانی جمعبندی کسر خواهد شد.
اما مرحله دوم برنامه مناظره، موضوع این بخش از برنامه مناظره ارتقا نظام سلامت است، در برنامه ۵ ساله هفتم هدف گذاری شده که سرانه پزشک به جمعیت، به ازای هر هزار نفر به دو نفر افزایش و شاخص سهم پرداختی از جیب بیماران به ۳۰ درصد کاهش پیدا کند. در این بخش نامزدهای محترم برنامه اجرایی خودشان را برای تحقق این موضوع ارائه خواهند کرد. سوالات کارشناسان محترم و تعدادی از مردم را در این باره با هم میبینیم و برمیگردیم آغاز نوبت اول و فرصت ۴ دقیقهای پاسخ نامزدهای محترم به پرسشهای مطرح شده.
سوال: میتوانیم مجموع صحبتها و سوالات مطرح شده در این تصاویر را در ۳ سوال کلی و خلاصه مطرح کنیم، برنامه دولت شما برای در اولویت قرار گرفتن پیشگیری نسبت به درمان و دسترسی عادلانه به خدمات پزشکی چیست؟ راهکار شما برای حل بحران نیروی انسانی در نظام سلامت چیست و برنامه دولت شما برای هوشمندسازی نظام سلامت چیست؟ آقای قاضی زاده هاشمی فرصت ۴ دقیقهای جنابعالی در نوبت اول شروع شد.
قاضیزاده هاشمی: در ابتدا جملهای بگویم پیرامون شبههای که ایجاد شد در مورد اشکالی در دولت شهید رئیسی، فرق شهید رئیسی بزرگوار این بود که با مشکل و مسئله و فساد کنار نمیآمد، اعلام جنگ نمیکرد، خودش میشد اولین گزارش دهنده، دولتش و خودش رسیدگی میکرد و برخورد هم میکرد.
مردم عزیز در حوزه سلامت اولویت اول ما این است که شما بیمار نشوید، ابعاد سلامتی هم گسترده است هم جسمی است، هم روحی و روانی است، هم وضعیت جامعه و آسیبهای اجتماعی است، حتی در بعضی از تعاریف جهانی همانطور که خبر دارید سلامت معنوی را هم جزئی از سلامت ذکر میکنند. وظیفه دولت هم این است که موتور ایجاد بیماریها را خاموش کند آن چیزی که آلودگی ایجاد میکند آن را خاموش کند، آلودگی هوا، آلودگی خاک، آلودگی صوتی، مواد غذایی آن چیزی که ما مصرف میکنیم اگر خدای نکرده کم تحرک هستیم نیاز به تحرک داریم نیاز به نشاط داریم برای این که دچار اختلالات روحی روانی نشویم، ۱۰ درصد جامعه میگویند به درجاتی به علت کاهش نشاط در جامعه دچار اختلال روحی میشوند. در همین تهران با این اوضاع زیست محیطی که پیدا کرده کسی نیست که دچار بیماری نشود تعداد روزهایی که هوا در آن پاک است بسیار اندک است، ظریفی میگفت در هر شهری بالاخره تولیدی دارد، ظاهرا در تهران هم فقط تولید دود داریم و سیاستمدار یعنی کسانی که بالاخره به جامعه آسیب میزنند. ما باید ورزش را وارد زندگی کنیم جزئی از آموزش قرار بدهیم و تلاش کنیم که تمام این بسته دیده شود. ما در بنیاد شهید یک تجربه خیلی خوبی داریم اولاً رفتیم سراغ پایه سلامت، خانوادههای ما به خصوص آنهایی که در معرض خطر بودند را شناسایی کردیم برنامه مدون پایه سلامت برایشان گذاشتیم، برنامه اردوی سه روزه سفر برایشان گذاشتیم، برنامه ورزش گروهی برایشان گذاشتیم از این جنس کارها که الزاماً کار وزارت بهداشت و درمان هم نیست، وزارت بهداشت و درمان باید سیاستگذار باشد تمامی دستگاههای دولت بیایند وسط کار و دنبال کنند. اما سطح دوم که خوب حالا کسی بیمار شد ما باید رهایش کنیم؟ اشاره کردند خودش و خانوادهاش صدها کیلومتر باید بکوبند بیایند در تهران یا شهرهای بزرگ آن جا خدمات دریافت کنند ما باید این را معکوس کنیم یعنی کاری کنیم که دسترسی عادلانه به خدمات خوب هم در حوزه سلامت و هم در حوزه درمان اتفاق بیفتد، پوشش هزینههای درمان افراد به خوبی اتفاق بیفتد این پوشش الان یکسان است، چون دهکهای بالاتر دسترسی به بیمه تکمیلی و چیزهای دیگر دارند یا منابع مالی دارند به نظر میرسد نظام بیمهای ما باید در دهکهای پایینتر میزان پوشش بیمهای خودش را افزایش بدهد، ۴۵ درصد از پزشکان ما فقط در تهران هستند ما باید به شهرستانهای مختلف پزشک اعزام کنیم که در دولت شهید رئیسی در این زمینه کارهای خیلی خوبی شروع شد مثلاً ۱۶ هزار تخت بیمارستانی به خصوص در مناطق محروم که از قبل مانده بود افتتاح شد، افزایش ظرفیت پزشکی و دندانپزشکی اتفاق افتاد که البته زیرساختهای آموزشی آن حتماً باید توسعه پیدا کند و به آن کمک کنیم. فقط ۱۰ هزار تا پزشک به مناطق محروم اعزام شد و ۱۲ میلیون نفر که فاقد هرگونه خدمات پوشش درمان بودند مجدداً اینها تحت پوشش خدمات درمان قرار گرفتند، آن دوستانی که با صنعت بیمه آشنا هستند میدانند این کار، کار سرمایهگذاری و صنعتی نیست بلکه یک کار حمایتی است که دولت شهید رئیسی عزیز وظیفه خودش دانست که کسی به خاطر آنها دچار مشکل نشود و نهایتاً تقویت صندوق بیماران صعب العلاج است آنهایی که هزینههای درمانشان دچار فقر میشود، ما وظیفه داریم جلوگیری کنیم کسی به خاطر درمان دچار فقر شود و سه دهک پایین را کاملا انشاالله هم تحت پوشش قرار داده شده و هم تحت پوشش قرار خواهیم داد.
سوال: ممنون از شما، آقای قالیباف فرصت ۴ دقیقه جنابعالی از حالا شروع شد.
قالیباف: برای هر تصمیمی اول یک شناخت دقیق وضعیت موجود مهم است. ما وقتی برمی گردیم یک نگاهی به پانزده شانزده سال گذشته آموزش و پرورش میکنیم متاسفانه ما پانزده شانزده وزیر و سرپرست در یک وزارت خانه جا به جا کردیم. عذر میخواهم با این ادبیات میگویم ما یک پاچال یک عطاری را. این قدر مدیر آن جا را عوض میکنیم، شاگرد آن جا را عوض میکنیم که یک وزارت خانه را این گونه تصمیم میگیریم. این یکی از اشکالات جدی ماست. جایی که محل تربیت آینده و فعل ما در آنجاست، حال ما در آنجاست این یک واقعا یک مشکل جدی ماست. در حوزه بحث مدیریت این را همه مقصریم جایی است که میگویم مدیریت اساس کار است. توجه به این موضوع، اساس کار است. شانزده میلیون الان تقریبا دانش آموز داریم طبیعتا ما سرانه بودجه ما ده درصد است در دهه هفتاد، ده درصد از بودجه عمومی در دهه هفتاد این حدود بیست درصد بود یعنی امروز ما تقریبا بودجه آموزش و پرورش را نسبت به دهه هفتاد کم کردیم. این هم نتیجه همین گونه مدیریتها و ضعفی است یعنی رئیس جمهور محترم باید بداند که آموزش و پرورش اساس پیشرفت کشور است. من هم معتقدم که در پایه و مقطع ابتدایی و مهدکودک که اخیرا شما میبینید مهد کودکمان قبلا در سازمان بهزیستی در آن جا بوده یعنی مهدکودک را قبل از مقطع ابتدایی و این جا را در اولویت باید قرار بدهیم و از جهت ساختاری درست کنیم. نکته دیگری که باید به آن توجه کنیم وقتی که از تقویت آموزش و پرورش حرف میزنیم به نظرم دو جا مهم است یک بحث مربوط به مدرسه و محیط مدرسه و ظرفیت مدرسه و استاندارد مدرسه در حوزه کالبدی دو معلم، بقیه آموزش و پرورش در هر ردهای اینها ذیل این تعریف میشود لذا در آموزش و پرورش باید در حوزه محتوا و در حوزه تربیت معلم برنامه ریزی و اجرا را باید متمرکز انجام بدهیم بقیه موضوعات را باید متمرکز به مدرسه بشویم و در عرصه بحث مربوط به مدیران، ما امروز با همه عدد و رقمی که گفتم بدون مکان سرانه هر کدام از دانش آموزان ما الان بین شانزده تا هفده میلیون تومان ما داریم هزینه بدون اماکن. استاندارد هم نگاه کنیم ضرب در سه کنیم حدود چهل و پنج تا پنجاه میلیون تومان همین الان داریم هزینه میکنیم. البته که این کم است ولی واقعیت این است که آیا خروجی ما به اندازهای که سرمایه گذاری کردیم اتفاق میافتد. نه؛ از آن طرف الان معلم کم داریم معلمهای سی سال تجربه مفید ما که از اینها باید استفاده بکنیم. وقتی اینها دو مرتبه فراخوانی میکنیم که باید بکنیم هر ساعت پنجاه هزار تومان به اینها میدهیم. با پنجاه هزار تومان یک معلم میتواند با یک تجربهای که سی سال مجددا آوردیم. حالا بگذریم که متاسفانه بعضی موقعها شش ماه، هفت ماه تاخیر در پرداخت داریم. لذا ما در دولت چهاردهم آموزش و پرورش و دانشگاه را که اساس بهره وری ما برای رشد اقتصادی است هم در تصمیم سازی، هم در مهارت، هم در سبک زندگی در همه این بخشها باید به اولویت اساسی و جدی خودمان قرار بدهیم و اولویت ما به طور قطع خواهد بود.
