عبدالحمید قدیریان، نقاش و چهره سال هنر انقلاب در گفتوگو با خبرنگار فرهنگ دفاعپرس، به نمایشگاه نقاشی «سرسبز بود دره من» علی میرفتاح پرداخت و با بیان اینکه اولا من خیلی مشتاق بودم که کارهای ایشان را ببینم، اظهار داشت: این نمایشگاه امکانی را به من داد تا کارهای علی میرفتاح را ببینم که خارج تصور من بود چراکه من تصور دیگری از آثار ایشان داشتم. لذا این نمایشگاه برای من جذاب و لذتبخش بود. در این نمایشگاه مخاطب با آثاری روبرو میشود که میتوان به عنوان نقاشی به آنها نگاه کرد و خیلی خوب بود.
چهره سال هنر انقلاب با تاکید براینکه مخاطب در نمایشگاه «سرسبز بود دره من» میتواند با آثار علی میرفتاح ارتباط برقرار کند، عنوان کرد: من خیلی به موضوع نمایشگاه کاری ندارم بلکه برای من دغدغه هنرمند مهم است. جامعه ما سالهاست درگیر یک اضمحمال فرهنگی شده است و رهبر معظم انقلاب بارها در مباحث و جلساتشان به آن پرداختهاند و امروز این اضمحمال فرهنگی برای کسانی که دغدغهمند هستند، تولید یک دلتنگی و فضای استمدادی دارد، چون یک ارزش، قطره قطره درحال از دست رفتن است و آنهایی که باید بجُنبند، نمیجُنبند و کسانی که باید اجازه دهند تحولی اتفاق بیافتد این اجازه را به هر دلیلی نمیدهند.
وی، علی میرفتاح را از هنرمندان متفکر جبهه انقلاب دانست و با تاکید بر اینکه ایشان مایه افتخار این جریان هنری است، افزود: سطح دغدغه میرفتاح به گونهای شده است که دست به قلم میبرد و شروع به نقاشی میکند که این برای من ارزشمند است. اینجا موضوع کار موضوعیت ندارد لذا مهم دغدغه است که در این کارها قابل مشاهد است. به نظرم ایشان اگر همین مسیر را ادامه دهند و این دغدغه را به یک جور بیان مستقیمتر برسانند، خواهند توانست به جوانها تلنگر بزنند.
قدیریان خاطرنشان کرد: میرفتاح بخاطر اینکه اهل ادب و قلم است، در ابعاد دیگر اگر وارد بیان این دغدغه شود موفق خواهد شد. البته در این آثار این دغدغه قابل مشاهد است و شروع خوبی است و به نظرم باید به آن پر و بال داد و درباره آن بحث کنیم و حرف بزنیم.
چهره سال هنر انقلاب خاطرنشان کرد: به نظرم باید مسوولان برگزاری این نمایشگاهها بحث و گفتوگو پیرامون آن را گسترش دهند تا لایههای پنهان آنبرای مخاطبان قابل بهرهبرداری بیشتر باشد.
وی در پاسخ به این سوال که آیا بهرهبرداری از نمایشگاههای هنرهای تجسمی نیازمند توضیحات بیشتر است، گفت: بله؛ گذشت زمانی که یک اثر به تنهایی در یک نمایشگاه به نمایش در میآمد. این یک تعریف القایی از طرف غرب بود درحالی که در سنت تصویرگری ایران داریم که در کنار تصویر متن نوشته میشد. یعنی باید تصویر و متن در کنار هم قرارگیرند درحالی که تصویر و متن به تنهایی اهمیتی ندارند بلکه مفهومی که بیان میشود، مهم است.
قدیریان تاکید کرد: غرب بعد از سالها تلاش و آزمون و خطا درباره سبکها و اینکه تجربههای مختلف را تحلیل کردند تازه به این نتیجه رسیده که باید به سمت بیان مفهوم برود بخاطرهمین ویدیو آرت و کانسپچوال آرت پدید میآید. لذا تولید سبکهای متنوعی که صورت میگیرد بخاطر این است که غرب به این نتیجه رسیده است که مفهوم مهم است. چرا ما از نباید از این فرصت استفاده نکنیم و وارد این بحث نشویم؟ نقاشی تا حدی جلوبرنده است و باید درباره یک نمایشگاه و نقاشی بحث کنیم و شعر بگویم. چرا شعرا کنار این نمایشگاه نباید شعر بگویند؟ تعامل نقاش و تصویر چرا نباید تبدیل به مجموعهای تصویری و کتاب بشود؟ چرا باید هنرمند نقاش جدا کار کند و شاعر و نویسنده جدا باشند؟ ما نیازمند فضای فرهنگی هستیم. فضای فرهنگی بحث را پرورش میدهد.
چهره سال هنر انقلاب تاکید کرد: اخیراً تحولی در ارائه آثار هنری در حوزه هنری شکل گرفته است که متقن و زیباست، اما این بهتنهایی مربوط به بحث ارائه است. زیبایی ارائه با کنکاش در مفهوم دو مقوله است. نباید بگوییم چون ما در کنار هر تابلوی نقاشی یک شعر قرار دادیم دیگر کارمان را انجام دادیم و تمام شد و ما به نتیجه رسیدیم. این اقدامات برای ایجاد و انتقال حس به مخاطب است ولی اینکه این کارها قرار است به چه سمتی برود و چه چیزی در بحث فرهنگ بازیافت شود، مهم است که این مباحث با تبادل نظر متفکر و هنرمند صورت میگیرد که منجر به خارج شدن هنر از فضای رکود و رفتن به سمت شکوفایی هنری اوایل انقلاب خواهد شد.
انتهای پیام/ 121