گروه حماسه و جهاد دفاعپرس: وجود مولفه «معنویت» بزرگترین وجه تمایز جنگ تحمیلی هشتساله علیه ایران با دیگر جنگها و همچنین سلاح قدرتمندی است که توانست این جنگ را که از لحاظ تسلیحاتی، یک جنگ نامتقارن علیه ما بود، به «دفاع مقدس» تبدیل کند؛ دفاعی که با وجود برتری تسلیحاتی دشمن، سرانجام موجب پیروزی ما شد.
اهمیت به نماز و سبک نشمردن آن بهعنوان یک واجب شرعی، یکی از ضرورتهای استحکام معنویت در جبههها و توصیهای بود که فرماندهان دوران هشت سال دفاع مقدس همواره آن را به رزمندگان خود گوشزد میکردند؛ مثلاً سردار شهید «حسن باقری» دراینباره گفته است: «بیتعارف بگویم، نیرویی که نمازش را اول وقت نمیخواند، خوب هم نمیجنگد. ما هرچه داریم از معنویت داریم، هرجا که ذرهای پشتمان لرزید، بهدلیل ضعف توکلمان به خدا بوده است». (بیشتر بخوانید)
سخنان شهید «حسن باقری» که به آن اشاره شد، تنها یک وجه از توصیه فرماندهان دوران دفاع مقدس مبنی بر اهمیت به نماز و سبک نشمردن آن توسط رزمندگان در جبهههاست و نمونههای بسیاری دیگری نیز در اینباره، از دیگر فرماندهان روایت شده است که نشان میدهد که نماز بهعنوان یکی از ضرورتهای استحکام معنویت در جبههها، برای آنها بسیار اهمیت داشته است؛ همانگونه که حضرت سیدالشهداء (ع) نیز در روز عاشورا، علیرغم تیرهایی که از سوی دشمن بهسوی ایشان و یارانش شلیک میشد، اقامه نماز در مقابل فریبخوردگان لشکر عمرسعد را با اهمیت دانستند.
حجتالاسلام والمسلمین «مسعود تاجآبادی» پیشکسوت گردان تخریب لشکر ۱۰ سیدالشهداء (ع) در دوران هشت سال دفاع مقدس، خاطرهای را در همین زمینه از شهید «عبدالله نوریان» فرمانده شهید گردان تخریب این لشکر روایت کرده است که نشاندهنده ناراحتی این شهید والامقام از سبک شمردن نماز و اسراف بیتالمال توسط برخی از رزمندگان این گردان حتی پس از شهادتش است.
شهید حاج عبدالله نوریان - نفر دوم از سمت راست
حجتالاسلام «تاجآبادی» دراینباره گفته است: «یک شب من حاج عبدالله (نوریان) را خواب دیدم؛ حاج عبدالله به من گفت که حاج آقا یک چیزی برو به بچههای زاغه بگو، گفتم: چی بگم، گفت: آنها در نماز خود سهلانگار شدند، برو با آنها صحبت کن نماز بخوانند. مهمات را هدر میدهند، برو بگو این کارها را نکنند!
احمد خسروبابایی (راننده و رزمنده گردان تخریب) وقتی میخواست برود غذای بچههای زاغه را بدهد، به او گفتم من هم با خودت ببر، امروز میرویم در زاغه نماز میخوانیم. صبح که رفتیم زاغه و نماز را خواندیم، به بچهها چیزی نگفتم؛ اما شهید «غلامرضا زعفری» را کنار کشیدم و گفتم: اینجا چه خبر است؟ گفت: هیچی حاج آقا خبری نیست. گفتم: وضع نماز چگونه است؟ گفت که بچهها نماز سخت پا میشوند، بعضی مواقع پا نمیشوند و به سختی باید آنها را بیدار کنیم.
گفتم: بالأخره حاج عبدالله همچین پیامی داده است، همچین نگرانی دارد! همچنین گفتم: بچهها با مهماتها چهکار میکنند، گفت: هیچی بعضیوقتها بچهها بازی میکنند؛ دینامیتها را میاندازند و منفجر میشوند... گفتم حاجی گفته که این کارها را نکنید. گفت چشم...».
توقف برای اقامه نماز
شهید «عبدالله نوریان» همانطور که اقامه نماز رزمندگانش برای او بسیار اهمیت داشت؛ خود نیز به افامه نماز آنهم بهصورت اولوقت بسیار اهمیت میداد؛ «احمد خسروبابایی» دراینباره روایت کرده است: «شهید عبدالله نوریان به نماز خود خیلی اهمیت میداد؛ یکبار در جاده اهواز به اندیمشک بودیم که نزدیک اذان، حاج عبدالله گفت که یکجای بایستیم برای نماز. گفتیم اینجا بیابان است کجا بایستیم، حداقل یکجایی بایستیم که امکاناتی باشد. همینطور که داشتیم میرفتیم، یکباره حاجعبدالله گفت که اینجا یک بلندگویی هست که احتمالا مسجدی باشد، رفتیم و دیدیم که یک حسینیهای در یک روستایی است؛ لذا نماز خود را در آنجا خواندیم.
نماز را که خواندیم، متصدی حسینیه یک سینی غذا جلوی ما گذاشت و گفت که شما مهمان امام حسین (ع) هستید؛ وقتی آمدید اینجا نماز خواندید، باید غذایتان را هم همینجا بخورید؛ حاج عبدالله هم که نمازش تمام شد، گفت که ما مهمان امام حسین (ع) هستیم و غذای امام حسین را هم میخوریم».
شهید حاج عبدالله نوریان - درحال اقامه نماز
به گزارش دفاعپرس، سردار شهید «عبدالله نوریان» چهارم اسفند سال ۱۳۶۴ در عملیات «والفجر هشت» در حالی که مسئولیت مهندسی و تخریب لشکر ۱۰ سیدالشهداء (ع) را بر عهده داشت، در حین هدایت بلدوزرها به منظور ایجاد خاکریز در منطقه فاو، مورد اصابت خمپاره قرار گرفت و پس از اغمای ۲ روزه در بیمارستان شهید بقایی اهواز، به شهادت رسید و پیکر مطهرش در امامزاده علیاکبر (ع) چیذر آرام گرفت.
انتهای پیام/ 113