پورمحمدی: ببینید بحث آموزش و پرورش و آموزش عالی و نهادهای آموزشی، تحقیقی و پژوهشی یک مساله محوری برای هر جامعه و رشد و توسعه جامعه است که همه این به خوبی واقف است. خوشبختانه کشورمان از این ظرفیت در شکل گستردهای برخوردار است ما اول باید قدردان این تلاش گسترده این حجم عظیم عناصر و نیروهای دلسوز و متعهد باید باشیم. آن چه در کشورمان توسعه و پیشرفت قرار گرفته انجام شده به برکت نظام آموزشی پژوهشی ما، تحقیقاتی ما بوده این را اول بدانیم دانستن این مطلب خیلی به ما کمک میکند. در طراحی هایمان، ببینید یک مساله اساسی است که برویم اصلا نظام محتوای آموزشی ما، ما الان دنیا نظام آموزشی خیلی عوض شده ما واقعا باید برای یک میلیون بیش از یک میلیون کادر آموزشی و شانزده هفده میلیون دانش آموز و چند صد هزار استاد و حالا چقدر سه چهار میلیون دانشجو با یک نظامات بسته مشابه و از بالا ترتیب داده شده فقط اعمال کنیم، این اصلا یک اشکالات ماست. یعنی آیا ما نمیتوانیم بسیاری از ظرفیتهای آموزشی اساتید معلمین را در روش تدریس حتی محتوای آموزشی اینها را به خودشان واگذار کنیم. مثلا اصفهان، شیراز، تبریز، خراسان این همه استانهای ما این همه ظرفیت نیرو دارند. فقط باید چند صد هزار نفر در وزارت آموزش و پرورش بنویسند و بنشینند و تمام نظامات آموزشی آنها را طراحی کنند. هرچه قدر کتاب و درس است فقط آنها بعد نظام آموزش و پرورشی را عوض کنیم. برای این که رشد و کیفیت بخشی قوه ابتکار و خلاقیت که امروز عمده سرمایه جهش سرمایه انسانی دنیاست و خوشبختانه در ایران هم ظرفیتهای فوق العادهای داریم از این محتوا بتوانیم خوب استفاده کنیم. این بحث بسیار بسیار جدی است نکته دومی که مهم است این است که آموزش و پرورش جای رقابت سیاسی، جناحی، اختلاف و کشمکشها نیست. یک جاهایی است که نقش بسیار مادر و محوری دارد آموزش و پرورش را باید به یک سیاستهای روشن و واحد نزدیک کنیم اجازه ندهیم دخل و تصرفهای حاشیهای و گرایشی در آن تاثیر بگذارد، چون همه سرمایه ما نیروی انسانی است و فرزندان ما هستند این هم نکته دوم.
پورمحمدی: آقای دکتر قالیباف به نکته اساسی اشاره کردند گفتند در گذشته سهم آموزش و پرورش بیست درصد بودجه بوده حالا شده ده درصد پس ببینید یک واقعیت عمیق اساسی و آن اقتصاد کشور است هر رئیس جمهور توانمندی هم بخواهد بیاید وقتی که پول ندارد نمیتواند کار پیش ببرد، هر رئیس جمهوری که اعتماد مردم را جلب نتواند بکند هر وزیر آموزش و پرورشی که در شرایط شایستهای قرار نداشته باشد یک میلیون کادر آموزشی به او اعتماد کند، به او اعتقاد داشته باشد و آن را پیر این حرفه بداند و توان مدیریت داشته باشد چنین وضعیتی اگر ایجاد نکنیم این ظرفیت همین الان است که فاصله بین دانش آموز، خانواده، معلم فاصله افتاده قدرت تاثیرگذاری ما در امور تربیتی کاهش پیدا کرده عوارض جدی در این نظام تربیتی مان داریم میبینیم حالا مشکلات فیزیک و حقوق و دستمزد و اینها که مسایل اساسی و جدی است که بزرگواران در برنامهها گفتند، خوشبختانه در برنامه هفتم هم تقریبا به شکل مبسوطی اشاره شده و ما خیلی از این دورهها را طی کردیم ولی متاسفانه داریم رو کاهش میرویم و این سرمایه عظیم مان به فرسودگی دارد میانجامد.
زاکانی: آینده کشور امروز در نظام تعلیم و تربیت کشور مشخص خواهد شد و تعلیم و تربیت کشور نظام پیشران تحولات کشور است از خانواده شروع میشود در مسجد، مدرسه، دانشگاه، حوزه، رسانه و همه ساحتهایی که انسان میتواند بیاموزد یا بیاموزاند این تعلیم و تربیت ادامه پیدا میکند. رکن آموزش و پرورش یک اساس ویژهای دارد که نقش خاصی را میتواند در آینده کشور ادا بکند و لذا هر کسی بخواهد به آینده کشور نگاه بکند امروز باید به آموزش و پرورش کشور نگاه کند. گرچه تعلیم و تربیت فراتر از آموزش و پرورش کشور است. در آموزش و پرورش کشور مشکلات متعددی است که بیان شد. سعی میکنم حوزه علم و فناوری و دانشگاه و حوزه را در نوبت دوم بگویم الان فقط در آموزش و پرورش نازل به خانواده و اینها هم که بعدا در حوزه فرهنگی بحث خواهند کرد. آموزش و پرورش هزینه نیست مشکل کشور این است که نگاه را به آموزش و پرورش تغییر باید داد. آموزش و پرورش سرمایه گذاری است و لذا باید اساسا سیاستهایمان را ما متفاوت کنیم. در آموزش و پرورش شروع اصلاح بعد از کلاس باشد نه از ستاد برخی از دوستان اشکالشان این است که شاید با متن این ماجرا دقتهای لازم را ندارند. در کلاس مهمترین رکن، معلم و دانش آموز است فقط محتوا نیست، باید به معلم رسید و به دانش آموز و به دانش آموز حق داد که حرف بزند تا پاسخ معتبر خودش را بگیرد .معلم باید منزلتش، معیشتش، جایگاهش، رشدش و همه ابعاد آنگونه حفظ بشود که معلمی بر تاج اشتغالهای کشور بنشیند و بر نقطه برتر بتواند یک منزلتی و یک کارکردی داشته باشد.
زاکانی: سند تحول در حوزه عدالت آموزشی است و ساحتهای شش گانهای را درنظر گرفته که بتواند در حوزه معلم محتوا و محیط بتواند ساحتهای مختلف را ایفا بکند و ادا کند به نظرم توجه به آموزش و پرورش و اقدامات اساسی که در حوزه محتواهای آموزشی پرورشی میخواهد انجام بگیرد فقط نباید در کلاس و در این مباحث تنظیم شده آموزشی خلاصه شود. یک نگاه نگاه مکانیکی است مثل یک دانه خط تولید ماشین که در این خط تولید ماشین همه دانش آموزان برابرند از یک مسیری باید بیایند یک سری را باید آموزش ببیند یک توقعی هم از آنها وجود دارد یک نگاه هم نگاه پرورش و دقت است.
خلاقیت، مهارت، آموزش و توانمندیهای اجتماعی را باید برای دانش اموزان خلق کرد
زاکانی: یک نگاه هم نگاه پرورش و دقت است، مثل یک گلخانهای که هر کسی بذر خودش را میکارد و به اقتضای خودش با خودش مقایسه میشود، آموزش و پرورش باید بیاید روی این نقطه بایستد، خلاقیت، مهارت، آموزش، توانمندیهای اجتماعی و موضوعات مختلف را برای دانش آموز خلق کند. این هم جز از طریق یک معلم توانمند نمیشود؛ لذا باید آموزش و پرورش در محور کانون تحولات کشور قرار بگیرد، بنده قویترین وزیر کابینه ام وزیر آموزش و پرورش خواهد بود. به تبع مشکل معلم ها، مشکل مسکن آنها، مشکل معیشت آنها و مشکلهای متعدد آنها را از طریق صندوق ذخیره میشود حل کرد. متأسفانه اداره سیاسی یا غیرحرفهای این صندوق آن را به یک مسیر نادرستی برده است. توجه بنده بعنوان رکن اساسی در دولت با یک نگاه سرمایه گذاری به آموزش و پرورش است و به بهترین نحو این را انجام خواهم داد.
پزشکیان: یک نکته به آقای قاضی زاده هاشمی بگویم که میگویند تئوری میگویید، من رییس دانشگاه بودم، کارهایی که کردم باعث شد من را معاون سلامت کردند، علی رغم اینکه جزء هیچ حزبی نبودم، همان دولت آقای خاتمی بخاطر آن عملکردها من را وزیر بهداشت و درمان کرد در صورتی که خیلی از آدمها بودند که از نظر کاری و حزبی میتوانستند وزیر بهداشت شوند. ما کار کردیم و اگر هم لازم باشد همه اش هم وجود دارد، شاخصهای آن موقع هم الان مقایسه کنید اصلاً قابل قیاس نیست، روند خدمت به مردم و نگاه به مردم است. اما در رابطه با آموزش و پرورش آنچه که به نظر من مهم است، اول باید آدم فکر کند آن بچهای که در روستا و منطقه محروم است، با بچه خودش یک سرویس را میگیرد یا نمیگیرد، اگر آدم توانست خودش را در اینجا قرار بدهد، آن وقت میتواند مشکل را حل کند. اینکه ما هر حرفی را بزنیم ولی بالاخره سفرههای ما با همدیگر فرق داشته باشد، میگوییم ولی باز آنها مشکل پیدا خواهند کرد، برای اینکه آنها را نمیبینیم، صدای شان را هم نمیشنویم. در تئوری این حرفها را میزنیم ولی در عمل همچنان آنها مشکل دارند. ما مدرسه داریم در مناطق محروم، در سیستان و بلوچستان، در خوزستان و شهرهای مختلف، فضا و تجهیزات و امکانات معمولی را هم ندارند، گرفتار هستند، این طرف مدرسه داریم که مثلاً برای همان کلاس اول ۸۰ یا ۱۰۰ میلیون تومان پول هزینه میکنند. ما اگر کشور اسلامی هستیم باید مدارسی را که دولت به آن مسئولیت داده است میخواهد حل کند، همان خدماتی را به بچههای آن مدارس بدهد، عین اینکه به بچه خودش میدهد باید اول این را از نظر اعتقادی بپذیریم، آن وقت راحت پیدا میکنیم، این یک نگاه، آن هم که مدارس غیرانتفاعی و مدارس دولتی، مدارس غیرانتفاعی الان فرصت هستند و یک درصدی را پوشش میدهند ولی مدارس دولتی الان بیش از ۸۰ درصد آنهایی که وارد کنکور میشوند از یک ۲۰ درصدی است که ما درست کرده ایم، ۸۰ درصد نمیتوانند به دانشگاه بیایند برای اینکه ما در حق آنها بی انصافی میکنیم و درست سرویس نمیدهیم.
