روایت یک فیلم یادگاری از دفاع مقدس؛

لحظاتی با رزمندگان قمی در عملیات رمضان/ جمله‌ای که یک ارتشی دوست داشت به امام بگوید+ فیلم

چهره‌اش خاک‌آلود است؛ لذا این موضوع مورد توجه خبرنگار قرار می‌گیرد؛ وقتی خبرنگار از او سوال می‌کند که از کجا می‌آیی؟ از صحبت‌هایش مشخص می‌شود که مسئول تدارکات گروهان است؛ لذا به‌نظر می‌رسد که این رزمندگان، نیرو‌های تدارکات یکی از گروهان‌های لشکر ۱۷ علی‌بن‌ابی‌طالب (ع) باشند؛ چون اهل قم هستند.
کد خبر: ۶۷۷۷۷۴
تاریخ انتشار: ۲۲ تير ۱۴۰۳ - ۰۹:۲۴ - 12July 2024

گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس: «دیشب می‌خواستم بذارمش این‌جا برای نگهبانی؛ گریه می‌کرد و می‌گفت می‌خوام بیام خط؛ منم قول بهش دادم که فردا می‌فرستمش خط، حالا اومدم پیشش و می‌گم می‌خوای بری؟ میگه آره می‌خوام برم!»؛ این جمله کسی است که در عملیات رمضان به‌نظر می‌رسد، فرمانده یک نوجوان بسیجی باشد و آن را خطاب به خبرنگاری که به جمع رزمندگان رفته است می‌گوید؛ جمله‌ای که شبیه آن در دفاع مقدس زیاد تکرار شده است؛ چراکه نوجوانان زیادی بودند که یا شناسنامه خود را دست‌کاری می‌کردند و یا به‌هر شکل دیگری، خود را به جبهه‌ها می‌رساندند و وقتی با ممانعت فرماندهان خود برای اعزام به خط مقدم مواجه می‌شدند، با گریه و اصرار فراوان، آن‌ها را مجاب می‌کردند و به خط مقدم می‌رفتند.

براساس فیلمی که از مصاحبه این خبرنگار با جمعی از بچه‌بسیجی‌ها به یادگار مانده است، او در ادامه با این نوجوان رزمنده مصاحبه می‌کند و نوجوان رزمنده که محصل سال سوم راهنمایی است، خود را «حسین ابرقویی» اعزامی از قم معرفی می‌کند و ضمن تأیید سخنان فرمانده خود می‌گوید که من خیلی مشتاق رفتن به خط مقدم بودم و حالا بایستی به خط مقدم بروم و همراه با برادران رزمنده جانفشانی کنم.

لحظاتی با رزمندگان قمی در عملیات رمضان/ جمله‌ای که یک ارتشی دوست داشت به امام بگوید+ فیلم

«حسین ابرقویی» که امروز مشخص نیست پس از گذشت سال‌ها از پایان جنگ تحمیلی، کجاست و چه می‌کند؟ هدف از آمدنش به جبهه را پیروزی اسلام و یاری رزمندگان اسلام و همچنین پاسخ به ندای «هل من ناصر ینصرنی» امام خمینی (ره) عنوان می‌کند. خبرنگار سپس به سراغ رزمنده‌ای دیگر می‌رود؛ طلبه‌ای اهل قم که او هم در کوران جوانی به جبهه آمده است و خود را «محمدتقی کرامتی» معرفی می‌کند. خبرنگار به سراغ رزمنده‌ای دیگر می‌رود؛ او هم اعزامی از قم است و می‌گوید که چهار سال است کارگری می‌کند؛ این‌ها هم مانند حسین ابرقویی معلوم نیست که امروز کجا هستند و چه می‌کنند؟

اما این‌بار نوبت به کسی است که به‌نظر می‌رسد فرمانده این رزمندگان باشد؛ همان کسی که در ابتدای فیلم، به «حسین ابرقویی» قول داد که او را به خط مقدم ببرد! چهره‌اش خاک‌آلود است؛ لذا این موضوع مورد توجه خبرنگار قرار می‌گیرد؛ وقتی خبرنگار از او سوال می‌کند که از کجا می‌آیی؟ از صحبت‌هایش مشخص می‌شود که مسئول تدارکات گروهان است؛ لذا به‌نظر می‌رسد که این رزمندگان، نیرو‌های تدارکات یکی از گروهان‌های لشکر ۱۷ علی‌بن‌ابی‌طالب (ع) باشند؛ چون اهل قم هستند.

لحظاتی با رزمندگان قمی در عملیات رمضان/ جمله‌ای که یک ارتشی دوست داشت به امام بگوید+ فیلم

این رزمنده قمی با چهره‌ای خاک‌آلود می‌گوید: «الان از خط مقدم می‌آیم. سه چهار کیلومتر از پاسگاه رد شده بودیم و بچه‌های ما همه رفته بودند آن‌جا و ما به‌خاطر آن‌ها؛ چون مسئول تدارکات این گروهان شده‌ایم، خلاصه مهمات و صبحانه بردیم؛ اما هیچ‌کدام از بچه‌ها چیزی نمی‌خورند و الان ماشین‌مان آن‌جاست و پر است». او در پایان در پاسخ به سوال خبرنگار که می‌پرسد شما برای کدام شهرستان هستید؟ می‌گوید: «همه برای قم هستیم».

نفر آخری که خبرنگار با او مصاحبه می‌کند، یک جوان ارتشی اهل «سراب» است که دوره خدمت وظیفه عمومی خود را ۲۲ ماه است در جبهه‌ها می‌گذراند. این جوان ارتشی وقتی خبرنگار از او سوال می‌کند که اگر الان تو را پیش امام خمینی ببرند، دوست داری به امام چه بگویی؟ پاسخ می‌دهد: دوست دارم بگویم که تا پیروزی نهایی می‌جنگیم.

انتهای پیام/ 113

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار