ساختار فرماندهی حزب‌الله بعد از شهادت سید مقاومت

جنگ در لبنان هنوز در روز‌های آغازین خود قرار دارد و این سرخوشی که نتانیاهو در خود احساس می‌کند، به سرعت ناپدید خواهد شد؛ چراکه ایمان و یقین داریم که اهل حق هیچ وقت شکست نمی‌خورند.
کد خبر: ۶۹۷۸۴۶
تاریخ انتشار: ۲۲ مهر ۱۴۰۳ - ۰۳:۲۹ - 13October 2024

گروه بین‌الملل دفاع‌پرس: حزب‌الله لبنان امکان ندارد، با این همه تجارب میدانی و سازمان‌دهی منظم فرماندهی که با جهاد و شهادت بنا کرده است، بعد از شهادت سید حسن نصرالله دبیرکل حزب الله لبنان و برخی از فرماندهان آن دچار آسیب شود. 

ساختار فرماندهی حزب‌الله بعد از شهادت سید مقاومت

در جنگ‌های کلاسیک کلید فرماندهی فقط در دست فرمانده ارتش بود و اداره و مدیریت برخی از امور در دست بعضی از فرماندهان میادین توزیع می‌شد. روش جنگ در آن زمان بر نیرو‌های پیاده در کنار گروهی از سربازان اسب‌سوار یا در بهترین حالت سربازانی سوار بر ارابه‌هایی ساخته شده از چوب یا آهن، استوار بود.

در آن جنگ‌ها برای فرمانده ممکن بود که از مکانش در قلب لشکر، همه محور‌های جنگ را مشاهده کند و اوامرش را بر حسب جریان‌های نبرد برای جنگجویان ارسال کند؛ حال یا با صدا کردن آنها یا با فرستادن نیرو‌های کمکی. سپس با توسعه سیستم جنگ‌ها و وسعت منطقه جنگ، فرماندهان به پرچم‌هایی با رنگ‌های مختلف متوسل شدند که هرکدام معنای خاصی از یک تصمیم خاص فرمانده را مخابره می‌کرد.

در چنین جنگ‌هایی، حذف فرمانده شکستی کوبنده برای هر بخش از ارتش به شمار می‌رفت و در پی آن صفوف لشکر از هم جدا و بخش‌های مختلف نظامی شکننده می‌شد. در بعضی از این جنگ‌ها سربازان بدون توجه به تعدادشان که بعضا بالا هم بود، از میدان جنگ می‌گریختند و نتیجه جنگ تقریبا توسط طرفی از جنگ مشخص می‌شد که فرمانده‌اش هنوز زنده باقی مانده بود.

بعد از عبور از این دوره‌ها، روش‌های فرماندهی تغییر پیدا کرد و امکانی فراهم شد تا فرماندهان در مکانی امن و در اکثر مواقع دور از میادین جنگ حضور داشته باشند و اوامر خود را با کمک تکنولوژی ارتباطی به فرماندهان میادین و بخش‌های مختلف برسانند.

دبیر کل حزب یا گروه در رآس آن گردان‌ها و گروه‌های مقاومت قرار دارد و بعضی اوقات این شخص لقب فرمانده یا زعیم و عناوین دیگری از این قبیل را می‌‎گرفت. اما در هر صورت فرقی ندارد و در همه این حالات، آن شخص، رأس مجموعه است؛ بدون غفلت از نقش بقیه کمیته‌های دیگر اعم از مجالس شورا، دفاتر سیاسی، دفاتر اجرایی یا نشست‌های نظامی و غیره.

دبیرکل یا هر چیز که معادل آن باشد، به عنوان بالاترین فرمانده نظامی گروه یا حزب در نظر گرفته می‌شود و با اینکه یک فرمانده نظامی متخصص نیست؛ اما در هر فعالیت و تحرک نظامی که گروه یا حزب به آن اقدام کند حرف آخر را می‌زند. در مرتبه بعد از دبیرکل، نائب اول قرار دارد. برای نائبین، دوباره دستیاران و معاونان زیادی وجود دارد که پیگیری بسیاری از عملیات‌ها و خصوصا در مرحله اجرائی به آنها سپرده می‌شود.

بعد از اینها، شورای نظامی است که از مسئولین واحد‌های مختلف، مثل بخش موشکی، اطلاعات داخلی و خارجی، رسانه نظامی و ... تشکیل می‌شود. البته به علاوه تیپ‌های رزمی که تیپ در اکثر اوقات به معنای یک شهر خاص یا استان یا در بعضی اوقات به معنای چند شهر است که تحت یک تیپ قرار داده می‌شوند؛ برای همه این فرماندهان هم نائبین و معاونین و دستیارانی وجود دارد که همه گوشه و کنار کار‌ها را می‌شناسند و از جزئیات ریز و درشتی که در زمینه کارشان موجود است، مطلعند. 

