به گزارش گروه سیاسی دفاعپرس، برنامه تلویزیونی گفتوگوی ویژه خبری با حضور «حسین آجرلو» کارشناس مسائل بینالملل و «علیرضا مجیدی» کارشناس مسائل غرب آسیا، به بررسی موضوع استعفای نظامیان ارشد رژیم صهیونیستی پرداخت.
مشروح گفتوگوهای این برنامه را در ادامه میخوانید:
سوال: آقای آجرلو راجع به این موج استعفاها اگر ممکن است توضیح بفرمایید که به چه عللی دارد اتفاق میافتد و چه پیامدهایی رامیتواند به دنبال داشته باشد؟
آجرلو: خوب واقعه هفتم اکتبر و عملیات طوفان الاقصی یک تحولی بود که ما آثار و پیامدهای آن را هر روز داریم بیشتر حس میکنیم خوب بخشی از این تحولات ما شاهد این بودیم که ناشی از ضعف در حوزههای اطلاعاتی و امنیتی بود یعنی سرویسها و نهادهایی که درگیر در این حوزه بودند و بخش دیگری در حوزه نظامی و دفاعی رژیم صهیونیستی بود.
به همین علت با توجه به اینکه در ابتدای تحولات شاهد این بودیم که بسیاری از این نظامیان در معرض اتهام قرار داشتند بسیاری از این نیروهای امنیتی به علت قصور مشکلاتی داشتند و حتی اینکه بعدها حتی پس از اینکه بعضی از این افراد قادر نبودند با فرماندهی سیاسی امنیتی و نظامی همکاریهایی داشته باشند و نتیجه این شد که در شرایط ابتدایی یعنی در فضایی که بالاخره رژیم دارای یک وضعیت جنگی قرار گرفت این استعفا را به نوعی طرفین به صلاح نمیدانستند ولی به تدریج که ما هر چقدر هم گذشتیم از واقعه هفتم اکتبر شاهد این بودیم که به تدریج اتفاقاتی افتاد شاهد استعفای متعددی بودیم دهها استعفا در سطوح مختلف اتفاق افتاد و این تبعات خود مستقیم بحث عملیات طوفان لغو شد، اما یکسری هم تبعات غیرمستقیم بود.
برای مثال در بحث استعفایی که در نیروی پلیس دارد اتفاق میافتد یک شخصیت به نام بن گویر در انگلیس در راس وزارتخانه وزارت امنیت داخلی رژیم قرار گرفته این شخصیت افراطی است و دارای تعارضات جدی با تقریباً بدنه سکولار صهیونیست هست و پلیس و نظامیان هم اکثراً با توجه به رویکردهایی که از ابتدا وجود داشته بیشتر به جنایت سکولار مرتبط هستند به ویژه بعد از جدی شدن اعتراضات داخل رژیم صهیونیستی و دستورهایی که صادر شد برای سرکوب همین اعتراضات به ویژه آن راهپیمایی روز شنبه اتفاق میافتاد این مسئله با واکنش نیروهای پلیس و نیروهای انتظامی روبه رو شد در رژیم که اینها دستور برخورد آمد حتی ما استنکاف داشتیم از این دستورها به متعدد این دستور را لغو میکردند ولی به تدریج این مسئله تبدیل شد به یک مسئلهای که ما شاهد این هستیم که مقامات ارشد پلیس هم دارند استعفا میکنند.
این را هم ما باید بگوییم به طور غیر مستقیم به هفتم اکتبر ربط دارد، زیرا که هفتم اکتبر و عملیات طوفان و الاقصی و این خسارتی که صهیونیستها چه در سطح نظامی امنیتی و چه در سطح اجتماع خوردند در بحث سیاسی نمود و بروز زیادی داشت و باعث شد که جامعه صهیونیستی عملاً که در گذشته به یک دو قطبی رسیده بود آن دوقطبی سیاسی را تجربه میکرد وارد دو قطبیهای اجتماعی شد و این دو قطبیهای اجتماعی الان دارد بروز و ظهور میکند به طوری که حتی مقامات مسئول هم حاضر نیستند که برخی از سیاستهایی که مورد قبول شان نیست ادامه بدهند ما در مورد این دو قطبیها را شاید اخبارش را خیلی شنیده باشیم.