نمی شود در بی ثباتی مدیریت، برنامه ها جلو برد
بحث بعدی معلمها هستند، ما وقتی به معلمها نرسیم در همان مدارس، طبیعتاً معلمی که چند شغل است، فرصتی که بیاید به بچههای مردم هم برسد، مشکل پیدا میکند. مشکل معلمین را باید حل کنیم، همان بحثهایی که آقای قالیباف فرمودند، نمیشود در بی ثباتی مدیریت، این برنامهها را جلو برد، باید یک ثبات مدیریتی ایجاد کنیم.
وزیر آموزش و پرورش باید قویترین و دلسوزترین فرد باشد
همان بحثی که آقای دکتر الان فرمودند، باید کسی که وزیر آموزش و پرورش میشود، قویترین و دلسوزترین آدم باشد وقتی آدم انتخاب میکند و نهایتاً وقتی آن پکیج و بسته آموزشی را میخواهیم در مدارس اجرا کنیم، این نگاهی که الان داریم باید تغییر پیدا کند. دانش آموز باید یاد بگیرد که چه طوری مشکل را حل کند، علاوه بر درسهایی که میخواند، یاد بگیرد چه طوری ارتباط برقرار کند، یاد بگیرد چه طوری مدیریت کند، یاد بگیرد با تیم کار کند، آدمها و بچههایی که ما الان تربیت میکنیم بخصوص در این مدارس به اصطلاح، یعنی مدارسی که نخبگان به قول و خیال خودشان تربیت میکنند، سمپاد، به هر حال یک عده آدمهایی را تربیت میکنیم، تک بعدی بالا میآید، وقتی بیرون آمد نمیتواند با دو نفر رابطه برقرار کند، نمیتواند مشکل را حل کند، یک مقدار گیر میکند، قهر میکند و ول میکند و میرود، خودش را هم تافته جدا بافته از مردم حساب میکند. در صورتی که باید یاد بدهیم که برای مردم عمل اش را استفاده کند.
جلیلی: ما در یکی از بحثهایی که روی آن تکیه داریم، شعار دولت ما است، بحث یک جهان، یک ایران جهش، الزامات یک ایران جهش چیست، استفاده حداکثری از فرصت ها، از این یک جهان فرصت، کجا بهترین جا است برای اینکه این فرصتها شکوفا شود، از کجا میتوان سرمایه گذاری جدیتر کرد روی این فرصت ها. مدرسه، شکی در این نیست، اگر ما واقعاً باور داریم به اینکه کشور باید پیشرفت داشته باشد، باید جهش داشته باشد، برنامه ریزی این را از مدرسه باید شروع کرد. یعنی اگر ما نیروهای نظامی مان، لشگر دفع تهدیدها هستند.
مدرسه و آموزش و پرورش لشگر شکوفایی فرصتها است
مدرسه و آموزش و پرورش لشگر شکوفایی فرصتها است؛ لذا باید روی این موضوع برنامه ریزی داشت. در همین روزها که زمان ثبت نام مدرسهها است، خیلی از مردم ما این بحث را دارند که در برنامه ریزی که دارند انجام میدهند، کدام مدرسه بهتر است، کجا ثبت نام کنند. همه دوست دارند در یک مدرسهای بچه شان را ثبت کنند که استعدادش بهتر شکوفا شود. سؤال من این است که اگر ما میگوییم جهش و پیشرفت کشور و معتقد هستیم که پیشرفت با عدالت به دست میآید، یعنی همه مردم باید بتوانند در این مسیر و پیشرفت کشور نقش ایفا کنند. عدالت چگونه به دست میآید، یعنی هر استعدادی بتواند در آن مدرسهای که بهتر آن را شکوفا میکند، بتواند حضور داشته باشد، آن استعداد شناخته شود و هدایت شود و کارش را دنبال کند؛ لذا بر این مبنا اگر ما حتی جهش و پیشرفت کشور را جدی نگاه میکنیم، فقط این نیست که مشکل آموزش و پرورش را حل کنیم، لازمه پیشرفت کشور این است که آموزش و پرورش کشور آن جای اصلی خودش را بگیرد، آن جایگاه واقعی خودش را پیدا کند. وزیر آموزش و پرورش باید یک نیروی بسیار ارزشمندی باشد که این هدف را بشناسد و دنبال کند و اینجا نقش رییس جمهور بسیار مهم است در انتخابی که انجام میدهد. عرض کنم اگر ما میخواهیم این کار را انجام بدهیم، یکی از بزرگترین سرمایههای ما چه است، این معلمین ارزشمندی که کادر آموزش و پرورشی که ۳۰ سال از عمرشان را دارند خدمت میکنند و هزینه میکنند برای این کار، میلیونها دانش آموزی که ۱۲ سال از عمرشان را در اینجا دراختیار شما میگذارند برای اینکه در جهت پیشرفت کشور بتواند کار کند. اینجا باید یک الگو داشته باشید، من این را براساس مطالعه و بررسی چند ساله عرض میکنم، ما معتقد هستیم الان همین هزینه مادی که برای آموزش و پرورش در همین شرایط الان صورت میگیرد، اگر این را بر دانش آموزان تقسیم کنیم آن میزان اش بیشتر از میزانی است که حتی در یک مدرسه غیر انتفاعی در شمال شهر انجام میشود. پس نشان میدهد که شما هزینه میکنید، اما نتیجه را ندارید. لازمه اینجا این است که شما الگوی خودت را داشته باشید، الگو ما چه است، ما این را بررسی کرده ایم، یک مدرسه الگو در پایه اول و دوم و سوم و تا دوازدهم، دخترانه و پسرانه اش، چه شرایطی را نیاز دارند، چه کمبودهایی الان وجود دارد، به لحاظ محیط آموزشی، به لحاظ معلم، به لحاظ درس، به لحاظ آن رویکرد آموزشی که در صنعت تحول هم آمده است که تفکر، اجتماعی بودن، خلاقیت و کشف استعدادها را در این مدرسه بتوان شکل داد. ما فکر میکنیم که اگر این را شما این مدرسه الگو را که الان روی آن مطالعه و کار شده است و انجام شده است و در سند تحول هم آمده است، در یک حرکت بزرگ و تحولی شما اول ستادهای بزرگ و پرهزینه این را متوجه مدرسه که صف این عرصه است کنید، آن موقع موفقیتهای بیشتری شکل میگیرد که توضیحات بیشتر را در وقت دیگر خودم عرض میکنم.
قاضی زاده هاشمی: من واقعاً معتقد هستم که ما با حفظ ساختار موجود آموزشی، با مدرسه الگو و امثال اینها مسئله ما حل نمیشود. ما عمر بچههای خودمان را در این نظام آموزشی طولانی مدت داریم تلف میکنیم، آموزش عالی هم همینطور، من قبلاً در جای دیگری هم گفته بودم. بنده ۲۳ سال درس خواندم تا متخصص شوم، بچههای ما که فوق تخصص میگیرند تا ۲۵ الی ۲۷ سال درس میخوانند، نصف این اضافه است، برای دیر رسیدن به بازار کار، تازه بعد از آن سربازی و طرح و اینها هم است بعد در سن ۴۰ سالگی طرف میخواهد برود و ازدواج کند. در رشته پزشکی اینطوری است، در سایر رشتهها تا سن ۳۰ سالگی میخواهد درس بخواند، بعد میگوییم چرا آسیب اجتماعی زیاد شد، چرا مسائل اینگونه داریم، چرا سن ازدواج بالا رفته است، چرا نرخ فرزندداری کاهش پیدا کرده است.
ما باید بتوانیم بهره وری نیروی انسانی را افزایش دهیم
یعنی به موقع آموزشها را شروع کنیم، یعنی اینکه به سرعت استعداد پیدا کنیم و در جریان هدایت استعداد آن را قرار بدهیم و به سرعت او را به بازار کار و مهارت برسانیم. ضمن اینکه باید وضعیت موجود را بهبود بدهیم ولی واقعاً در نظام آموزش عمومی مان باید یک تغییر جدی انجام بدهیم، اما اینکه بعد از آن چه کار کنیم، چون در سؤال دوستان بود، اینکه ما از ظرفیت علمی چگونه استفاده کنیم، برای مهاجرات نخبگان چه کار کنیم. ما باید بتوانیم حوزه آموزش عالی و حوزه نخبگان را به اقتصاد پیوند بزنیم. در دانشگاههای ما باید دفاتری مستقر شوند از بخش اقتصادی کشور، سفارش کار بدهند، استعداد پیدا کنند، بتوانند همکاری علمی کنند. در همین داستانهای اخیر که میبینید در امریکا جنبشی علیه اسرائیل اتفاق افتاده است، این دفاتر اسرائیل در آن دانشگاهها که میرود ارتباط مالی ایجاد میکند، پژوهش میکند، استاد را وارد فضای کاری خودش میکند، ما باید این کار را برای دانشگاه داخل و خارج خودمان برای تأمین نیازهایمان انجام بدهیم.
