گروه بینالملل دفاعپرس: بیش از ۱۰ ماه از عملیات موفقیت آمیز «طوفانالاقصی» و به دنبال آن جنگ غزه میگذرد. جنگی ظالمانه، نابرابر و خونین که تا امروز بیش از ۴۰ هزار شهید و بالغ بر ۹۰ هزار مجروح برجای گذاشته است. اما آن چیزی که در این جنگ بیش از هرچیزی توجهات را به سوی خود جلب کرده حمایت و پشتیبانی همه جانبه و گسترده امریکا از ارتش اشغالگر و کودککش رژیم صهیونیستی است.
ایالات متحده آمریکا از نخستین روز آغاز جنگ غزه توسط رژیم صهیونیستی علیه مردم مظلوم و بیگناه این باریکه، رسما، اما به صورت پنهان و نامشخص مدیریت جنگ را برعهده گرفت و خیلی زود با برقرار کردن چندین خط هوایی اقدام به ارسال انبوه و گسترده انواع سلاحهای سبک و سنگین مدرن و پیشرفته به سرزمینهای فلسطین اشغالی کرد.
این در حالی است که سران و مقامات کاخ سفید و درکل دولتمردان آمریکا از روزهای ابتدایی جنگ غزه تا امروز همواره در سخنان و اظهارات خود بر لزوم دستیابی به توافق آتشبس و پایان جنگ غزه تاکید کردند. اما در پشت صحنه این اقدامات و برنامههای آمریکا است که موجب تداوم جنگ غزه شده و دست رژیم صهیونیستی را برای کشتار هرچه بیشتر مردم این باریکه باز گذاشته است.
در حقیقت در ماجرای جنگ غزه در کنار خواست و اراده شخص بنیامین نتانیاهو و رژیم صهیونیستی، باید از ایالات متحده آمریکا به عنوان عامل اصلی تداوم جنگ غزه و گسترش ناامنیها در منطقه نام برد. زیرا اگر نبود نقل و انتقال گسترده انواع تسلیحات و بمبهای سنگین و سنگرشکن به رژیم صهیونیستی، شاید شاهد این حجم گسترده و وسیع از تخریب اماکن و ساختمانهای غزه و به دنبال ان کشتار مردم این باریکه نبودیم.
اما اینکه چرا شاهد تناقض ایالات متحده آمریکا برخورد با جنگ غزه هستیم به سیاست سلطه و نفوذ این کشور استعماری در منطقه میرسیم. سیاستی که در آن آمریکا همواره به دنبال حضور و حفظ جای پای خود در منطقه و حراست و نگهبانی از منافع مهم و حیاتی که در این نقطه از دنیا دارد، است و در این مسیر به هیچ کشور، گروه و جریانی اجازه تهدید و به خطر انداختن منافع خود را نداده و در آینده هم نخواهد داد.
موضوع بسیار مهم و حساس دیگری که موجب شده تا شاهد تناقض آمریکا در برخورد با جنگ غزه باشیم تامین پایدار و دائمی امنیت رژیم صهیونیستی در منطقه است. در واقع یکی از سیاستهای اصلی و همیشگی ایالات متحده در قبال تلآویو و منطقه حفظ برتری این رژیم در برابر کشورهای همسایه آن و بویژه کشورهای عربی و اسلامی در منطقه است.
البته آمریکا در این میان ضمن پیگیری تداوم برتری رژیم صهیونیستی در برابر کشورهای منطقه نیم نگاهی هم به روند عادیسازی روابط میان این رژیم و کشورهای عربی و اسلامی دارد و این موضوع به برنامه و هدفی استراتژیک برای واشنگتن و سران و مقامات کاخ سفید تبدیل شده است.
بر همین اساس، شاهد هستیم که اگرچه مقامات و دولتمردان آمریکا چندان از وقوع و تداوم جنگ غزه راضی و خشنود نیستند، اما این موضوع مانعی برای حمایتها و پشتیبانیهای ایالات متحده به رژیم صهیونیستی نشده و در آینده هم نخواهد شد. زیرا هدف نهایی آمریکا در حمایت از تلآویو در نهایت حفظ و حراست از منافع خود در منطقه است.
در پایان باید گفت در کنار تمامی موارد و موضوعاتی که به آن اشاره شد، نباید از لابی گسترده رژیم صهیونیستی در آمریکا نیز غافل شد. این لابیها که از زمانهای بسیار گذشته تا امروز در ایالات متحده حضور داشته و در این کشور فعال بودند با توجه به میزان و سطح نفوذ خود در سیستم و هیات حاکمه آمریکا به راحتی برای برنامهها و تصمیمگیریهای این کشور در قبال رژیم صهیونیستی تاثیر گذاشته به صورتی که تمامی مقامات و روئسای جمهور این کشور چارهای جز حمایت و پشتیبانی از این رژیم اشغالگر و نامشروع و اقدامات آن در منطقه و جهان ندارند.
انتهای پیام/ ۱۳۴