حتی قبل از عملیات هفتم اکتبر بسیاری از نیروهای امنیتی حاضر به ورود به همکاری با نتانیاهو و کابینه جدید نبودند بعد عملیات هفتم اکتبر در شرایط جنگی وارد شدند به نوعی، چون بحث انسجام بعد از عملیات طوفان الاقصی اتفاق افتاد ولی به تدریج اینها باز شد یک اتفاق در این چند روز افتاده که این را تشدید کرده آن اتفاق چی بوده این بوده که الان عملاً جامعه صهیونیست به این نتیجه رسیده که آتش بس و آزاد سازی اسرا کاملاً در دسترس است، اما رژیم صهیونیستی از نظر خود صهیونیستها آنهایی که در رژیم صهیونیستی به اصطلاح زندگی میکنن این هست که نتانیاهو و بنگویر و اسموتریچ این جناح تندرو عملاً کابینه را به خاطر مکاسب سیاسی به گروگان گرفته و نتیجه آن این هست که عملاً هم باعث شده که اسرا کشته شوند و هم باعث شده که عملاً آتش بسی که میتواند ثبات اقتصادی، بحثهای دیگر را به دست بیارود و یک مقدار فشارها را بر روی رژیم صهیونیستی نکند عملاً قابل دسترس نبود.
سوال: یعنی میگویید که این ماجرای استعفاها برای تحت فشار قرار دادن نتانیاهو بود؟
آجرلو: بله در جامعه صهیونیستی فشار برای استعفای نتانیاهو بسیار زیاد است و الان نافرمانیهای جدی دارد شکل میگیرد، موارد خیلی نادری در سیاست رژیم صهیونیستی شاهد هستیم نتانیاهو تاکید میکند ما محور فلادلفیا را ترک نخواهیم کرد از آن طرف و وزیر جنگ رژیم صهیونیستی بیانیه میدهد و میگوید ما باید این محور تخلیه کنیم از آن طرف اپوزیسیون که بن گویر و آیزن کوت میآیند یک مصاحبه تلویزیونی میکنند و نتانیاهو را متهم میکنند که بازیهای سیاسی میکند، عملاً رژیم صهیونیستی آن دو قطبی سیاسی، آن دوقطبی اجتماعیاش به یک تعارض دو طرفه تبدیل شده و این تعارض حتی در دل خود کابینه هم وجود دارد یعنی وزیر جنگی که الان مسئول حوزه نظامی رژیم هست علناً در مقابل نتانیاهو ایستاده و اینکه بسیاری از مباحثی که باید در اتاقها حل و فصل شود در کابینه جنگی، در کابینه امنیتی، اما میبینیم اینها آشکار دارد بیان میشود دیگر به حدی رسیده که همدیگر را دارند اتهام میزنند.
یعنی دو عضو ارشد کابینه به ویژه کابینه امنیتی، چون رژیم صهیونیستی دوکابینه دارد کابینه آن کابین عادی هستش که امورات مختلف جامعه را انجام میدهد کابینه امنیتی که برای امور امنیتی است ما میبینیم که در همان کابینه امنیتی شکاف به قدری است و طرفین در موضوعات مختلف نمیتوانند در آن اتاق کابینه مسائلشان را حل کنند در بیرون به وسیله بیانیه و سخنرانی و متهم کردن همدیگر با شدیدترین الفاظ دارند ادامه میدهند.
سوال: آقای مجیدی حالا وسط این ماجراهای اختلافات و دوقطبیهایی که آقای آجرلو اشاره کردند اینکه نتانیاهو متمرکز میشود روی کرانه باختری و به هر حال یک جبهه دیگری این سمت باز میکند علتش چیست که سعی میکنند به هرحال با بزرگ کردن این مناقشه همچنان آن را تحت تاثیر قرار بدهند و یا اهداف دیگری دارد دنبال میشود؟
مجیدی: ببینید حمله به کرانه باختری چند جهت دارد حالا روی قسمت آخرتان که آن را تحت تاثیر قرار بدهند خوب بله این بحث کمیته حقیقتیاب خیلی جدی است اگر فرصت شود امشب میتوانیم.
سوال: کمیته حقیقت یابی که میپردازد به این که چرا اینها نتوانستند متوجه بشوند که چنین عملیاتی بیخ گوششان بوده؟
مجیدی: بعد از جنگ؟ که پر از تجربه شده و باعث بازنشستگی سیاسی نخست وزیر وقت شده الان یک کمیته حقیقت یاب مردمی تشکیل شد سر لیست معارضه یعنی جناح اپوزیسیون که رژیم صهیونیستی آقای لاپید رفت در کمیته حقیقتیاب مردمی رفت گزارشی داد گفت ما جلسات بریفینگی که داشتیم از لحاظ امنیت تاریخ داده از آگوست پارسال تا الان که وارد سپتامبر شدیم ولی قریباً دوازده ماه پیش یعنی دو ماه مانده به عملیات هفت اکتبر طوفان الاقصی شروع میشود تا آخرین جلسه بیست سپتامبر است یعنی چی؟
یعنی هفده روز مانده به عملیات طوفان الاقصی لاپید میگوید من یه کنفرانس عمومی برگزار کردم و الان قابل استناد است، چون کنفرانس عمومی بوده و اطلاعاتش ثبت شده که هشدارهایی نهاد امنیتی داده بودند ولی آن قدر نتانیاهو آن موقع سر بحث اصلاحات غزه آن بحث سیاست داخلی که بحث دیگری است تمرکز داشت که هیچ دستوری متناسب با هشدارها نداد و آن اتفاق افتاد اگر این کمیته حقیقتیاب تشکیل شود بعد از جنگ قبل از یک دستاورد جدی که بتواند ضامن بقای نتانیاهو باشد به آینده سیاسی نتانیاهو آسیب اساسی میزند از این منظر احتیاج دارد به ادامه بحران تا آن کمیته حقیقتیاب تشکیل نشود یک بخشی غزه است و بخشی کرانه است، اما حمله به کرانه باختری فقط این علت را ندارد هرچند این علت، علت بسیار مهمی است، اما قاعدتاً تک علتی نیست.
سوال: علل دیگرش چیست؟
مجیدی: بحث مذهب نگاه مذهبی هایشان که آن برایشان مقدس است یهودیه و سامریه قابل قیاس با غزه نیست شما ببینید دولت نتانیاهو وقتی تشکیل شد دولت اخیرش، وقتی تشکیل شد یک اطلاعیهای داد دوازده بند داشت ماموریت دولت خودش یک بندش اصلاً اضافه کرد که ما میخواهیم حالا آن تعبیر همان یهودیه سامریه را به کار برد ولی میخواهیم کرانه باختری را یک منطقه کاملا یهودی میدانیم اولین بار در بیانیه ماموریت دولت آورد بعداً هم این را کنست عنوان یک طرح برد ما جالب است همین تقریباً یک ماه و خوردهای پیش نیویورک تایمز یک گزارشی تهیه کرد گفت نگاه کنید دولت نتانیاهو داشت طرح الحاق و با قاطعیت پیش میآورد الحاق کرانه باختری به سرزمینهای اشغال به صورت کامل و از بین بردن دولت خود گردان فلسطین نیویورک تایمز این گزارش را کارکرد آقای اسموتریچ جواب داد وزیر مالی وزیر اقتصادشان جواب داد گفت این چیز پنهانی نیست همه میدانند ما این را دنبال میکنیم، اما از لحاظ سیاسی علت اصلی اش است.
سه جهت سیاسی اش را تیتر وار میگویم، جناح حاکم مشخصاً حزبی که نمایندگی اش را صهیونیسم مذهبی دارد یعنی همین اسمتوریچ که بن گویر هم با اینها ائتلاف کرد این حزب پایگاه رأیش شهرکهای یهودینشین در داخل کرانه باختری است شهرکسازی که شده اصلیترین پایگاه رأیش آنجاست هر چه قدر این جمعیت را بتوانند گسترش بدهند در رقابتهای داخلی رژیم صهیونیستی.