میخواهیم نخبگان نروند، باید درآمدهای آنها را زیاد کنیم
میخواهیم نخبگان نروند، باید درآمدهای آنها را زیاد کنیم، خیلی از این بچه ها، چون درآمدهایشان به نسبت بیرون کمتر است میروند، راه آن چیست، به ما نشان داده اند، شرکتهای دانش بنیان، شرکتهای دانش بنیانی که در سطح ملی و بین المللی فعال هستند و میتوانند نخبگان ما را به کار بگیرند و خلق ثروت کنند. خوشبختانه در دولت ما، دولت شهید رئیسی، یک رشد عجیب و غریب در این حوزه اتفاق افتاده است، من چند عدد برای روشن شدن بگویم، مثلاً در ۶۴ درصد در همین دو سال شرکتهای دانش بنیان اضافه شده اند، ۲۰۵ درصد فروش آنها اضافه شده است و میزان صادرات آنها از ۲۹۵ میلیون دلار به ۲ میلیارد و ۹۵ میلیون دلار رسیده است، این یعنی هم خلق ثروت برای ایران عزیز ما، افزایش رفاه عمومی، هم حفظ نیروی فوق العاده نخبه ما داخل کشور که مجبور نشود بخاطر کسب درآمد بهتر از این کشور برود. همان حرفی که در گردشگری سلامت برای جامعه پزشکی زده ام، در حوزههای فنی و سایر حوزهها ما در رابطه با شرکتهای دانش بنیان میتوانیم بگوییم. مثلاً ۳۱ برابر فروش کل صنایع خلاق و فرهنگی ما، در این دو سال اضافه شده است، یعنی درآمد نخبه جوان ما، یعنی اینکه میتواند یک زندگی خوب در عرف خودش بتواند انجام بدهد، مجبور نشود دچار غربت شود، بچههای ما واقعاً سخت شان است که از کشور بروند و ایران را دوست دارند. من با خیلی از آنها در ارتباط هستم، به سختی میروند آنجا و زندگی میکنند و بعد از مدتی هم خیلیها از آنها هم برمی گردند. آدم برای تحصیل و بتواند ارتقای تحصیلی پیدا کند خیلی هم خوب است، باعث انتقال علم و فناوری و تکنولوژی میشود. اما برای شغل رفتن واقعاً خوب نیست، انشاالله با توسعه شرکتهای دانش بنیان که ۵۵ درصد از افراد شاغل ما در همین دو سال افزایش پیدا کرده است، باید چند صد هزار شرکت اینطوری درست کنیم، ایرانیها توانمند هستند، باهوش هستند در قله علم و فناوری جهان میتوانند بایستند.
قالیباف: من در بخش اول صحبت اشاره کردم، یکی از معضلات ما در آموزش و پرورش این است که ثبات در مدیریت نداشتیم. پس یک مدیر و یک مدیر قوی مهم است، ثبات هم حتماً مهم است، خب نبوده است. نگاه کنید الان در همین صحبتی که اینجا شد، خیلی نظرات و راهکارهای خوب و جذابی بود که داده شد. دکتر جلیلی اشاره کردند، طرح خوب میدهیم، حرف خوب میزنیم، ولی کدام دولت میخواهد این را اجرا کند، چه کسی میخواهد این را انجام بدهد، بی ثباتی در مدیریت، ضعف در مدیریت، آیا این امکان پذیر است.
طرح هر چقدر هم خوب باشد، اگر مجری اشتباه کند، عقب گرد است
این عقب گرد خسارتهای غیرقابل جبران دارد. پس یک مدیر قوی، یک مدیر مسئولیت پذیر، یک مدیری که بتواند با تجربه باشد، اساس کار است. در همه آموزش و پرورش؟ شاید جای دیگر، وقتی ریشه یابی میکنیم، وقتی یک دوقطبی جعلی در کشور درست میشود، این خسارت را به ما وارد میکند. وقتی که دعوا راه می اندازیم تا فراش مدرسه را هم جابجا می کنیم این به ما مشکل ایجاد می کند ، هر کسی که این کار را انجام بدهد ، وقتی بهانه جویی می کنیم و بهانه تراشی می کنیم کار روی زمین می ماند این به ما خسارت می زند ، وقتی که ما مردم را در اداره این موضوعات حذف می کنیم ، نقش خانواده را در مدرسه حذف می کنیم ، نخبگان که مهم ترین تصمیم سازان هستند این ها را سر دست نمی گیریم در صدر نمی نشانیم نظرات آنها را بعنوان یک مدیر و بعنوان یک رئیس جمهور ، یک وزیر ، یک معاون وزیر ، یک رئیس سازمان به کار نمی گیریم این ها است ، وقتی که ما قدرت آقای دکتر پزشکیان اشاره کردند ، وقتی ما قدرت اجماع سازی نداشته باشیم ، حالا هر چقدر از این پیشنهادات بدهیم که بتوانیم در حاکمیت ، در بین قوا این کار را انجام بدهیم ، درست است حتما جناب آقای پزشکیان تایید می کنند اجماع سازی ضرورت است که همه ما داریم به آن تاکید می کنیم ، واقعیت هم است، خیلی جاها با این مشکلات، این ها را نتوانستیم ولی ما باید توجه کنیم که وقتی حرف از اجماع سازی می زنیم بگوییم چگونه و بر اساس چه موضوعی ما اجماع سازی انجام بدهیم ، شما نگاه کنید مقام معظم رهبری این جا تکلیف همه ما را روشن کردند معلوم و روشن است که ما وقتی حرف از اجماع سازی می زنیم مبانی مان مبانی انقلاب اسلامی است ، باید در این چارچوب باشد ، وقتی حرف از اجماع سازی می زنیم بدانیم که ذینفع نهایی ما مردم هستند ، بنا است این منفعت را مردم ببرند و این مسلم است که باید عدالت باشد ، نیروی با استعداد که در یک روستا است ، فرصت رشد پیدا نکند ، یک کسی که پول دارد بتواند این ناعدالتی را دنبال کند و بعد من فکر می کنم نکته دوم دیگر این است که ما به گونه ای عمل کنیم که تنش ایجاد نکنیم .
تنش ما را در کشور عقب می اندازد ما به جای تنش باید به سمت گشایش برویم
سرمایه های انسانی ما به مراتب مهم تر از سرمایه های مادی ما هستند ، ما تا آنها را حفظ نکنیم به درستی پرورش ندهیم ، این کار انجام نمی شود ، یک نکته ای من در نهایت بگویم ، من معتقدم که در آن سه مقطعی که اشاره شد در بخش مربوط به حوزه مدارس اینگونه باشد و در تحصیلات تکمیلی ، من معتقدم در تحصیلات تکمیلی باید بخش های دولتی و غیر دولتی اگر نیاز دارند خودشان باید با دانشگاهها قرارداد کنند و دنبال کنند ما از بیت المال در آنجا پول نگذاریم.
سوال : جناب آقای پورمحمدی فرصت 4 دقیقه ای جنابعالی از حالا شروع شد
پورمحمدی : واقعیت این است که نه تنها در حوزه آموزش و پرورش و آموزش عالی و مراکز تحقیق و تخصصی مان ، حتی در بخش بهداشت و درمان هم که قبلا بحث کردیم و حوزه های دیگر امروز به جد نیازمند یک وفاق هستیم ، حالا دوستان به مناسبت ها بحث اجماع و این ها را مطرح می کنند که کاملا موضوع درستی است ، اگر از غیر این مسیر برویم ، متاسفانه همین ظرفیت هایی هم که خیلی کاسته شده یا بخاطر بی تدبیری ها ، ضعف مدیریت ها ، یا فشارهای بیرونی یا به هر دلیل دیگر ، همین به شدت تکثیر می شود ، توزیع می شود ، تجزیه می شود و هیچ وقت راهگشا برای ما نخواهد بود ، ولی بحث های اجماع و وفاق و این ها که با شعار نمی شود ، الان ببینید محیط اجتماعی ما درگیر این افتراق شده و این کشمکش ها ، ما در مقام عمل یک جور عمل می کنیم ، در مقام حرف یک جور عمل می کنیم وقتی که باند و گروه و منافع و رانت و حاشیه ها در هر بخشی رخنه دارد می کند ، حاکم می شود ، این فاصله گیری اجتماعی دارد شکل می گیرد که متاسفانه شکل گرفته ، بهرحال ما الان مواجهیم ضمن این که افتراق است در حوزه مدیریتی هم با یک نظام مدیریتی لخت و متورم روبرو هستیم ، نه تنها این ها کار نمی کنند مزاحم پیشرفت هم هستند ، تا این را حل نکنیم نه در حوزه آموزش و پرورش ، در بهداشت و درمان ، تامین اجتماعی ، رفاه ، صنعت مان ، همه گرفتار این مشکلات هستیم.
حوزه آموزش و پرورش حوزه انسانی و عاطفی است
فیزیک نیست ، پیچ و مهره و این ها نیست باید با روابط انسانی برخورد کرد ، باید احترام گذاشت ، باید به معلم ، استاد ، به دانشجو ، باید جایگاه او را قبول کرد ، فکر او را قبول کرد ، ذوق و سلیقه اش را باید قبول کرد ، نسل امروز با من فرق می کند ، مختصات او فرق می کند ، خواسته هایش فرق می کند ، نگاه او متفاوت از من است ، من این واقعیت را باید بفهمم ، دانشجوی من باید به ما اعتماد کند ، محیط دانشگاه باید محیط سالم باشد ، محیط همراه با حرمت گذاری باشد ، نبندیم ، رهبری معظم به کرات دستور دادند محیط دلچسب ، جذاب ، مستقل ، آزاد باشد ، ما می بندیم ، محدود می کنیم ، حذف می کنیم ، یک گروه را برجسته می کنیم ، تحمیل می کنیم ، معلوم است پیامدهای آن در فضای اجتماعی چیست ، رشد هم نمی کنیم ، خلاقیت ها هم بروز نمی کند، مشکلات اقتصادی هم که داریم حداقل هایشان را هم تامین نمی کنیم ، حقوق استادان را ببینیم ، حقوق معلم را ببینیم ، بخش زیادی از مردم ما آماده اند خیرین هستند کمک بکنند، ولی باید دلشان گرم باشد ، خیلی اولیا حاضرند ، خیلی اساتید می توانند این ظرفیت ها را اضافه کنند ، من اصلا می خواهم سبک مدیریتی ما تغییر پیدا بکند ، رفتار ما باید با مردم مان تغییر پیدا کند ، رفتارمان با نخبگان مان ، اساتیدمان ، دانشجویان مان ، معلمین مان باید عوض بشود ، تا این رفتار را اصلاح نکنیم با این بحران های پی در پی اعتصاب ، تحصن ، درگیری ، زاویه گرفتن ، فاصله گرفتن ، عدم تعلق ، عدم دلبستگی ، احساس عاطفی نداشتن ، راندن ، با این ها روبرو هستیم ، هر کدام این ها یک هزینه دارد برای مدیریت کشور ایجاد می کند با حرف که اجماع درست نمی شود عمل باید باشد، باید نشان بدهیم که چطور وفاق اجتماعی ، احترام به دیگران ، به فکر ها ، به سلیقه ها و به رویکردها را در زندگی مان عمل می کنیم .
