ریچاد شکنر در کنفرانس ویدئویی:

دلیل عدم حضورم در جشن هنر شیراز مخالفت با نظام شاهنشاهی بود

ریچادر شکنر، کارگردان و نظریه‌پرداز شناخته شده تئاتر جهان دلیل عدم حضورش در جشن هنر شیراز را مخالفت با نظام شاهنشاهی ایران دانست.
کد خبر: ۶۸۰۳۳
تاریخ انتشار: ۰۹ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۰:۵۶ - 29January 2016

دلیل عدم حضورم در جشن هنر شیراز مخالفت با نظام شاهنشاهی بود

به گزارش گروه فرهنگ و هنر دفاع پرس، ریچارد شکنر (Richard Schechner) استاد مطالعات اجرای دانشگاه نیویورک، با کتاب نظریه اجرا در ایران شناخته میشود که در آن کتاب بسیاری از سنتهای اجرای تئاتر را نقد میکند و به نحوی شیوه تازهای از اجرا را نظریهپردازی میکند. وی در کنفرانس ویدئویی که صبح امروز در سالن کنفرانس تئاتر شهر برگزار شد از حضار خواست به جای تبعیت از مدلهای غربی برای توسعه تئاتر ایران از مدل ایرانی بهره ببرند.

ریچارد شکنر در این جلسه با اشاره به اینکه نمیتواند خودش را منحصر به یک نگاه و نظر معطوف کند، تاکید کرد بر یک موضوع چند دیدگاه دارد و افزود: «تئاتر ما تحت تاثیر اتفاقات اجتماعی، دینی، باورها و مسائل سیاسی زندگی ماست. من به هنر اجرا علاقهمندم زیرا هر چیزی که تبدیل به زندگی روزمره میشود را در برمیگیرد.»
 
 وی موضوع تاثیر تئاتر شرق بر غرب را برای سخنرانی کوتاهش برگزید و تصریح کرد: «به طور تخصصی میدانیم اجرای غربی چه تاثیری بر تئاتر شرقی داشته است؛ ولی تاثیر تئاتر شرق بر غرب به شکل تخصصی انجام نشده است. تلاش میکنیم تاکید کنیم چه چیزی ما را تحت تاثیر قرار میدهد.»
 
 شکنر که به عنوان یکی از شخصیتهای تئاتر مدرن شناخته میشود و در کتاب نظریه اجرا با نگاه مکتب کمبریج، مبنی بر ریشه داشتن تئاتر در آیین مخالف است، از آنتوان آرتو، برتولد برشت، پیتر بروک و آرین مینوشکین، کارگردانان اروپایی نام برد که در اجرا متاثر از تئاتر شرقی بودهاند.
 
وی با بیان این مساله که هر کدام از این شخصیتها با شناخت خود از تئاتر شرق کاری کردند، درباره آرتو گفت: «هر کدام از اینان، شخصیتها و ایدههای نشئت گرفته از تئاتر شرق را به کار بستند. آرتو به عنوان نماد استعمار بریتانیا در سال 1936 از رقصندههای بالی استفاده کرد و این اتفاق تاثیری زیادی بر نظریه تئاتر خشونت داشت. این نظریه تاکیدش بر خود اجراست تا نوع تئاتر. این زبان، زبان تئاتر نبود. زبان رقص و موسیقی و حرکات آکروباتیک و طراحی صحنه و در باب چگونگی ساحت یک جهان بصری بود.»
 
 شکنر درباره بروک از «فصل تئاتر خشونت» استفاده کرد و گفت: «بروک شروع به توسعه دادن نظریاتی براساس آرای آرتو کرد که تاثیر به سزایی بر تئاتر غرب آن زمان داشت. برشت نظریه بیگانهسازی را در دهه سی درک و توسعه داد. ملانفانگ شخصیت مشهوری در اپرای چینی بود که شخصیتپردازی زن در آثار برشت را تحت تاثیر قرار داد. برشت به شدت تحت تاثیر شخصیت ملانفانگ بود. به واسطه لباسهای مردانه و ژستها بود که این حال تداعیگر یک شخصیت زن بود.»
 
