موسیقی انقلاب و دفاع مقدس/ 1

جمشید جم: «یار دبستانی من» متعلق به هیچ گروه و حزبی نیست/ ایده پخش صدای «الله اکبر» را از سخنرانی «ازهاری» گرفتم

خواننده آهنگ «یار دبستانی من» گفت: روزنامه‌های آن زمان هر روز آمار شهدا دانش‌آموزان و دانشجویان را می‌نوشتند؛ بنابراین «یار دبستانی من» را به عشق شهدا و برای مردم خواندم و این آهنگ متعلق به هیچ گروه و حزبی نیست.
کد خبر: ۶۸۵۷۵
تاریخ انتشار: ۱۳ بهمن ۱۳۹۴ - ۰۹:۵۴ - 02February 2016

جمشید جم: «یار دبستانی من» متعلق به هیچ گروه و حزبی نیست/ ایده پخش صدای «الله اکبر» را از سخنرانی «ازهاری» گرفتم

به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر دفاع پرس شهرت آهنگ «یار دبستانی» بیشتر از خواننده آن است. آهنگی که مشهور به حرف اختصاصی دانشجویان شده است و هر ساله روز دانشجو و دانشآموز در محافلی با این مناسبت و توسط دانشجویان خوانده میشود. خواننده این اثر انقلابی «جمشید جم» است. به مناسبت ایام دهه فجر، پای صحبتهای شنیدنی او نشستیم.

دفاع پرس: آقای جم فعالیتهای انقلابی شما از کجا شروع شد و چطور با موسیقی گره خورد؟

ایده پخش صدای «الله اکبر» از سخنرانی «ازهاری» گرفته شد

جم: انقلاب و عشق به معنویت را از خانواده به همراه داشتم. جدای از کارهای که به بهانه فیلم و دورههای موسیقی انجام میدادم حسینیه ارشاد از پاتوقهایی بود که به آن علاقه داشتم و پای صحبت دکتر شریعتی میرفتم، همیشه حسینیه ارشاد را مرجع میدانستم چون قشر جوان و تحصیلکرده آنجا میآمدند و دکتر شریعتی ما را به خوبی با مبانی آشنا میکرد و مناطقی را به عنوان تمرکز برای افزودن به اندوختههایمان معرفی میکرد که در ادامه همین مسیر پای صحبتهای آیت الله طالقانی هم میرفتم و در مسجد مخفیانه حکمهای حضرت امام با عنوان «روحالله موسوی خمینی» که کتابچههایی بود که هنوز در مسجد جمع نشده بود را توزیع میکردیم.

ماه محرم 1357 اوج فعالیتهای انقلابی من بود. زمزمه انقلاب جدی شده بود اما زمان مشخصی را نمیتوانستیم پیش بینی کنیم. اوج کار من در شبهای «الله اکبر» بود. وقتی «ازهاری» درباره شبهای الله اکبر گفت:«من با دوربین پشت بامها را نگاه کردم دیدم کسی نیست الله اکبر بگوید فهمیدم این صدای الله اکبر نوار است» جرقهای در ذهن من زده شد. کار ما نوار و موسیقی بود با همین حرف جرقهای زده شد تا در اوج حکومت نظامیها دو بلندگوی پیکان و ضبط صوتی را از میدان گمرک خریدم و روی موتور گازی سوار کردم. شبها گاهی تنها و گاهی با دوستانم تمام تهران را میگشتیم و الله اکبر پخش میکردیم. ترس و لرز زیادی داشتیم از میدان راه آهن تا میدان فوزیه و میدان فاطمی و شمرون و عباس آباد و تخت طاووس بلندگو را روشن میکردیم و صدای الله اکبر پخش میشد؛ از این دست فعالیتها فراوان انجام میدادیم.