پزشکیان: از این طرف هم به هیأت علمی که احترام نمیگذاریم، مدیریتها را سیاسی میگذاریم و مجموعه این عوامل باعث نارضایتی و خروج مغزها، اندیشهها و جوانان و ناامیدی نسبت به آینده در کشور میشود که اینها را اگر بتوانیم حل کنیم؛ اول اختلافات باز باید حل شود، اولویتها و شایستگیها شاخص بندی شود، بر اساس آن بگذاریم، نه بر اساس جناح و دسته و گروه.
جلیلی: من در این بخش بیشتر میخواهم به همین بخش آموزش عالی بپردازم. ما دهها هزار هیأت علمی داریم که اینها یک اندوخته بزرگی برای کشور هستند، در زمینههای مختلف علمی کار کردند سالها، در کنارش میلیونها دانشجو و دانشآموخته داریم که اینها هم یک ظرفیت بسیار بزرگ هستند. سؤال من این است اگر ما صحبت میکنیم از پیشرفت و جهش کشور، نقش اینها چیست؟
حق دانشگاه است که حتماً در پیشرفت و جهش کشور یک مأموریت داشته باشد
حق دانشگاه است که حتماً در پیشرفت کشور، و در جهش کشور یک مأموریت داشته باشد، و بتواند آن سهم خود را ایفا کند. اگر ما میگوییم هر ایرانی؛ یک نقش پرشکوه، آن مقدمه و خط اول و اولویت اول کیست؟ همین اساتید، دانشجویان و دانشآموختگان هستند که یک ظرفیت بسیار خوبی دارند در این قضیه. ما الان در برنامه هفتم تعریف کردیم؛ رشد هشت درصد را، سهم دانشگاههای ما در این ایفای مأموریت برای رسیدن به رشد هشت درصد چیست؟ دو نگاه است؛ یک نگاه این است که شما میگویید ما یک وزارت آموزش عالی داریم، کار آن این است که باید یک سری درسها تدریس شود در دانشگاهها، بیایند کلاسبندی و ترمبندی شود، اساتید بیایند درس دهند. این خیلی نگاه حداقلی است. در دانشگاههای ما اتفاقاً یک فرصت بسیار خوب است که همینهایی که دارند در این زمینههای علمی تحقیقات، بررسی میکنند و مطالعات انجام میدهند، حالا اینها یک مأموریت داشته باشند برای آن اولویتهای کشور، آن اولویت را باید تعیین کنیم. باید این دانشگاه را سهیم کنیم این حق دانشگاه است. مثلاً میگوییم ارزآوری یک مأموریت است برای کشور و ما باید ارتقاء پیدا کند به دلایل مختلف که پول ملی ما تقویت شود، منابع ارزی ما زیاد شود و این بحثها. سهم دانشگاهها چیست؟ دانشگاه تبریز، مشهد، شریف و امیرکبیر چه سهمی دارند؟ ما چه مأموریتی برای آنها تعریف کردیم، ما یکی از آن برنامههای اصلی ما دقیقاً این است که از همین ترم آینده، این مأموریت باید تعریف شود، کسی که وزیر علوم، رئیس دانشگاه در این عرصههاست باید بتواند چنین مأموریتی را به فرجام برساند. آن موقع شما میبینید چه نشاط اجتماعی شکل میگیرد. همین اساتید و دانشجویان ما درگیر میشوند با بسیاری از موضوعات واقعی کشور، یک نهضت حل مسائل راه میافتد. این فقط در مسائل فنی هم نیست. یعنی اگر ما صحبت میکنیم؛ اشتغال، یکی از مأموریتهایی که اتفاقاً خود دانشگاه باید در آن پیشگام شود، چیست؟ ایجاد شغل برای دانشجویان و دانشآموختگان خود حداقل، بلکه بسیار بیشتری از مردم و این ظرفیت خوبی که امروز ما داریم در بحثهای دانشبنیان، دقیقاً این کار را میتواند فراهم کند و الان نمونههای موفق فراوانی داریم که همینها آمده انجام شده، اما حالا این باید تکثیر شود، این نباید استثناء باشد، نباید محدود باشد. این باید یک قاعده شود. این وظیفه دولت است که این را برنامه ریزی کند. نکتهای که در همین جا خیلی مهم است؛ باز عرض کنم، این فقط به بحثهای صنعتی و فنی نیست. در علوم انسانی هم همین است. ما خیلی از مسائل مختلف کشور داریم، خیلی بودجههای سنگین تحقیقاتی، علمی؛ این را با مطالعه و عدد عرض میکنم؛ داریم تخصیص میدهیم، میرود در دستگاه دیوانسالار اداری ما، خروجی آن کماثر است، اگر نگوییم بیاثر است. آن اثربخشی لازم را ندارد. اگر همین را شما بدهید به همین فارغالتحصیلان دانشگاهی، دانشآموختهها، دانشجوهای شما؛ همینهایی که دارند پایاننامههای خود را مینویسند که این کارشان معطوف شود به یک نیاز کشور، به حل یک مسأله کشور، این چقدر مسائل کشور را میتواند حل کند؟ آن موقع آن سؤالی که یکی از عزیزان فرمودند از کارشناسان که بله آن موقع چه بحثی برای مهاجرت دارید؟ اگر دانشجوی شما، استاد شما احساس کند که در پیشرفت کشور و همین رشد هشت درصد، در جهش کشور میتواند نقشهای بسیار اساسی و مؤثر داشته باشد، چه نشاطی خواهد گرفت؟ چقدر کشور از آن منتفع خواهد شد و چه برنامههایی میتواند بر این اساس به دنبال این صورت بگیرد که کشور را ارتقاء دهد.
مجری: به پایان مرحله سوم رسیدیم. اجازه دهید که یک بار زمان استفاده شده نامزدها را در این مرحله باهم مرور کنیم و ببینیم و زمان باقی مانده که در فرصت جمعبندی شش دقیقهای هر یک از نامزدها خواهند داشت. زمان کلی استفاده شده از سوی آقای قاضی زاده هاشمی؛ ۸ دقیقه و شش ثانیه است، آقای قالیباف؛ ۸ دقیقه و ۱۳ ثانیه، آقای پورمحمدی؛ ۸ دقیقه و چهار ثانیه، آقای زاکانی؛ ۸ دقیقه و هشت ثانیه، آقای پزشکیان؛ ۸ دقیقه و چهار ثانیه و آقای جلیلی؛ هشت دقیقه و ۱۸ ثانیه. با جمع زدن ثانیههای اضافه بر هشت دقیقه در مراحل سهگانه و کسر آن از شش دقیقه جمعبندی، فرصت هر یک از نامزدها برای زمان جمع بندی مشخص خواهد شد. در مرحله نهایی هر یک از نامزدها؛ آقای قاضی زاده هاشمی؛ پنج دقیقه و ۴۶ ثانیه، آقای قالیباف؛ پنج دقیقه و هفت ثانیه، آقای پورمحمدی؛ چهار دقیقه و ۵۱ ثانیه، آقای زاکانی؛ پنج دقیقه و شش ثانیه، آقای پزشکیان؛ پنج دقیقه و ۵۷ ثانیه و آقای جلیلی؛ چهار دقیقه و ۳۵ ثانیه؛ فرصت جمع بندی در مرحله پایانی را خواهند داشت. به این ترتیب آغاز میکنیم بخش پایانی این مناظره را با آقای سید امیرحسین قاضیزاده هاشمی که به مدت پنج دقیقه و ۴۶ ثانیه فرصت خواهند داشت.
سید امیرحسین قاضیزاده هاشمی: مردم عزیز، خانواده بزرگ ایران، ما در دولت مردم و دولت خانواده در اقتصاد دو کار داریم که با کمک هم بعد از انتخابات انشاءالله پیش خواهیم بود. یکی بزرگ کردن سفره اقتصادمان است با مدیریت قوی، کار و تلاش جمعی و رونق دادن به حوزههای مختلف صنعتی، تجاری، کشاورزی، تولیدی، گردشگری و همچنین سیاست خارجی باز و مقتدری که حامی اقتصادمان باشد. یکی هم توزیع عادلانه و کارآمد درآمدهای کشور است.
