جمله عارفانه امام خمینی (ره) درباره شهید «منفرد نیاکی»

امیر سپهبد شهید «صیاد شیرازی» خاطره‌ای از حال معنوی این شهید والامقام در عملیات «طریق‌القدس» و جمله عرفانی امام خمینی (ره) در خصوص حالات معنوی شهید «منفرد نیاکی» نقل کرده است.
کد خبر: ۶۸۰۹۵۴
تاریخ انتشار: ۰۶ مرداد ۱۴۰۳ - ۱۵:۳۶ - 27July 2024

گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس: امیر سرلشکر شهید «سید مسعود منفرد نیاکی» که سمت‌هایی همچون فرماندهی لشکر ۸۸ زرهی زاهدان پیش از پیروزی انقلاب اسلامی و فرماندهی لشکر ۹۲ زرهی اهواز در دوران دفاع مقدس را برعهده داشت و کمک شایانی به جبهه‌ها کرد و در عملیات‌های بزرگ نقش مؤثری داشت و سرانجام ششم مرداد سال ۱۳۶۴ در حالی که به‌عنوان ناظر آموزش در رزمایش لشکر ۵۸ تکاور ذوالفقار حضور داشت، به شهادت رسید.

امیر سپهبد شهید «علی صیاد شیرازی» خاطره‌ای از حال معنوی این شهید والامقام در عملیات «طریق‌القدس» و جمله عرفانی امام خمینی (ره) در خصوص حالات معنوی شهید «منفرد نیاکی» نقل کرده است که در ادامه آن را می‌خوانید:

در عملیات «طریق‌القدس» بعد از دقایقی که در «تنگه چذابه» گیر افتاده بودیم و داشتیم در اتاق جنگ بحث می‌کردیم، به نتیجه نرسیدیم؛ در نتیجه، یک برادر طلبه پاسدار به‌نام شهید ردانی‌پور از اصفهان که در عملیات «والفجر ۲» به شهادت رسید، گفت برادر‌ها حرف‌های‌تان را زدید، بیایید یک دعای توسل بخوانیم. آن‌شب ما یک دعای توسل باحال در اتاق جنگ سوسنگرد خواندیم، پشت‌سر من یک نفر طوری گریه می‌کرد و طوری دل او شکسته شده است که اصلا من احساس حقارت کردم. برگشتم دیدم فرمانده لشکر ما که یک عمر در زمان طاغوت روی او کار شده بود، دلش در دعای توسل از همه بهتر شکسته شده و یک دستمال بزرگی روی صورت خود گرفته بود و گریه می‌کرد؛ خصوصاً اوضاع را هم به‌دلیل این‌که یک نظامی کاملاً پخته بود، درک می‌کرد.

جمله عرفانی امام خمینی (ره) درباره شهید «منفرد نیاکی»

زمانی که خدمت حضرت امام خمینی رفتم تا به ایشان از عملیات گزارش دهم، بعد از پایان گزارشم، می‌خواستم از ایشان خداحافظی کنم که این صحنه یادم افتاد؛ لذا به امام گفتم که «اجازه می‌دهید یک خاطره کوچکی از جبهه برای شما تعریف کنم؟، این خاطره خیلی من را تحت تأثیر قرار داده است». امام بزرگواری کردند و فرمودند «بگویید». عرض کردم: «ما در جبهه‌ها چه می‌بینیم! آدم‌ها را زیر و رو می‌کند؛ فرمانده لشکر ۵۸ ساله ما، در دعای توسل دلش از جوانان انقلاب بیشتر شکست».

امامِ عارف، صدای حرف من را قطع نمودند و این جمله که هیچ‌وقت از یادم نمی‌رود و به‌عنوان یک سند زنده و جاوید در قلب و فکر من مانده است، فرمودند؛ «این اصل رجعت انسان است به فطرت او؛ چون نور را می‌بینند، قلب‌شان روشن شده و به‌طرف نور آمدند؛ بروید از این صحنه‌ها بهره‌برداری کنید».

انتهای پیام/ 113

نظر شما
پربیننده ها