دومین نکته این است یکی از آسیبهای جدیای که آقای نتانیاهو دارد رقبای خودش در خود جناح راست است نه جناح میانه و جناح چپ است شاخصترین رهبران راست مخالف نتانیاهو مثلا شاکید اینها هم هستند ولی سه ضلع اصلی هستند، وقتی تمام راستها حامی الحاق کرانه به رژیم صهیونیستی هستند الحاق رسمی اش و وقتی نتانیاهو بیاید این این کار را انجام بدهد هم بدنه رأی آنها میآید به سمت حزب لیکود حزب تحت رهبری نتانیاهو هم نکته مهمتر این است که خود این رقبا مجبور میشوند سطحی از مماشات را با نتانیاهو داشته باشند که یک نمونهاش گفته میشود شاید حزب امید نو احتمالاً ممکن است به عنوان یک ایدهای که حتی اگر انتخابات بعدی باشد حاضر به ائتلاف با نتانیاهو شود منوط به شرایطی که بتواند نتانیاهو نخستوزیری اش را تمدید کند.
مسئله سوم آخرین حرف که میخواهم اینجا بزنم ما در تحلیل پیامدهای طوفان الاقصی بحثی داریم که در بحثهای تخصصی مطرح میشود آیا درست است جناح راست در رژیم صهیونیستی میزان آرایش در مقابل جناح میانه کمتر شده طبق نظرسنجیها، اما گفتمان کلان سیاسی سرزمینهای اشغالی میل کرده به سمت راست گرایی، برای اولین بار بحث اخراج نماینده از کنست مطرح شده است، برای اولین بار رسماً طرح دو دولتی تصویب شد که باید رد شود اینها قبلاً سابقه نداشت صحنه کلان وقتی به سمت راستگرایی برود امتدادش اینها امیدوارند در ایام انتخابات جناح راست دوباره آرای آن بالاتر برود بعد جنگ در کرانه راستگرایی را تشدید میکند از جنگ در غزه.
اما در کنار همه اینها آقای نتانیاهو نیم نگاهی به انتخابات آمریکا دارد، یکی از فرقهای ترامپ با کمپین بایدن و هریس سر بحث معامله قرن است که ترامپ دنبال میکرد، معامله قرن یک طرح خیلی خطرناک است که بایدن دنبال نمیکرد، بایدن امروز بعد از عملیات کرانه یک خورده موضع انتقادی نسبت به نتانیاهو گرفته است هر چند غیرموثر است.
معامله قرن یکی از وجوه مهم آن تفکیک کرانه باختری به چهار منطقه مجزاست و اینها مقدمه این عملیات میتواند برای این باشد که بعدا کرانه واقعا تجزیه کنند و چنین چیزی محتمل است.
یکی از عللی که چرا نتانیاهو این قدر روی فلادلفیا تاکید دارد، اساسا روی کرانهای مطرح میکنند، سلاح سبک و سلاح نیمه سنگین دیده شده، دیشب آقای کلانی مقدم به این موضوع اشاره داشتند، کرانه که از فلادلفیا قاچاق نشده است، از اردن، تنها مرزش اردن است، اگر قرار باشد واقعا نتانیاهو عملیات کرانه جدی پیش ببرد احتمالا طبق معامله قرن است، مرز اردن و کرانه را تصرف خواهد کرد کامل، اساسا روی شهرک سازی هایش عمده آنجاست، آن جا میشود منطقه سی که بحث تخصصی خودش را دارد و منطقه سی بیشترین پتانسیل دارد که رسما ملحق کنند به خاک خودشان و مرز اردن را بگیرد و دو تا پل بکشد که آن جور بیشتر کنترل کند.
سوال: نتانیاهو در این شرایط قرار گرفته است که انگار در کوچه بن بستی است که راه دررویی ندارد و این آدم با این اقتضائات و شرایط دست به ماجراجوییهای جدیدی بزند، آیا این ماجراجوییها صحبت میشود شبیه آن چیزی است که آقای مجیدی صحبت میکنند راجع به مرز اردن یا چیزی فراتر باشد؟
آجرلو: آن بحثهای کلانی است که جریانهای تندرو داخل رژیم صهیونیستی به دنبال آن هستند، که نماینده آشکار است و کل بدنه رژیم صهیونیستی به دنبال آن هستند و اگر موافقت نمیکنند به علت اقتضائات بیرونی شان است و آن عده که مخالفت ضمنی میکند آن اهداف را پیگیری میکند.