عدالت اقتصادی در ایران نشدنی است، مگر با قدرتمند کردن تک تک خانوارهای ایرانی
عدالت اقتصادی در ایران نشدنی است، مگر با قدرتمند کردن تک تک خانوارهای ایرانی از طریق توزیع درست منابع مالی دولت، خصوصاً اجرای کامل طرح هدفمندی یارانهها و این بدون قطع منافع عدهای که از تفاوت قیمت دولتی و قیمت واقعی کالاهای مختلف و به خصوص سرمایههای ملی سود میبرند، اقتصاد و معیشت ما نمیتواند درست شود و بدون اولویت دادن پرداخت درآمدهای کشور به خود مردم به جای سازمانهای توزیعی ناکارآمد، رفاه عمومی محقق نخواهد شد. اگر محافل و جریانات قدرتمندی که امروز متأسفانه حامیان برخی از نامزدها هستند، چوب لای چرخ دولت وقت نمیگذاشتند، مرحله دوم هدفمندی یارانهها هم اجرا شده بود. امروز وضعیت فقر در کشورمان این شکل نبود، مشکل جدی ناترازی انرژی هم نداشتیم. باید به لطف خدا و به کمک هم در دولت چهاردهم ترسهای ساختگی را کنار بگذاریم و طرح هدفمندسازی یارانهها را که از زمان دولت دکتر احمدینژاد شروع شد، اما در دولت بعد از آن معطل ماند؛ متأسفانه و در دولت شهید رئیسی تداوم پیدا کرد، هم ارتقا دهیم و هم به نتیجه نهایی برسانیم. من به شما تعهد میدهم که تا پای جان برای تحقق این موضوع در مقابل کسانی که منافعشان در به نتیجه رسیدن این طرح نیست، بایستم. مطمئن هم هستم که شما با دوراندیشی که برای افزایش ثروت خود دارید، همراهی خواهید کرد و فریبکارانی که با ایجاد آشوب و ترساندن همه، از آن اجازه انجام کارهای بزرگ برای رفع مشکلات تاریخی اقتصادمان را نمیدهند را ناکام میگذارید. مردم عزیز این را همه بدانید که آزادیهای اجتماعی- سیاسی هم فقط از طریق قدرت اقتصادی پیدا کردن آحاد مردم؛ همراه با عدالت ممکن است. هر کس بدون توجه به زمینههای اقتصادی قدرت سیاسی- اجتماعی، وعده آزادی اجتماعی و زندگی مطلوب به ما میدهد، دارد ما را برای رسیدن به آزادی در زندگی عقب میاندازد، چون در آن شرایط؛ در عدم توزیع برابر ثروت، ثروتمندان با خریدن رسانه و کنترل افکار عمومی باز هم دیگران را به بردگی خواهند کشاند. نگذاریم این مسائل را به ما سر و ته نشان دهند. من به یک عده محدودی کار ندارم، شما خودتان مقایسه کنید که در هشت سال دولت هشتم و نهم، آزادی اقتصادی و اجتماعی شما بیشتر بود و زندگی بهتری داشتید یا در هشت سال دولت بعد از آن؟ من اینجا به یک عده افراد محدودی که منافعشان با منافع عمومی همراستا نیست کار ندارم، شما عموم مردم شریف و زحمتکش ایران، خودتان را مقایسه کنید؛ از سال ۱۴۰۰ که مدیریت اجرایی کشور به شهید رئیسی سپرده شد، وضعیت معیشت و آرامش شما در زندگیتان نسبت به قبل از ۱۴۰۰ بدتر شده یا بهتر شده؟ فکر میکنم جواب شما مردم به این سؤالات با جو رسانهای که عدهای دوست دارند بسازند، خیلی متفاوت باشد. برادران من، برادران حاضر در این جلسه به خصوص دو نفر از برادران عزیز به صورت خاص، من به صراحت عرض و اعلام میکنم؛ میخواهم دولت نیمهتمام شهید رئیسی را ادامه دهم، با تداوم نقاط قوت و البته برطرف کردن نقاط ضعفی که هر دولتی با آن مواجه است. شما هم این شجاعت را دارید که به مردم بگویید میخواهید دولت سوم، دولت آقای روحانی را ادامه دهید یا خیر؟ اطرافیان شما تماماً از آن مجموعه هستند. آن تیم امنیتی که آن جا حاکم بودند، الان هم دارند به شما عزیزان کمک میکنند، از قدیم هم به ما گفتند هر کسی را از اطرافیانش بشناسید. چطور ممکن است ما بگوییم الان در عرصه انتخابات هستیم، درِ ستاد ما باز است، هر کسی علاقهمند است و میخواهد از ما حمایت کند بیاید، خط فکری من به آنها ربطی ندارد. من با آنها متفاوت هستم و آنها در آینده دولت من جایگاهی ندارند. این را مردم باور نمیکنند. هر کسی با خانوادهاش، دوستانش، همراهان و همفکرانش شناخته میشود. وقتی داد از عدالت میزنیم، باید تمامی اطرافیان ما سررشته درستی در عدالت خواهی و دوری از فساد داشته باشند. یکی از معضلاتی که در کشور وجود دارد؛ رشد نامتوازن در سراسر کشور است؛ به علت تمرکزگرایی مطلق.
در دولت مردم و دولت خانواده، اختیارات دولت به استانها و به شهرستانها تفویض خواهد شد
در دولت مردم و دولت خانواده، اختیارات دولت به استانها و به شهرستانها تفویض خواهد شد. ما در بنیاد شهید این کار را کردیم. تمام اختیاراتی که رئیس بنیاد شهید داشت، در اختیار مدیران کل بود، به همین خاطر ۳۷ درصد مراجعه به ستاد بنیاد شهید در سراسر کشور کم شد، چون کارشناس ما در شهرستان مثل رئیس سازمان بنیاد شهید؛ پاسخگو بود.
محمدباقر قالیباف: در جمع بندی من میخواهم عرض کنم که دولت چهاردهم که دولت خدمت و پیشرفت است، در حقیقت خدمت برای کارهای حال ایرانیان عزیزمان پیش بینی کردیم که یک سپر حمایتی داشته باشیم و مشکلات را حل و فصل کنیم که حال پریشان امروز را خوب کنیم؛ و در حوزه پیشرفت یک نگاهی به آینده داشته باشیم؛ با نگاه چهار دهه، چهار دهه که در حقیقت وقتی حرف از تمدن و تمدنسازی میزنیم، یک چیزی را بر زمین داشته باشیم که به گذشته خودمان بعد بتوانیم افتخار کنیم. ما برای حال توجه داریم؛ در حوزه معیشت حتماً سفره مردم را اجازه ندهیم کوچک شود و بتوانیم در حوزه معیشت آنها و در حوزه کالاهای اساسی در حوزه جهیزیه آنها و از طرف دیگر مابهالتفاوت فاصله بین تورم و افزایش حقوق، یعنی الان اگر میگوییم ۲۰ درصد حقوق افزایش پیدا میکند و تورم ۳۰ درصد است و رشد اقتصادی ما سه درصد است، انصاف و عدالت این است که آن ۱۰ درصد بیشتر از افزایش حقوق به اضافه آن سه درصد رشد؛ ۱۳ درصد بر آن برای آنهایی که حقوق ثابت میگیرند؛ کارمندان، کارگران، بازنشستگان و همه آنهایی که باید تعلق به آنها بگیرد، به آن توجه کنیم و در حقیقت با یک رفاهکارت، هم درمان آنها را و هم معیشت آنها را و هم کالاهای اساسی را برای آنها تضمین کنیم. در حقیقت ما یک طرح پنج فوریتی داریم که یکی از آنها در حوزه خدمت بود که توضیح دادم.
قالیباف: در بحث دوم ما در حوزه مسکنیم ما الان شرایط مان بر اساس طرح آمایش سرزمینی هشتاد درصد شهرهای ما و صد درصد روستاهای ما ، قادریم بتوانیم یک قطعه زمینی که کاربری مسکونی داشته باشد به صورت رایگان به همه کسانی که مسکن ندارند اینها را بدهیم و ان توسعه شهری را هم برایش توجه داشته باشیم و در اینجا با توجه به قانون جوانی جمعیت و خانواده ما بتوانیم به زوجهای جوان در آغاز با مدت سه سال واحدهای کوچه هفتاد و پنج متری پیش بینی کنیم که اینها بتوانند به مدت سه سال بدون اجاره اجاره بها انجا زندگی کنند مقدمات ادامه زندگی را فراهم کنند در طرح فوریتی سوم مان بحث خودرو است.
مصممیم خودرو های سنگین و خودروهای بزرگ را وارد کنیم
مصممیم چه خودرو سنگین و چه خودروی بزرگ را حتماً واردات انجام بدهیم تا رقابت بین خودروساز داخل و کیفیت خودروی خارجی باشد و طرح فوریتی چهارم ما بحث دیوار شرق کشور است امروز اتباع غیر مجاز آسیبهای اجتماعی جدی در حوزه مواد مخدر ،اشتغال، طلاق همه آسیبهای جدی که ما میبینیم در حوزه آسیبهای اجتماعی ریشه در شرق کشور دارد من با تجربهای در پلیس بودم در آسیبهای اجتماعی در شهرداری ما باید مرز شرقی مان در مرز پاکستان و افغانستان به طور کامل دیوارهای بگذاریم که امنیت آن جا را برقرار کنیم و در نهایت ان کار تمدنی که مد نظر بنده است من وقتی پرواز می روم واقعاً وقتی به سمت جنوب خلیج فارس میروم و در برگشت که به سمت شمال می آیم و از سواحل دریای عمان و خلیج فارس عبور میکنم همیشه غصه من میشود و ان اینکه ما چنین جای به این مهمی را داریم و از آن غافلیم ما این را برای هدف چهارده چهارده دیدیم که پایتخت دوم ایران را پایتخت اقتصادی ، فناوری در سواحل دریای عمان و پس کرانه آن انجام بدهیم در حقیقت وقتی حرف از تمدن و تمدن سازی میزنیم باید یک کاری را در روی زمین ملموس به مردم و دنیا نشان بدیهم که به حول و قوه الهی در دستور کار است و این بزرگترین فرصت تمدنی ماست که بتوانیم در حوزههای اقتصادی، فناوری، ترانزیتی و گردشگری رقم بزنیم و رشد اقتصاد را متحول کنیم و همین طور که در حوزه امنیتی و دفاعی در حقیقت توانستیم افتخارآمیز باشیم در عرصه اقتصادی هم انشاءالله اینگونه عمل کنیم.
