به گزارش خبرنگار
دفاعپرس از استان کهگیلویه و بویراحمد، کتاب «گروه ضربت عشایر» با مصاحبه، تحقیق و تدوین «سید حسین یادگار نژاد» روایتگر تاریخ شفاهی «خدابخش انصاری» از رزمندگان دوران دفاع مقدس، که در سال ۱۴٠۲ چاپ و منتشر شده است.
کتاب گروه ضربت عشایر در شمارگان ۵۰٠ جلد و در شش فصل با ۲۶٠ صفحه توسط انتشارات بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس به بازار نشر عرضه شده است.
در بخشی از این کتاب میخوانیم:
روز اول که قرار شد به سمت منطقه درگیری حرکت کنیم ما را به سمت ارتفاعات بازی دراز هدایت کردند. نزدیک غروب بود و باران کمی میبارید. تعداد کمی سنگر وجود داشت و برخی از بچهها در آن سنگرها مستقر شدند.
بقیهی بچهها هم در غارهایی که در میان کوه بود و یا در میان شیارها جای گرفتند تا دستورات بعدی برسد غذایی هم در کار نبود و فکر کنم آن شب به هر کدام از ما یک کنسرو دادند هوا که تاریک شد، به ما دستور دادند که به سمت ارتفاعات حرکت کنیم. اسلحههای ما برنو و ام یک و تعداد کمی هم ژ —۳ بود برای ما که بیشترمان عشایری بودیم زندگی در آن شرایط سخت نبود ما همه با کوه و دشت و صخره و گرسنگی و سختی آشنا بودیم.
نیروهای عشایر و همچنین نیروهای تیپ احمد ابن موسی در آن شب سه تا از ارتفاعات نه چندان مهم بازی دراز را از عراقیها پس گرفتیم و خوشبختانه کسی مجروح یا شهید نشد. در مقابل، نیروهای عراقی خیلی تلفات دادند و مجبور به عقب نشینی شدند. دلیل اینکه بچههای ما تلفاتی ندادند این بود که از میان شیارها و سنگلاخها جوری حرکت میکردند که در تیررس نیروهای عراقی. نباشند این نوع حرکت را بارها در زندگی خود و در تقابل با جانوران وحشی کوهستان تجربه کرده بودند.
فردای آن روز هم دستور دادند که اجساد عراقی را دفن کنیم تا بوی آنها ما را اذیت نکند. البته فکر کنم آن موقع که اوایل جنگ بود، تصور میکردند که باید اجساد را دفن کنند تا بی احترامی نشود. ما هم که به جز همان بیلچههای جنگی ابزاری نداشتیم و مجبور شدیم زمین را بکنیم و جسدها را دفن کنیم تعدادی را هم در شیارهای عمیق میگذاشتیم و روی آنها سنگ میچیدیم.
انتهای پیام/