دفاع پرس: شروع رسمی فعالیتهای انقلابی و کارهای هنری شما چه زمانی بود؟

شب تا صبح نوار کاستهای نوار را ضبط میکردیم

جم: نوارهایی که به دستمان میرسید را خیلی مخفیانه منتشر میکردیم و شعارها را حساب شده و با ترس و لرز میگفتیم تا اینکه راهپیماییها جدی شد و جمعیت زیادی حضور پیدا میکرد. راهپیمایهای اربعین و 28 صفر سال 57 باعث شد ما علنی فعالیت کنیم، آن روزها همه مردم میآمدند. هنور با وجود حکومت نظامی فعالیت انجام دادن سخت بود. نوارهایی به دست ما رسید که گفتند این نوارها را ایرانیهایی که در فرانسه هستند ضبط کردهاند. ما این نوارها را میگرفتیم. یکی از دوستان ما در استودیوی باربر زیر پل چوبی کار میکرد و به او گفتیم ما از ورامین به تهران میآییم اگر اجازه بدهید شب را من و دوستم حسن فرازمند در استودیو بخوابم. شبها تا صبح کارمان تبدیل کردن نوارها روی ریل بود به وسیله ضبط صوت، ضبط به ضبط کارها را تکثیر میکردیم. بعداً فهمیدیم این کارها را حمید شاهنگیان داخل زیر زمینی خواننده است و ضبط کرده است.

ما از حسینیه ارشاد با حسین صبحدل و حمید شاهنگیان آشنا شدیم. کم کم نوارهای الله الله رضا رویگری منتشر شد. همه اینها را جمع کردیم و تنظیم و کپی میکردیم و با اینکه هیچ چیزی از پیروزی انقلاب مشخص نبود ولی حرکتها علنی شده بود نوارها را دست به دست کردیم. 13 آبان 1357 در دانشگاه داخل زمین چمن بودم که الله اکبرها شروع شد. از ساعت 10 صبح شعارها شروع شد تا ساعت 23 شب این الله اکبرها ادامه داشت تا اینکه به تیراندازی ختم شد.

دفاع پرس: شعارهای راهپیماییها فراز و فرودهای موسیقیایی خاصی داشتند، این هماهنگی چطور ایجاد میشد؟

ریشه مذهبی موسیقی در هیئتها و تعزیهها به کمک مردم آمد

جم: موسیقی خوشبختانه از اویل انقلاب در تمام حرکات مردمی تنیده شده بود. شعارهایی که مردم در راهپیماییها میدادند آهنگین بود، این شعارها در کارهای خوانده شده بود و بین مردم تکثیر شده بود. مثلاً شعار «الله الله تو پناهی بر ضعیفان یا الله»، «جاودان ایران عزیز ما» همه اینها برگرفته از شعارهای مردم و نغمههای ایرانی بود. آن نغمهها تبدیل به سرودهای انقلاب شد. موسیقی ما چون ریشه مذهبی داشت مردم با آنها در هیئتها و تعزیهها دم گرفته بودند. موسیقی ما از تاریخ مکتوبمان بیشتر است. نواهای آئینی ما، لالاییها و شعارهای ما با نغمههای ایرانی همراه بود. آهنگین بودن این مسائل و همراهی شاعران باعث هماهنگی در بین مردم میشد. نتیجه همه این سرودنها این آهنگهایی است که از انقلاب بر جای مانده است.

همه نغمههای ایرانی در جنگ کنار هم قرار گرفت و آهنگهایی تولید شد که اگر امروز به سازنده آن آهنگ بگوئیم همان آهنگ را تولید کن شاید نتواند آن کار را انجام دهد. «این بانگ آزادیست کز خاوران خزید» همه اینها از لحاظ ملودی از موسیقی اصیل و کلاسیک ایرانی پیروی میکنند. معتقدم امروز اگر میخواهیم کارهای پاپ را هم اجرای مدرن دهیم باید نغمههای ایرانی هم در داخل آن کار شود. غرب بیست سال است از لحاظ نغمه و ملودی به بن بست رسیده است. آنها تکنیک و تکنولوژی دارند اما این ما هستیم که ملودی و موسیقی داریم و آنها از ما میگیرند. هم نغمههای ما را میبرند و هم موسیقی دانهای ما را میبرند. اگر سازهای الکترونیک را در کنار سازهای آکوستیک و زنده قرار دهیم جوان را میتوانیم جذب کنیم. یعنی نوآوری انجام دهیم و دو ساز مانند نی و کمانچه، ستار و تار و پیانو و... بیاید که هم نوآوری است و هم زیبایی است.

دفاع پرس: فعالیتهای شما از روز 22 بهمن و پس از آن به کجا ختم شد؟

جم: 22 بهمن وقتی انقلاب پیروز شد من داخل خیابان بودم و همراه تعدادی از مردم به سمت رادیوی میدان 15 خرداد رفتیم. با کمک نیرو هوایی ارتش و مردم داخل ساختمان شدیم و به عنوان گروه انقلابی همانجا چون عشق من موسیقی بود تا به امروز ماندم.

هر حرکتی میخواستیم در رادیو انجام دهیم خدمت

نظر شما
پربیننده ها