اما در بعد امنیتی، بعد از عملیات طوفان الاقصی چند تا اتفاق جدیدی افتاده است، اول این که طوفان الاقصی پیشروی در ژئوپلیتیک سرزمینهای ۱۹۴۸ بود و بعد از آن درگیریها و گسترده شدن درگیریها در ژئوپلیتیک کل منطقه بود، درگیری داشتیم از جنوب در دریای سرخ تا شمال سرزمینهای اشغالی در لبنان و حتی جبهه عراق و حتی در نهایت عملیات وعده صادق که این گستردگی عملیات، که رژیم صهیونیستی وارد ورطه عجیبی شده بود که عملا بازدارندگیش از بین رفته و تحولات متحدینش سر جریان غزه با آن برخوردها یک خورده جدیتر شده بود، اقدام موثر نمیکردند ولی تحت فشار قرار میدادند و مسئله سوم این بود که عملا رژیم صهیونیستی تبدیل شده است به بازیگری که ضربه پذیر است.
اینجا نتانیاهو برآوردی کرد مخصوصا بعد از سفرش به ایالات متحده آمریکا، در آن سفر به آمریکا نتانیاهو دید در واشنگتن هیچ اجماع و هیچ اتفاقی تا انتخابات نخواهد افتاد، نه فشاری خواهد بود و نه موانعی و حتی تشویقی و عملا یک دولت مستعجل آمریکا و به شدت دنبال انتخابات هستند و درگیریهای سیاسی هستند و در این زمان فرصت برای اقدامات ماجراجویانه افزایش پیدا میکند چرا که، چون هم هریس رئیس جمهور شود با توجه به رویکردش قطعا به دنبال این است که باتوجه به جبههای که در شرق آسیا در دریای چین و هم جبهه اوکراین احتمالا به سمت کاهش تنش در منطقه غرب آسیا پیش خواهد رفت.
آقای ترامپ هم صراحتا اعلام کرد هیچ جنگی نباید باشد، نه اوکراین و نه فلسطین و باید جنگها خاتمه شود.
در این دو سه ماه اخیر بهترین فرصتی است که نتانیاهو بتواند در بسیاری از مسائل کلان قضیه فلسطین اقدامی انجام دهند، نه دیگر کسی دو دولتی را دنبال میکند به خاطر وضعیت واشنگتن، نه کسی تحولات در واشنگتن پیگیری میکند و نه این که فشاری بیاورد.
بعد از این بتواند دستاوردهای راهبردی به دست بیاورد در این بالابردن سطح تنش و بعد هم با این دستاوردها با نشستن یک هریس یا ترامپ بتواند برگههای برنده خودش را به دست بیاورد.
از طرفی در صحنه داخلی هم بتواند با دستاوردسازیهایی خودش را به عنوان یک رهبر که توانسته است بعد از شکست هفتم اکتبر دستاورد کلانی به دست بیاورد اقدام کند.
نتیجه چه شد، این بود که نوعی اسکلیشن انجام داد و افزایش تنش شدید اقدام کرد، در چهار نقطه عملیات ترور برنامه ریزی کرد، در ضاحیه آقای فواد شکر و در تهران آقای شهید اسماعیل هنیه و دو مکان دیگر در عراق و در سودان دو تا اقدام دیگری انجام داد و به شدت فضا را پر تنش کرد.