سوال: جناب آقای پورمحمدی فرصت جمع بندی بفرمایید؟
پورمحمدی: ببینید بحثهای مختلفی الحمد الله مطرح شد، ما یک بحث اساسی داریم وضعیت فعلی مان است و با امکانات محدودی که الان در اختیار داریم باید تلاش کنیم از این امکانات بهترین برداشت را داشته باشیم نظام بهره وری مان اصلاح بکنیم جلو پرت مان و هرز منابعمان را بگیریم، بحث چابک سازی یکی از مسائل اساسی است در دولت ببینید همه حرف از چابکسازی میزنیم یا کوچک سازی میزنیم اما تو همین جلسات هم شنیدیم که هر دوره دولتها بزرگتر شدند و لخت تر شدند یکی از مشکلات مان این است که اصلاً ما خیلی وقتها دولتها را ، نظام دیوانی و اداری اجرایی را خوب نمیشناسیم تو دلش نبودیم از دور دست بر آتش داریم مکانیسم روابط نظام اداری را خوب درک نمیکنیم چالش هایش را نمی دانیم چیه؟ نسخههای کلی و رویایی و بخشش متاسفانه باید بگویم توهمی میکشیم و مینویسیم به هر حال کسی که میخواهد اصلاحات اساسی را انجام بدهد باید نظام اداری را خوب بشناسد ما هنوز که هنوز است رفتار اداری معیوب به ارث گذشته از رژیم گذشته را به نحوی در جاهایی معیوب تر حفظ کردیم هر کسی هم که آمده مدیر دولت و رئیس دولت شده متاسفانه این بخش رها شده است و به مدیران دسته سوم و چهارم سپردیم، اصلاح نظام اداری رکن هر تحولی است با هر نگاه و رویکرد که متاسفانه جز غایبین بزرگ همه اصلاحگری ها و طرحهای بزرگی است که ما داریم مطرح میکنیم و تعقیب میکنیم ما پیوسته حرف از خدمت میزنیم اما رفتارمان قیم مآبانه است با جامعه آقا بالاسری است آمرانه است مردم که این ها را درک میکنند و با رفتار آمرانه ادعای خدمت محقق نمیشود، خیلی وقتها ادعایی مطرح میکنیم عدالت و توسعه عدالت ولی اطرافمان را که نگاه میکنیم پروندهها، رانتهای ،نوع ویژه خواری ها اینها گواهی میدهد که ادعا و شعار عدالت که به این راحتی نیست هزینه هم دارد عدالت، هر وقت می آییم میخواهیم اجرای عدالت کنیم کلی حاشیهها حملهها نمیدانم ترور شخصیتها مطرح میشود اینها را ما تا نتوانیم حل بکنیم اصلاً ادعای تحول در نظام اداری و مدیریتی یک حرف گزافه خواهد بود. ببینید مسئله عمدهای که الان برای ما وجود دارد یکی از مسائل اساسی اش استفاده از همه ظرفیتها است ما الان گریز نخبگی داریم چه آنهای که تو داخل کشور هستند چه آنهایی که خارج از کشور هستند.
اگر بناست که این کشور را بسازیم باید کاری کنیم که نخبگان به ما اعتماد کنند
اگر بناست که این کشور را بسازیم به جلو ببریم نخبگان را باید جلب توجه شان کنیم به ما اعتماد کنند بهشون احترام بگذاریم تنوع ذهنی و فکری را بپذیریم اینها مسائلی است ساده نیست ادعایش هم زیاد میشود ولی وقتی در عمل میرسیم به راحتی آدم ها را حذف می کنیم آستانه تحمل مان به شدت پایین است یک ذره اختلاف سلیقه را حاضر نیستیم بپذیریم با این که نمیشود تو جامعه بزرگ هشتاد و پنج، شش میلیونی با اینهمه آدم متفکر ، نخبه ، اختلافات قومی سلیقهای، سطوح، اقشار اینها واقعیتهایی است که باید درک بشود غیر از این ما نمیتوانیم اهدافمان را و بحث مبارزه با فساد. اولا روشهای سنتی که بههیچ وجه جوابگو نیست متاسفانه ما گرفتار ملاحظات، آلودگیها، بیبرنامگی و بعد هم هی ادعا میکنیم هر روز هم دوتا پرونده در می آید پنج تا پرونده در می آید مردم هم دونه دونه آمار را میبینند حساسیتها را خودشان ابراز میکنند و نا امیدی هایشان تشدید میشود از این جهت نیازمند اصلاح رویکرد مدیریتی در حکمرانی مان به طور جدی هستیم و دولت قرار ، قرارش برای تغییر جدی رویکردهاست.
سوال : آقای زاکانی بفرمایید برای جمع بندی؟
زاکانی: بسمالله الرحمن الرحیم مردم عزیز بسیاری از موضوعات ناظر به حوزه سیاست و موضوعاتی بود که در خصوص دولت آقای روحانی بود با توجه به نوع رفتار هایی که مشاورین برخی از افراد به گفته هایشان داشتند این را می گذارم تو همون نوبت خودش صحبت میکنم که هر چیزی را سر جای خودش صحبت کرده باشم و از این شاخه به اون شاخه نپرم و بتوانم موضوع را خدمت شما عرض کنم، نکته دومی که است علی الظاهر ما دوستان عزیزمان پیرامونشان عناصری هستند که اسباب تمام این اختلافات و شرایط و موارد متعدد هستند و الان هم دارند ادامه میدهد اینجا توصیه اخلاقی برای ما اثرگذار نیست یک کم به پیرامون خودمان نگاه کنیم ببینیم که چه کسی منادی وحدت است چه کسی حرف درست میزند چه کسی اجتماع را ارائه درست می کند افرادی که الان در ستاد برخی از ما هستند کسانی هستند که مسبب وضع اسفناک امروز هستند و این ها باید پاسخگو باشند چه جور امروز در موضع طلبکاری قرار گرفتند برخی از دوستانمان هم که دائماً طلبکاری میکنند به اعتقاد من بعداً اونها اینها را اداره خواهند کرد این نیست چون گذشته نشان داده شد که اداره شدند بنده عرضم را جمع بندی کنم و کاملاً هم آمادهام خود آقای روحانی، دیگری، دیگری که اسباب شرایط اسفناک امروز را ایجاد کرده بتوانیم باهاشون مناظره کنیم ،صحبت کنیم ، گفتوگو کنیم و برای مردم معلوم بشود که وضع موجود حاصل کار چه کسانی است و به ادعا که نمیشود فقط بسنده کرد از طرفی هم شهید مظلوم ما شهید رئیسی پشت سرش حرف زده میشود اما خودش کجاست که بیاید دفاع بکند به اعتقاد من یک فرصتی هم باید بدهند که از جانب ایشان یک دفاع صورت بگیرد و حق ایشان ادا نمیشود بنده امروز نکاتی را عرض کردم اولاً راجع به موضوع توزیع ثروت در کشور یارانه طلایی را مطرح کردم که اعتبار طلاست و هر کسی بیست و دو میلیون در سال میتواند این اعتبار طلا راداشته باشد و به میزان مصرف و صرفهجویی که میکند بتواند از آن بهره ببرد یک خانواده پنج نفره صد و ده میلیون این پولش الان موجود است ولی متاسفانه امکان استفاده را یک عده نمیگذارند صورت بگیرد، نکته دوم ناظر به حوزه معیشت صحبت کردم همین یارانههایی که دارید میگیرید ادامه پیدا میکند و اینها در حوزه اقلام اساسی میتوانند تا سی درصد چهل درصد هم افزایش پیدا کنند یعنی سیصد هزار تومان که دارید میگیرید تا پانصد هزار تومان هم میشود افزایش داد اقلام اساسی اش را داد خدمتتان و یا اگر چهارصد تومان میگیرید تا ششصد هزار تومان میشود این را ارائه کرد و خدمت را میشود به شما توسعه داد در حوزه مسکن با توجه به ظرفیتهای قانونی و تجربهای که بنده تو این سی و سه ماه تو شهرداری دارم من هر چی دارم میگویم تو این سی و سه ماه میتوانم جهتگیریهایش را نشانتان بدهم و تو گذشته خودم آن را خدمت شما ثابت کنم.
در مدت 5 سال می شود مشکل مسکن را حل کرد
ظرف پنج سال مشکل مسکن را میشود حل کرد هم از طریق ظرفیتهای واگذاری زمین هم از طریق به ویژه بافت فرسوده و پلاکهای ناکارآمد چرا ما خودمان را سمت مردم قرار نمی دهیم و مردم از ثروتمند شدنشان ما بیزاریم به خاطر اینکه عدهای فساد در این کشور برایشان موضوعیت دارد و غدههای سرطانی این کشور هستند که نمی خواهند بگذارند مردم ثروتمند بشوند در حوزه سلامت توضیح دادم که به هرحال با تعمیق بیمهها ان بسته کامل را میشود ما داشته باشیم و در حوزه آموزش و پرورش و تعلیم و تربیت هم ابعادش گفتم آموزش پرورش هم خدمتتان توضیح دادم که توجه به کلاس درس ،توجه معلم و دانشآموز و محتوا و ان هم نه محتوای فقط شرایطی که امروز است میتواند کارگزاری و تحول را ایجاد بکند توجه به حوزه پرورشی و اسناد بالا دستی در حوزه آموزش عالی هم عرض کردم که اگر آموزش عالی محور تحولات کشور قرار بگیرد میتواند کارکردهای ویژهای داشته باشد اگر پایاننامهها به سمت نیاز کشور برود و زیست بوم اندیشهورزی در کنار زیستبوم نوآوری توسعه پیدا کند هیچ نخبه ای در کشور نخواهد رفت به غیر از این که اثرات جدی خودش را خواهد دید.
سوال: آقای پزشکیان جمع بندی را بفرمایید؟
پزشکیان: بسمالله الرحمن الرحیم خسته نباشید آنچه که میخواهم خدمت شما عرض بکنم اولاً من دولت آقای خاتمی بودم و ان موقع هم نه فرار مغزی بود بلکه از مغزها می آمدند داخل و وضع مردم خودشان میدانند خوب بود، زندگی ما و کار ما برای محرومین بوده چه رییس دانشگاه بودم چه رئیس بیمارستان بودم چه بالا آمدم ، تمام فکر و ذکرم این بود که به محرومین و به مناطق محروم برسم چه در دوره ریاست دانشگاهی و همان آدمهایی را که در سیستم کار نمیکردند وقتی دیدند چون آقای دکتر خودش بهتر از من می داند نود درصد مشکل مدیریت ارشد است ده درصد بر میگردد مردم، مردم خوبی هستند ولی وقتی نگاه میکنند من به عنوان جلودار به اصطلاح رانت میگیرم، آدم های خودم را سر و کار می گذارم هر چه از این حرف ها بزنیم مردم ما را میبینند در نتیجه آنها قضاوت میکنند ، مردم الان پشت سر ما قضاوت درستی ندارند حالا هی بخواهیم دیگران را محکوم کنیم.