این سیستم و شبکه درباره مسئولین هم صادق است؛ چه فرماندهان محور‌های رزم و چه در ادامه آنها فرماندهان گروهان‌ها و دسته‌ها؛ یعنی در مراتب پایینتر، اوصافی که در پست‌های ارشد وجود دارد از طریق سلسله مراتب جاری است و معاونین و نائبان به صورت خودکار مسئولیت بالاتر از خودشان را در حالت غیبت آن مسئول قبول می‌کنند و آماده آن هستند؛ بنابراین ممکن نیست که به‌خاطر ترور یا غیبت یکی از فرماندهان، هرچقدر هم که بااهمیت باشد، کار حزب یا گروه متوقف شود، خصوصا اینکه نقشه‌های وضع شده برای هر مواجهه‌ای با ارتش دشمن، در حالت خودش باقی می‌ماند و برنامه‌ها در لحظه مناسب به نقشه‌های قابل اجرائی تبدیل می‌شوند و رهبران جدید هم همان برنامه‌های توافق شده را اجرا می‌کنند.

حزب‌الله هم به عنوان یکی از گروه‌های مقاومت و مانند آنها به همین صورت و سازماندهی کار می‌کند؛ مثل بخش عظیمی از ارتش‌های جهان البته با اندک تفاوت‌های جزئی؛ بنابراین نتیجه می‌گیریم که منظومه فرماندهی حرب‌الله همچنان عملا همان کارایی را دارد و طبق نقشه‌ها و برنامه‌هایی که فرماندهان غایب آنها را طراحی کرده‌اند، عمل می‌کند و هیچ خللی چه در زمینه نظامی و چه در زمینه سیاسی دیده نمی‌شود.

اولین شاهد برای تغییر نکردن رویه و کارایی حزب‌الله، انضباط موجود در صفوف رزمندگان از نظرعملیاتی و تاکتیکی است که علی رغم حجم بالای آتش هوایی و توپ‌خانه‌ای و ایضا جنگ رسانه‌ای رژیم صهیونیستی در مرز‌های شمالی اسرائیل در حال جنگ با نیرو‌های این رژیم هستند.

دومین شاهد، واحد‌های موشکی حزب‌الله است که با وجود شهادت فرماده اولش به دست صهیونیست‌ها همچنان با یک کیفیت بی‌نظیر کار خود را در هدف‌قرار دادن مواضع صهیونیستی ادامه می‌دهد و صد‌ها موشک را به سمت مناطق شمالی فلسطین اشغالی و حیفا و تل آویو و ... هر روز شلیک می‌کند.

سومین شاهد هم عملکرد رسانه‌ای حزب‌الله است که البته با شهادت سیدحسن با یک افت موقت روبرو شد که در چنین شرایطی یک امر طبیعی است، اما به سرعت به حالت اولیه خود بازگشت و با اولین حضور شیخ نعیم قاسم در رسانه افتتاح شد و سپس با دومین حضور شیخ ادامه پیدا کرد و به کنار رفتن ترس برخی از مردم در مورد امکان سقوط رهبری حزب کمک کرد. 

هم اکنون عملکرد رسانه‌های نظامی حزب مانند همیشه در حکم صدای صادقی است که حقیقت را همانطور که هست نشان می‌دهد و دروغ‌های صهیونیست‌ها را بدون هیچ شک و شبهه‌ای برملا می‌کند.

در پایان می‌توان گفت که جنگ در لبنان هنوز در روز‌های آغازین خود قرار دارد و سرخوشی کاذبی که نتانیاهو و وزیر جنگ او در خود احساس می‌کنند، سریعا ناپدید خواهد شد، چون ایمان داریم که اهل حق شکست نمی‌خورند و آنچه که از حزب الله تا به اینجا مشاهده شده است جزء کوچکی است از آنچه در اختیار دارد. حزب الله مطمئنا در حال ذخیره قابلیت‌ها و امکانات بسیاری برای روز‌ها و هفته‌های پیش رو است؛ دقیقا همانطور که شهید عزیز سیدحسن نصرالله در آخرین حضور‌های تلوزیونی‌اش گفت که خبر آن چیزی است که می‌بینید نه آنچه که می‌شنوید.

انتهای پیام/ ۴۱۱

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار