به گزارش گروه بینالملل دفاع پرس، هادی محمدی در یادداشتی نوشت: معمولا در ادبیات روابط بینالملل مذاکره و دیپلماسی را ادامه جنگ و جنگ را ادامه دیپلماسی توصیف میکنند. بحران سوریه در 5 سال گذشته فراز و نشیب زیادی دیده ولی در چهار ماه گذشته معادله درگیری و جنگ به شکل جدی تاثیر پذیرفته و حامیان آن را در بنبستهای راهبردی قرار داده است. چرا که گزینهها و کارتهای بازی آنها در شرایط بسیار محدودی قرار گرفته و نمیتوانند مایوسانه شاهد نابودی کارتهای بازی خود در منطقه باشند.
این تروریستها قرار بود نقشه سیاسی منطقه را با براندازی نظامهای مستقلی تغییر دهند و محور مقاومت را در شرایطی قرار دهند تا رژیم صهیونیستی احساس امنیت بیشتری کرده و جایگاه بازیگر برتر را حفظ کند و نظم جدید آمریکایی در غرب آسیا حاکم شود. با اینکه آمریکا و شرکای غربی و عربی آنها طرحهایی را به عنوان آمال و آرزو برای جلوگیری از تغییر معادله در سوریه مطرح میکنند ولی واقعیتهای عملی و میدانی نشان میدهد که چرا اشتون کارتر از هم پیمانان آمریکا که صرفا حضور نمادین در ائتلاف غربی دارند انتقاد میکند. کارتهای بازی و برنامههای خیالی غربی و ارتجاع عرب در بهترین شرایط، پروژههای زودبازده نیستند ونمیتوانند با سرعت بر روند فعلی معادله نظامی در سوریه اثر بگذارند.
در چنین شرایطی پذیرش مذاکرات ژنو 3 گزینه تلخ و اجباری است تا از سرعت فروپاشی تروریستها بکاهند. دلیل آن است که در صحنه میدانی شکسته شدن استخوانهای تروریسم را ملاحظه میکنند و برای مذاکره و دیپلماسی، ابزار چانهزنی و امتیازگیری ندارند، ولی پذیرش مذاکره برای آنها تولید زمان و وقت خواهد کرد تا شاید بتوانند از سرعت تحولات جلوگیری کرده و فرصت ابزارسازی داشته باشند.
با این حال بازیگران بزرگتر مثل آمریکا هم که از میزان همکاری شرکای خود ناامید است به ناچار با روسیه بر روی دستور کارها و مکانیزم ژنو توافق کرده است. عربستان که در رفتاری رندانه، خود را به جای دمیستورا و سازمان ملل قرار داده بود، یک تیم مذاکراتی 16 نفره در ریاض با ترکیبی از تروریستها و گروههای مزد بگیر تشکیل داد ولی به سرعت با مخالفت سوریه، ایران و روسیه روبرو شد و دمیستورا هم که تحقیر شده به میدان آمده تا بر اساس قطعنامه 2245 و تاکید شورای امنیت سازمان ملل، گروههای مذاکره کننده و تروریست را مشخص کند.
آخرین رایزنی آمریکا و روسیه، نگاه و تحلیل روسیه را برای ژنو پذیرفته و حذف تروریستها از تیم مذاکره کننده و افزایش طرفهای معارض در تیم مذاکره کننده وتشکیل حکومت وحدت ملی به جای حکومت انتقالی را تائید میکند. به همین دلیل یک تیم مذاکراتی از گروههای لائیک از سوی روسیه، برای حضور در مذاکرات ژنو 3 حمایت میشود. قدری جمیل دبیرکل حزب اراده مردمی، هیثم مناع و الهام احمد به عنوان ریاست مشترک از شورای دموکراتیک سوریه، رنده قسیس از جنبش مجتمع متکثر (تعددی) و صالح مسلم رئیس حزب کردی اتحاد دموکراتیک این تیم معارض از گروههای لائیک را تشکیل میدهند و قرار است که یا در تیم واحد مذاکراتی قرار گیرند و یا هم طراز تیم ریاض با 15 عضو مذاکراتی و 15 مشاور، یکی از هیأتهای مذاکراتی با هیأت حکومتی را تشکیل دهند. البته ترکها از یکسو پیششرط گذاشتهاند که حزب کردی را تروریست میداند و در صورت حضور آنان از مذاکرات سیاسی حمایت نخواهد کرد. ریاض هم ضمن اصرار بر تیم تروریستی پیشنهادی از این تیم در جایگاه انحصاری برای نمایندگی مردم سوریه در مقابل تیم حکومت سوریه حمایت میکند.
یعنی با تاکید روسیه از زبان معاون وزیر خارجه آن کشور مبنی بر لزوم حذف تروریستهای جیشالاسلام و احرار الشام، از تیم مذاکراتی مورد حمایت ریاض، استانبول و دوحه، تیم ریاض را فاقد مشروعیت برای نمایندگی از سوی مردم میداند و یک تیم جداگانه تعریف کرده که آمریکا هم آن را پذیرفته است. لذا جمعه شب، دمیستورا با هیأت حکومتی سوریه مذاکره کرد و سپس تیم پیشنهادی روسیه، تا روز دوشنبه برای مذاکره آماده خواهد شد. تیم مذاکراتی ریاض که در بدترین شرایط و فاقد کارت بازی میدانی و اوراق چانهزنی است، پیششرط مایوسانهای مطرح کرده تا فرار از ژنو 3 را توجیه کند. این تیم آتش بس و توقف درگیریها را شرط ورود به مذاکرات اعلام کرده است، و این در حالی است که باید در چارچوب برنامه مذاکرات ژنو به این مسئله پرداخته شود و چگونگی و مکانیزمهای آن توافق شود.
