به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاع پرس، نگین کریمی خواهر شهید امین کریمی به روایت خاطرهای از برادر شهیدش پرداخت و گفت: حدود 14 سال به خاطر بیماری سختی که داشتم شرایط جسمی و روحی بدی داشتم.
یک روز از شهرستان برایمان مهمان آمد. موقع نماز ظهر مادرم به دنبال سجاده میگشت ولی به جز یک سجاده، سجاده دیگری پیدا نکرد. از امین سراغ سجادهها را گرفت و او اظهار بیاطلاعی کرد. آن روز مهمانها با یک سجاده به نوبت نماز خواندند.
مدتی بعد امین، مادرم را در گوشهای صدا کرد و گفت که سجادهها را من برداشتم. آنها را گرو نگه داشتم زیرا در تمام سجادهها نماز خواندم و نذر خانم فاطمه زهرا و باب الحوائج کردم تا حاجتم را بدهند و خواهرم شفا بگیرد بعد سجادهها را آزاد میکنم.
** نبودش را در کنارم احساس میکردم
اولین شب تولدم بعد از شهادت امین، دلم گرفت. امین در تمام لحظات و شرایط زندگی کنارم بود و حالا شب تولدم را بدون او میگذراندم. نبودش را در کنارم احساس میکردم. با بغض و گریه بر سر مزارش رفتم و گفتم "من همیشه به دیدارت میآیم ولی تو سراغی از خواهر مریضت نمیگیری". تا شب موقع خواب گریه کردم.
آن شب با چهرهای خندان و شاد به خوابم آمد. صورتم را بوسید. من گلایه میکردم ولی امین مثل همیشه میخندید. دستم را گرفت و دو سنگ نجف بر دستم گذاشت. کف دستم را محکم فشار داد و گفت "این هم کادوی تولد امسال." صبح وقتی بیدار شدم دنبال سنگها گشتم ولی نبود. فقط یک خواب قشنگ بود.
شهید "امین کریمی" دومین شهید مراغهای مدافع حرم، یک آبان 94 مصادف با تاسوعای حسینی در راه دفاع از حرم اهل بیت (ع) در سوریه، بدست تروریستهای تکفیری به درجه رفیع شهادت نائل آمد.