حتی تلاش کرد که با لبنان وارد یک جنگ جدید شود، درکرانه باختری، کرانه باختری به شدت آن درگیریها را افزایش داد، این جا به چندتا چالش خورد، اولا این که وقتی با این افزایش تنش روبه رو شد، ایران را یک بازیگری دید که به دنبال این است که این واکنش رژیم صهیونیستی بی جواب نگذارد، به همین علت دید نه، در این نقطه عدم قطعیت بالاست، شروع کرد از طریق واسطهها و بحثهای مختلفی سطح تنش را مدیریت کردند، دید در این حوزه نمیتواند واکنشی انجام دهد، چون واکنش ایران قطعی است، در جنوب و جبهه لبنان اقدامات حزب الله و این اقداماتی که حزب الله انجام داد و به نوعی سطح آتش باری را افزایش داد یعنی مناطقی که درگیری بود به نوعی افزایش داد و عملیات اربعین که ضربه موثری هم به بخشهای امنیتی خورد، نشان داد که آن جا عدم قطعیت موفقیت برای رژیم صهیونیستی بالاست.
سوال: به دلیل همین آمده است سمت کرانه باختری؟
آجرلو: در دسترسترین مکان کرانه باختری است و این را در حوزه راهبردی پیش میبرد و در حوزه داخلی همان اتفاقاتی که اتفاق میافتد علی خصوص در شهرک نشینها که پایه کابینه فعلی شهرک نشینها هستند که از سال ۱۹۶۷ مستقر هستند و در بیت المقدس مستقر هستند و آن طرح را پیش میبرد و با رها کردن آن بخش از مخالفین خودش در داخل و همچنین پیوستن به جامعه هواداری خودش و دستاوردسازی و جامعه هواداری خودش در شهرک نشینها و از سوی دیگر آنها صهیونیستها به خوبی میدانند در هر شرایط حمایت ایالات متحده آمریکا را خواهند داشت و اگر دستاورد مطلوبی به دست میآورد در مذاکرات آتی که موضع سازش مجددا مطرح میشود میتواند از این برگهها استفاده میکند و وارد این فضا شده است.
سوال: آقای سیمیاری کارشناس مسائل بین الملل روی خط ارتباطی هستند، شما نظرتان چیست و فکر میکنید که نتانیاهو با این دستاوردسازیهایی که اشاره کردند به دنبال این دستاوردسازیها چقدر میتواند خودش را از این مهلکه نجات دهد؟
سیمیاری: نتانیاهو از نگاه امنیتی در دو بعد متفاوت شکست خورده است، در بعد سیاسی اجتماعی در یک پنج ضلعی شکست خورده است، اول رژیم صهیونیستی گفته بود که حیات را در غزه از بین ببرد، اما وضعیت در غزه در شرایطی قرار داردکه بعضی از وقتها یکی از اسرای فلسطینی که آزاد میشود آن جا جشن برگزار میشود و وضعیت نرمال است در غزه، یا رژیم صهیونیستی در دومین نقطه دنبال این بود جریان تردد فقط از شمال به جنوب باشد، اما امروز شاهدیم که مردم دوباره در جنوب به منازل خودشان برگشتند، یعنی مناطقی رژیم صهیونیستی به دنبال این بود که هیچ حیاتی وجود نداشته باشد دوباره رشد اجتماعی میکند.
نکته سوم این بود که آمریکا این بود که آینده غزه بدون یحیی سنوار و محمد زید خواهد بود، اما امروز تصمیم ساز اصلی در صحنه سیاسی و نظامی در غزه این عزیزان هستند، یا در مورد چهارم شما میبینید که رژیم صهیونیستی گمان میکرد که میتواند به یک انسجام داخلی رسیده است و فشار بیرونی را از روی خودش کم کند، اما امروز شاهدیم که شکافهای عمیق سیاسی به پشت خانه نتانیاهو رسیده است و همزمان در بیرون هم افزایش فشار دوباره روی رژیم صهیونیستی است.
نکته پنجم و زاویه پنجم این است که رژیم صهیونیستی به دنبال این بود که نقاط کمک کننده فلسطینی خنثی کند ولی امروز یمن در بالاترین سطح آمادگی قراردارد و کلا مسیرهای ترددی و کریدوری رژیم صهیونیستی را بسته است، این بعد سیاسی اجتماعی است و از نظر امنیتی اصلا وضعیت مناسبی برای رژیم صهیونیستی نیست.
رژیم صهیونیستی به دنبال این بود که بعد از عملیات طوفان الاقصی جبهه مقاومت وارد یک جنگ گسترده شود تا سطح و سطوح و نیروهای مقاومت همزمان با همدیگر تضعیف شوند، اما امروز شاهدیم که در جبهه شمالی، حزب الله لبنان، توسعه کمی و کیفی پیدا کرده است و عملیات مهندسی مهمی، چون اربعین را اجرا میکند، که به رژیم صهیونیستی رو دست میزند و کار به جایی میرسد که سید حسن نصرالله سید عزیز مقاومت به مقامات رژیم صهیونیستی این گونه میخورد که اگر شکست خوردید شکست تان را بپذیرید و اگر ما پیروز شدیم به جامعه جهانی اعلام کنید.
سوال: در حد سی ثانیه شما فکر میکنید این راهبرد دستاوردسازی نتانیاهو نهایتا به ثمر خواهد نشست یا خیر؟
سیمیاری: نه، رژیم صهیونیستی از نظر راهبردی اگر در یک وضع موثری قرار داشت امروز شاهد این نبود که رژیم صهیونیستی به سمت استراتژی ترور برگردد که به مسئولین اطلاعاتی امنیتی رژیم صهیونیستی فشار میآورد که ترورها را دوباره شروع کنند، اما به علت این که سیستم امنیتی رژیم صهیونیستی دچار گنگی شده است که فرمانده ارتش به زودی استعفا میدهد و شبکه مالی در ترکیه زیر ضرب میرود این نشان دهنده این است که اینها از نظر داخلی و هم از نظر بعد خارجی در وضعیتی نیستند که بتوانند خودشان را بهینه سازی کرده و بتوانند به نقطه قبل شان برگردند.
سوال: جمع بندی شما و این که پیش بینی تان از آینده این مناقشه چیست بفرمایید؟
مجیدی: در مورد آینده مناقشه واقعیت این است یکی از پارامترهای مهمی که باید ببینیم میزان تاب آوری ساکنین سرزمینهای اشغالی است و به تعبیر دیگر جامعه داخلی رژیم صهیونیستی است. در شرایط جنگی، چون فکر میکنم یک بخش مهمی از تحلیلها وابسته به این است که نتانیاهو در برابر فشارهای داخلی چگونه عمل میکند.
این پارامتر مهمی است که مفصل باید صحبت کرد، اما مقاومت از دو ویژگی خوب برخوردار است، یکی آن کانونهای اصلی مقاومت نظامی دارم میگویم، کانونهای اصلی آن قدر تکثیر شده است که قابل نابودی نیست.
نابود نمیشود، ممکن است تضعیف شود ولی نابود نمیشود، وقتی سی ان ان میگوید هفت یا هشت گردان مانده است، وقتی شبکه کان سیزده دیروز شبکه سیزده رژیم صهیونیستی گزارش دیده است که سه هزار نیروی جدید فقط در شمال حماس توانسته جذب کند، سه هزار نیروی جدید این نشان دهنده این است که حذف و نابود نمیشود، مهمترین نکته مقاومت برای طرف مقابل عدم اطمینان ایجاد میکند، تلفات زیاد میدهد ولی عدم اطمینان ایجاد میکند و با توجه به این دو نکته بحث تاب آوری رژیم صهیونیستی جامعه داخلی اش میگویم، باید ببینیم چگونه عمل میکند.
سوال: شما فکر میکنید که تاب آوری اش بالاست با توجه به اعتراضات داخلی رژیم صهیونیستی؟
مجیدی: من تصور میکنم حداکثر مدت تنش که بخواهد ادامه پیدا کند شش ماه آینده است، اما چگونگی پایان تنش مهمتر از میزان ادامه تنش است.
سوال: این پایان تنش مساوی است با در اصل پایان حیات سیاسی آقای نتانیاهو؟
مجیدی: نتانیاهو تلاش میکند در این فاصله به دستاوردهایی برسد مثل ترور شهید هنیه، دستاوردهایی برسد که به عنوان دستاوردهای عملیاتش بعدا بتواند لیست کند و آنها آیا میتواند برای او آبرو بخرد، خیلی چالش است، ولی بخواهم صفر و یک جواب بدهم، بعید میدانم و بازنشسته میشود.
انتهای پیام/ 113