به گزارش گروه فرهنگ و هنر دفاع پرس، در بیست و ششمین نشست نقد رمان شهرستان ادب، اثری از هادی حکیمیان با حضور محمد کاظم مزینانی و علیرضا سمیعی مورد بررسی قرار میگیرد.
رمان برج قحطی آخرین رمان منتشر شده از هادی حکیمیان است که به موضوع انقلاب اسلامی در شهر یزد میپردازد.
هادی حکیمیان دانش آموخته تاریخ و مدیر آفرینشهای ادبی حوزه هنری شهر یزد است که پیش از این از وی مجموعه داستان «باد گل انارها را باد میبرد» منتشر شده است. حکیمیان به تازگی به عنوان برگزیده بخش رمان نوجوان جشنواره داستان انقلاب شناخته شد.
در سطرهای آغازین رمان «برج قحطی» میخوانیم:
«وقت توت بود. عبدالرضا خان یاغی شده بود و ما شبها به دنبال یک دخترک مینیاتوری تار به دست میگشتیم توی شهر. این یک سطر و نیم میخورد پای بروشور تبلیغاتی نمایش. یک برگ کاغذ قرمزرنگ در قطع آ پنج که نمایی از برج و باروی قدیم شهر را با ترکیب بندی سیاه نشان میداد و سواری که شمشیر به دست و نعره زنان، سیاهی شب را همراه باد و باران می شکافت و می آمد جلو. عنوان نمایش برج قحطی بود؛ یک نمایش تاریخی.
تمام هزینه های ساخت دکور، نورپردازی، دوخت و دوز لباس و مخلفات گریم شخصیت هایی با شکل و شمایل آدمهای عهد قاجار را علی ارفع خان، فرماندار اسبق یزد میداد. پیرمرد خودش اهل این بازی ها نبود. تودار بود و ترجیح میداد از حال و آینده بگوید تا گذشته های به قول خودش تنیده در ساس و شپش این شَعرباف های گشنه هیچی ندار.
زن امریکایی دکتر رودکی، آن هم توی یک مهمانی خصوصی و بعد اینکه خدمتکارها میز شام و ته مانده های غذا را جمع کرده بودند، یک سیگار کنت پایه بلند آتش زده بود و در حالی که بچه گربه سفیدش را آرام روی قالی مرغ و ماهی دار اتاق میگذاشته، چرخیده بود طرف علی ارفع خان و با آن فارسی الکنش گفته بود:
جناب ارفع خان پیشنهاد دارم من که به مناسبت آمد و رفت علیاحضرت ملکه به یزد، یک پیِس تاریخی باید برده شود روی سن. یک چیزی که فرهنگ باشد، در ضمن مرتبط با پولتیک روز بوده باشد، هنر و یک قدری هم از زندگی مردم اینجا؛ یک تیاتر باشکوه...
نشست نقد و بررسی رمان برج قحطی یکشنبه ۱۸ بهمن، ساعت ۱۵ با حضور محمدکاظم مزینانی و علیرضا سمیعی، در محل موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب برگزار میشود.
موسسه شهرستان ادب خیابان شریعتی بالاتر از طالقانی روبروی سینما صحرا شماره ۱۶۸ واقع است.