پزشکیان: حالا همه اش بخواهیم دیگران را محکوم کنیم، مشکل، مشکل مدیر ارشد است. مدیر ارشد اگر صادق باشد و با مردم صادقانه بگوید و آنچه را که می گوید با تمام وجود به آن معتقد باشد، قطعاً بقیه پشت سرش خواهند آمد. اینکه اینها بد هستند، همان دانشگاهی که بنده رییس دانشگاه بودم، اول بسیجی ها نیامدند با من همکاری کنند، همان آدم هایی که می گفتند موهای شان بیرون است، یا کم است یا کار نمی کنند و معمولی هستند، همان ها آمدند برای ما شش ماهه خانه بهداشت را ساختند، با کمک و مشارکت مردم ساختند. وقتی دیدند ما در میدان هستیم، آنها هم آمدند، سال بعد می خواستیم مراکز بهداشتی درمانی را بسازیم آنها و بسیجی هم آمدند.
ما در بهداشت و درمان چهار اصل داریم
ما در بهداشت و درمان چهار اصل داریم، اول عدالت است، دوم مشارکت مردم است، سوم روابط بین بخشی است، چهارم تکنولوژی مناسب است. این روش را اگر در فقرزدایی، یعنی اگر بخواهیم فقرزدایی کنیم، باید مردم را مشارکت بدهیم، باور کنیم به مردم، ما وقتی مردم را خودمان در آنجا وقتی می نشینیم، کارمندهای ما، ما را قبول ندارند، حالا همه اش تئوری بگوییم، با تئوری که مشکل حل نمی شود. با مردم باید رابطه صمیمی و دوستانه پیدا کنیم، مردم باور کنند ما برای آنها می خواهیم کار کنیم. دوم روابط بین بخشی و درستی داشته باشیم و شاخص اصلی آن عدالت است، اگر ما دست به دست هم بدهیم، بنده در زندگی ام این را ثابت کرده ام و شعار نداده ام و بعد با هم به مشکل مردم بخواهیم فکر کنیم، دهها و صدها راه حل وجود دارد، مشکل نبود راه حل نیست، مشکل آن باور و اعتقادی است که در میدان عمل خودت را ببینند که تو در میدان هستی، آدم ها و گروه خودت را، خیلی از این آدم ها وقتی به قدرت می رسند همه اش دور و بر خودشان را مسئول می کنند. حضرت علی(ع) فرموده اند، شما مردم را و خدا را یک طرف، خودتان، دوستان و آشنایان شما و قوم و خویش شما یک طرف، هرچه بر اینها خواستید در آموزش و بهداشت و درمان در استخدام و بکارگیری، در ارتقاء و اینها برای اینها هم همین را بخواهید، اگر نکنید ظلم کرده اید. هر کس به بندگان خدا ظلم کند، بندگان خدا با آنها دشمن می شوند، چرا مردم از ما ناراضی هستند، انگ می چسبانیم، برای آنها پرونده درست می کنیم، مشکل درست می کنیم، معلوم است که وقتی می بینند ما برای آنها حرف درست می کنند آنها هم می روند و کار خودشان را انجام می دهند، مردم اگر بدانند ما با آنها هستیم، مردم ما مردم خوبی هستند، ما می خواهیم مدیریت کنیم و مشکل آنها را حل کنیم، قطعاً آنها در میدان هستند. همه مردم این کشور مردم ما هستند، آنکه بلوچی است، آنکه سنی است، آنکه عرب است، آنکه شمال است، ما باید براساس عدالت به اینها نگاه کنیم. ما دو اصل داریم، من بعنوان مسلمان به این اصول معتقد هستم، اگر یک ذره در زندگی ام پیدا کنند خلاف عمل کرده ام، همه این آدم ها، آدم های ما هستند، چپ، راست، مذهبی، هر انسانی توان داشته باشد ما از او استفاده خواهیم کرد براساس شایستگی. در رابطه با آنچه که الان می خواهیم عمل کنیم، حق است و عدالت، برای پیاده کردن حق و عدالت همه این حرف ها باید اصلاحات انجام بگیرد، اصلاحات چهار اصل دارد، این اصلاحات اول می رود به عدالت، بعد به کیفیت، بعد به هزینه اثربخشی، بعد می رود به کارایی. هر کدام از این ساختارهای اداری، اجتماعی و سیاسی را اگر بخواهیم درست کنیم، بایداین چهار اصل را در آن ببینیم. کیفیت یعنی رضایت مشتری، اگر واقعاً الان در شهرداری سیستمی درست کرده اند، مشتری راضی است، از او بپرسید، یعنی کیفیت درست کرده اند، اگر کاری که می کنند هزینه اثربخش است، یعنی درست انجام داده اند، اگر کارآمد است درست است، اگر عادلانه است، اگر غیر از این است، هر حرفی می زنیم مردم هستند که می گویند اینها بی ربط دارند می گویند، حق با مردم است و مردم است و این مردم همه اینها هستند. اینکه این گروه است آن گروه است، برای خودمان یک گروه دیگری درست کنیم.
امکان ندارد با یک گروه، با یک دسته، با یک جناح، مملکت را درست کنیم
امکان ندارد با یک گروه، با یک دسته، با یک جناح، مملکت را درست کنیم. ما باید دست به دست هم بدهیم و براساس عدالت سنتی، عرب، عجم همه را با هم راه ببریم. الان نگاه کنید مناطقی که سنی نشین هستند، ضعیف تر هستند و نسبت به آنها ظالمانه تر هستیم، سیاست هایمان، به آنها درست و براساس عدالت خدمت نداده ایم.
جلیلی: مردم عزیز ما برنامه های من را در این چند شب دیده اند و بیان کرده ایم، در زمینه های مختلف که در سطح مطرح شده است. یکی اینکه ناظر به جهش کشور است با استفاده از همه ظرفیت های ما که لازم اش عدالت است، یکی هم اینکه برخی از موضوعاتی که ناظر به معیشت مردم است و رفاه مردم است که نباید منتظر شد که حتماً آن زیرساخت ها و جهش ها اول صورت بگیرد و بعد به این بپردازیم. لذا من نمی خواهم آنها را تکرار کنم و تکرار حرف های قبل من باشد. عرض من این است آن چیزی که می خواهم بیان کنم این است که امروز دو رویکرد وجود دارد، یک رویکردی که خودش را باور دارد، یک رویکردی که نگاه حداکثری دارد، یک رویکردی که معتقد است نه تنها می توان از این مشکلات عبور کرد، بلکه می توان پیشرفت و جهش کرد. یک رویکرد هم این است که همه چیزها را براساس برخی از تصوراتی که نسبتی با واقع ندارد، می خواهد بگوید که این عملی نمی شود، این خیال پردازی است، اتفاقاً آنها یک نظریات رمانتیکی دارند، من این را بعنوان کسی که بارها عرض کرده ام، مطالعاتی در این زمینه دارم و 35 سال کار سیاست خارجی کرده ام، عرض می کنم که ما امروز فرصت های جهانی اتفاقاً برای همین پیشرفت ما برای جهش ما بسیار زیاد است و اینکه ما دوباره در فضایی بیفتیم که چهار و پنج سال فقط معطل شویم و بگوییم نه اگر فلان موضوع حل نشده باشد دیگر هیچ فرصتی را نمی شود استفاده کرد. اینها تجربه های غلطی است که بارها هم مردم ما دیده اند که نتیجه نداشته است. اما آن چیزی که عرض می کنم، اینکه من با مردم عزیزمان بارها در این دو سه سال گذشته در جلسات متعدد با اساتید دانشگاه ها با دانشجویان، در کارگاه ها و شهرک های صنعتی و در مزارع و روستاها، حضور داشته ام و مفصل با آنها صحبت کرده ام. یک چیزی که بعضاً مطرح می شود یکی از کارشناسان محترم هم مطرح کردند، که ما یک نسلی داریم نسل زد است یا تعابیری اینطوری، یا مثلاً بعضی ها می گویند یک نسلی است نه او زبان ما را می فهمد و نه ما زبان او را می فهمیم، نه اینطور نیست. من در جلسات دانشگاهی متعدد بعضاً 5 ساعت 6 ساعت یا 7 ساعت با دانشجویان شرکت کرده ام، صحبت کرده ام، با اساتید محترم جلسات متعدد داشته ام، هم آنها زبان ما را می فهمند و هم ما زبان آنها را می فهمیم. بله بعضی از جاها ممکن است صحبت ما آنها را اغنا نکند، اینجا ما باید ببینیم که چه ضعفی داریم که آن صحبت ما اغنا نکرده است. اما آن چیزی که می خواهم بگویم، اینکه امروز ما در آستانه یک انتخاب هستیم که همینطور چند موضوع را بهانه قرار بدهیم یا مشکل قرار بدهیم بعد بگوییم انجام نمی شود و بعد یک نگاه بدبیانه به گذشته و آینده داشته باشیم، یک وقت اینکه افتخارات گذشته را نگاه می کنیم، همین امشب بحث سلامت شد، عرض کردم، ما یک زمانی نقش بسیار ارزشمندی را دوستان ما داشتند، در اوایل انقلاب، آن بحث طرح شبکه بهداشت را که انجام دادند، مبتنی بر آن شواهدی که بود، سیاستگذاری مبتنی بر شواهد امروز شده است یک الگوی موفق حتی جهان از آن الگو می گیرد که شما با آن توانسته اید در این چهل سال 20 سال عمر ملت را بیشتر کنید، این خیلی ارزشمند است. از اینها خیلی زیاد داریم، هم در خدمات، هم در پیشرفت و هم در جهش. من اینجا می خواهم بگویم ما در آستانه یک انتخاب هستیم، اگر می گوییم هر ایرانی یک نقش پرشکوه، این فقط مربوط به بعد از انتخابات نیست، در همین ایام انتخابات هم است. من از تک تک شما اگر می گوییم یک ایران جهش، دعوت می کنم به یک ایران دعوت، این یک ایران دعوت چیست، اولاً به مشارکت گسترده همه مردم بیایند در انتخابات، هر قدر ایرانی نقش پرشکوه خودش را در انتخابات بیشتر ایفا کند، آثار و برکات او در جنبه های مختلف برای کشور بیشتر خواهد شد. نکته دوم اینکه این نگاه حداکثری که داریم مطرح می کنیم که برای آن ادله درست داریم، من این ایران را دعوت می کنم به شناختن این بحث، به اینکه این موضوع که ما ظرفیت هایی داریم، یک جهان فرصت که می تواند یک ایران جهش داشته باشد و آن هم با مشارکت همه.
انتهای پیام/۹۵۵