تیم مذاکراتی ریاض در اقدام تبلیغاتی خود با تکیه بر ادبیات اسرائیلی، ایران را حامی تروریسم!! معرفی و روسیه را به عامل شکست ژنو 3 متهم کرده است. معنای عملی شرایط فعلی در ژنو 3 که متغیرهای جدیدی را ثبت میکند، آن است که حامیان تروریسم و ابزارهای آنها به موازات نیاز به نشست جدید راه حل سیاسی، فاقد کارتهای بازی و چانهزنی هستند و نمیتوانند با تکیه بر تلاشهای سیاسی و رسانهای، تروریستها را میانهرو ونماینده مردم سوریه معرفی کنند خصوصا اینکه این جریانهای تکفیری و مزدبگیر از یکسو یک تشکل چند ملیتی هستند که از یکصد کشور جهان در سوریه جمع شدهاند و از سوی دیگر وابسته به استخبارات غربی- صهیونیستی و مزد بگیر دیکتاتوریهای مرتجع عرب و ترکیه هستند و فاقد مشروعیت ملی و وطنپرستی میباشند.
دستور کارهای ژنو نیز مشکلی از آنها حل نخواهد کرد چرا که مبارزه با تروریستهای داعش، النصره، جیشالاسلام و احرار الشام و تمامی هم پیمانان آنان در گروههای کوچکتر ادامه مییابد و آتشبس احتمالی این تروریستها را در برنمیگیرد. مضافا اینکه از هم اکنون با محدودتر شدن جغرافیای تحرک تروریستها و یا خطوط امداد مالی و تسلیحاتی و لجستیکی، جنگ و درگیری بین آنها شدت میگیرد. در شمال حلب و در شهرک حارم، در داخل شهر ادلب، النصره و احرار الشام در حال درگیری و اقدامات انتحاری بر علیه هم هستند.
گروهک تروریستی نورالدین زنگی که یک جریان کاملا غیرسوری و با تشکیلات بزرگ در حلب است و از ترکیه و قطر ارتزاق میکرده به دلیل مشکلات مالی و لجستیکی و تسلیحاتی قرار است از حلب خارج شود و خود را به مناطق مرزی با ترکیه نزدیک کند.
در کوههای قلمون، داعش و النصره در چند روز گذشته در حالی که از سوی حزبالله محاصره هستند، با یکدیگر درگیر شدهاند.
در جنوب سوریه و در منطقه قنیطره و حومه درعا، گروههای سلفی- تکفیری وابسته به عربستان و اردن با گروههای هم پیمان داعش اعلام جنگ کردهاند و این در حالی است که ارتش سوریه و نیروهای مقاومت، با سرعت در مناطق اشغالی تروریست در حال پیشروی هستند و آزادسازی شهر شیخ مسکین، آخرین پیروزی آنها است.
در دستور کارهای ژنو 3 دیگر مجالی برای تشکیل حکومت انتقالی نیست و اکنون تشکیل حکومت وحدت ملی مطرح است و مجموعه ناتوانیها موجب شده تا جان کری در ریاض در خطاب به گروههای تروریستی تاکید نماید که با عدم مشارکت در ژنو 3 حمایت آمریکایی را از دست میدهند.
تصویر کلی در ژنو 3 برای حامیان تروریست و گروههای تروریست این است که باید گام جدیدی از شکست سیاسی را نیز در کارنامه خود ثبت کنند و بدون هر گونه دستاورد از آن خارج شوند. اگرچه در مورد نتایج این نشست در ژنو، امیدهای زیادی وجود ندارد ولی آنچه در حداقل خروجی آن ثبت میشود، این است که تروریستها حق مشارکت در روند سیاسی را ندارند و جایزه نمیگیرند، تیم مذاکراتی و انحصاری ریاض مشروعیت ندارد و باید ضمن حذف نماینده تروریستهای احرار الشام و جیشالاسلام، گروههای دیگری به تیم معارض و مذاکره کننده اضافه شود و نهایتا اینکه پایان بحران با تشکیل حکومت وحدت ملی خواهد بود که دولت سوریه از ابتدا آنرا پیشنهاد میکرد.
مشکلات موجود در ساماندهی ژنو 3 و اختلافات ریشهای در بین طرفهای اثرگذار موجب شده تا حاشیه اجلاس امنیتی مونیخ در اوایل ماه فوریه 2016 به عنوان فرصتی در هماهنگی بینالمللی در پرونده سوریه در نظر گرفته شود و از دیدگاههای متضاد در حل بحران سوریه کاسته شود.
ژنو 3 سرفصل جدید سیاسی در بحران سوریه است که در کنار شکستهای میدانی و نظامی برای تروریستها و حامیان آن رقم خواهد خورد.