 وی با اذعان به اینکه برشت نظریه خود را به نحوی توسعه داد که در آن بازیگر و نقش موازی در کنار هم میایستند، افزود:«به جای گذاشتن شخصیت در خود، بازیگر تصویر خودش از شخصیت را نمایش میدهد. این گونه متفاوت از بازیگری واقعگرایی است که استانیسلاوسکی ارائه داد. نظریه بیگانهسازی و دیوار چهارم برشت با داشته پیشینه تئاتر شرق، تئاتر غرب را تحت تاثیر قرار داد.»
 
نویسنده کتاب Performed Imaginaries با پرسش این نکته آیا مینوشکین به ایران سفر کرده است یا خیر و یافتن پاسخ منفی، از تاثیر وی از تئاتر هند سخن گفت، شکنر سپس به تئاتر ایران پرداخت و تاکید بر اینکه تئاتر ایران، عرضه شناخته شدهای است، از عدم حضورش در جشن هنر شیراز و حضور رابرت ویلسون، پیتر بروک و گروتفسکی در این مراسم گفت. شکنر با ابراز تأسف مبنی بر عدم حضور در ایران به جذابیت آیینهای نمایشی در تئاتر ایران پرداخت و تعزیه را یکی از آیینهای مورد علاقه خود نام برد. وی برای تعزیه دو قسمت در نظر گرفت:
 
 1- گردهمایی مردم در خیابان و عزاداری مردم برای شهادت شهدای کربلا
 2- اجرای این آیین به واسطه یک هنر نمایش تمرین شده
 
وی با بیان اینکه این اجرا نشان دهنده مصائب امام حسین (ع) است، علاقه خود به تعزیه را ناشی از تعهد و اعتقاد بازیگران و تماشاگران معطوف کرد و گفت: «در اجراهای خودم تلاش میکنم نقطه مشترکی در تعامل با تماشاگران پیدا کنم. مثلث در هنر اجرا تامل میان زیباشناسی، مذهب و سیاست است.»
 
 شکنر تصریح کرد: «ما به عنوان مردم عادی و اهالی تئاتر در شرایط تنشزایی زندگی میکنیم که تحت تاثیر عوامل زیباشناسی، مذهبی و سیاسی هستیم. هنرمند ممکن است فریاد بزند که آزاد باشد و هر گونه که بخواهد بیان هنریش را آزادانه اعلام کند. ممکن است یک رهبر مذهبی این عمل را رد کند چرا که ممکن است به باورها آسیب برساند. یک سیاستمدار فکر میکند که چطور با کم بیان هنری ساختارها را توسعه دهد یا در هم بشکند. جذابتر این است که هنرمند و رهبر مذهبی روی یک مساله به اشتراک برسند ولی ممکن نیست چرا که همیشه این مجادله وجود داشته است. در آمریکا رهبران مذهبی هستند که ترجیح میدهند من هیچ کاری نکنم و تعهد هنری نداشته باشم. این تنازع سالهای متمادی میان هنر و مذهب و سیاست وجود داشته است.»
 
ریچارد شکنر در پاسخ به سوال خبرنگار تسنیم مبنی بر اینکه هنوز معتقد تئاتر ریشه در آیین ندارد، گفت: «بخشی از باور عمومی در ریشه داشتن ریشه تئاتر در آیین است که از مکاتب و فلاسفه نشئت گرفته است. فکر میکنم تئاتر ترکیبی از فعالیتهای مختلف از اخلاق اجرایی است که در حرکت و موسیقی و رقص و ماسک و حتی آیین است. صرفاً در آیینها نیست. تئاتر یونان جایگاهی بود برای برانگیختن سوالهایی برای مردم یونان و در آن زمان کشمکش میان معتقدان اراده آزاد و تقدیر بود.»
 
 وی سوفکل را تقدیرگرا، اوریپید را هوادار اراده آزاد و آشیل را کارگردانی خواند که به مساله شهر و شهروندان میپرداخت.
نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار