گروه بینالملل دفاعپرس: هنوز مراسم افتتاحیه المپیک ۲۰۲۴ پاریس به پایان نرسیده بود که بازار نقد به آن در فضای مجازی داغ شد. یکی از نقدهایی که در فضای مجازی خیلی جنجال به پا کرد، مساله توهین به دین مسحیت بود؛ یعنی آنجایی که برخی از تراجنسیتیها در حال بازنمایی تابلوی شام آخر بودند، تابلویی که توسط «لئوناردو داوینچی» از دیدار حضرت مسیح (ع) و یارانش به تصویر کشیده شده است.
درحالیکه همه انتظار داشتند نمایشی هنری از تاریخ و فرهنگ فرانسه در فضایی اخلاقی و امن برای همه گروههای سنی شاهد باشند، با حیرت نظارهگر نمایش زشت و مشمئزکننده افول اخلاق در کشور مدعی فرهنگ در اروپا بودند.
برای اولینبار، افتتاحیه بزرگترین رویداد ورزشی دنیا، صحنهای بود برای نمایش عادیسازی همنجسبازی و آزادیهای بیبندوبار جنسی و زیر سؤال بردن و تمسخر ارزشهای ایدئولوژیک دین مسیحیت.
کاربران فضای به انتقاد شدید از کلیسای مسیحی پرداختند که چرا واکنش لازم را به این توهین به حضرت مسیح (ع) را نداشته و مانند مسلمانان و علمای اسلام راه را برای این اهانتها در کشوری که ادعای آزادی بیان را داشته باز گذاشتهاند.
برخی از منتقدان المپیک پاریس نیز بر این باورند، تابلوهای نقاشی که در معرض دید عموم قرار گرفته، همجنسگرایی و تغییر جنسیت را تبلیغ میکند و حمل مشعل المپیک توسط دو مرد که یکی از آنها تراجنسیتی بود را اقدامی توهینآمیز به مقام زن میدانند.
آیا واقعاً غرب وارد انحطاط فرهنگی شده و میخواهد جهان را با خود همراه کند؟
Woke به معنای بیدار؛ صفتی نشأت گرفته از گویش انگلیسی سیاهپوستان آمریکایی به معنای هوشیاری نسبت به مسائل مربوط به عدالت اجتماعی و عدالت نژادی است. این لفظ برگرفته از اصطلاح انگلیسی سیاهپوستان آمریکایی "stay woke" به معنای «بیدار بمان» است.
در سال ۱۹۳۸ میلادی، یک خواننده آمریکایی آهنگی درباره ۹ نوجوان سیاه پوست که متهم به تجاوز جنسی در آلاباما شده بودند، منتشر کرد. با وجود شواهدی مبنی بر بیگناهی آنها، هشت نفر از آنها توسط هیئت منصفه که سفیدپوست بودند، مجرم شناخته و به اعدام محکوم شدند. اگرچه آنها از اعدام نجات یافتند، اما سالها در زندان به سر بردند.
این خواننده آمریکایی طی گفتوگویی در رابطه با این آهنگ گفته بود که «به همه توصیه میکنم وقتی به آنجا (آلاباما) میروند کمی مراقب باشند. بهتر است بیدار بمانید، چشمان خود را باز نگه دارید»؛ لذا اصطلاح «بیدار» از اینجا وارد ادبیات سیاسی جهان شد.
این اصطلاح تا پایان سال ۲۰۱۰ درچارچوب جامعه سیاه پوستان باقی ماند، اما کمکم دامنه گسترش آن وسیعترشد، بویژه با آگاهی از حقوق سیاهپوستان، حقوقی که سازمان «جان سیاهپوستان مهم است» آن را منتشر کرد و سپس به توصیف جامعی از سیاست مترقی تبدیل شد که عدالت اجتماعی و سیاستهای جامعتر را شامل میشد.
اما امروزه چگونه در غرب از سیاستهای «بیدار» استفاده میشود؟
مقصود از اصطلاح «بیدار» در اصل این است که انسان باید نسبت به بیعدالتیهای اطراف خود آگاه باشد. اما کم کم این اصطلاح به یک «نماد منفی» تبدیل شد که خواستار نظارت بر سخنان دیگران و شیطان جلوه دادن آنها بود، در صورتیکه نظرات آنها با سبک رایج و نظر سیاسی درست، سازگار نباشد و برخی معتقدند که به ابزاری برای سرکوب آزادی بیان و تحمیل قضاوت اخلاقی بر دیگران تبدیل شده است.
البته دولتهای غربی در کمرنگ کردن معنای اصلی این کلمه که به معنای آگاهی از عدالت نژادی علیه سیاهپوستان بود، سهیم بودند تا دستهبندیهای دیگری را وارد این اصطلاح کنند؛ دستهبندیهایی همچون همجنسگرایی، تراجنسیتیها و....
اگرچه هوشیاری و آگاهی را نمیتوان با زور تحمیل کرد، چون آگاهی یک حالت شخصی و درونی انسانی است و دولتهای غربی برای تحمیل سیاستهای «اجباری» خود عجله کردند؛ تا جایی که «درسهای بیداری جنسی» بر کودکان در مدارس تحمیل شد و کودکان گاهی بدون رضایت والدین و بدون اطلاع آنها) تشویق به تغییر جنسیت شدند، مردان ترنس به مسابقات ورزشی دعوت شدند؛ این در حالی بود که آنها چشم خود را بر آزار و اذیت و تجاوز جنسی توسط برخی از مردان ترنس در مکانهای تعیین شده برای زنان بستند.
چگونه به لفظ «بیدار» در سطح جهانی نگاه میشود؟
دموکراتها و جمهوریخواهان بر سر سیاستهای «بیدار» اختلاف نظر دارند؛ در حالی که کامالا هریس، نامزد ریاستجمهوری (قبل از نامزدیاش) فیلمی تبلیغاتی درباره پذیرش افراد تراجنسیتی در کاخ سفید منتشر کرد، دونالد ترامپ نامزد انتخاباتی اعلام کرد که با سیاستهای «بیدار» مخالف است. حزب جمهوری خواه در برنامه رسمی خود برای حکومت، متعهد شد که با سیاست «بیدار» مبارزه کند، آنها را از مدارس اخراج کند.
کشورهای غربی نیز تحت تأثیر ایالات متحده با تشویق همجنسگرایی در مدارس و همچنین بسیاری از برنامههای آموزشی که کودکان را به تغییر مذهب تشویق میکند، به دنبال تحمیل سیاستهای خود هستند. کشورهای اروپایی حاکمیت کشورها و حق انتخاب نظامهای فرهنگی و اجتماعی آنها را نقض میکنند و از آنها میخواهند سیاستهایی را در تضاد با ارزشهای دینی که آن کشورها به آن پایبند هستند، اجرا کنند.
این سیاستها به موضوع تقسیمبندی عمودی در غرب بین راستگراها و چپگراها تبدیل شده است. راستگراها بهطور کلی خواستار ارزشهای محافظهکارانه و احترام به چهره خانواده «سنتی» (زن و مرد) هستند. به روشی که روسها با آن برخورد میکنند، از ولادیمیر پوتین می خواهند که با هرکسی که می خواهد خانواده و ارزش های دینی مسیحی و اسلامی و دیگران را نابود کند، مقابله کند.
انتهای پیام/ 411