نقش رزمندگان استان سمنان در عملیات والفجر ۸ (ام الرصاص، بوارین)

عملیات فریب یعنی قربانی شدن نیروها/ بی توجهی آرپی جی زن به گوش های خون آلودش

همه می‌دانستند عملیات فریب یعنی قربانی شدن نیروها، تحمیل حجم سنگین از خسارت به بدنه گردان به گواهی عموم نیروهای حاضر که قبل و بعد از والفجر ۸ سابقه حضور در مناطق جنگی را داشتند این عملیات از ویژگی‌های منحصر به فردی برخوردار بود و همه اذعان آن را داشت که عملیات آتی سرنوشت آینده جنگ را معلوم می‌کند.
کد خبر: ۶۹۹۲۸
تاریخ انتشار: ۲۱ بهمن ۱۳۹۴ - ۰۸:۴۳ - 10February 2016

عملیات فریب یعنی قربانی شدن نیروها/ بی توجهی آرپی جی زن به گوش های خون آلودش

به گزارش دفاع پرس از سمنان، نیروهای استان تحت عنوان راهیان کربلا پس از تجمع در استادیوم تختی در مورخ ۶۴/۱۰/۴ پس از اعزام به شهرستان گرمسار و ادای فریضه نماز و صرف ناهار به وسیله قطار از گرمسار به اهواز اعزام و از آنجا توسط اتوبوس و مینی بوس ها به ساختمانهای 5 طبقه در پادگان تیپ ۲۱ امام رضا (ع) واقع در ۵ کیلومتری شهر اهواز انتقال که ساختمانهای ۵ طبقه نیمه کاره و در و پنجره و پله و کف فرش نشده بود و نیروها با زیلو و پتو و... مکان را برای استراحت آماده میکردند.

پس از استراحت کوتاه مسئولین برای سازماندهی، نیروها را در محوطه پادگان جمع نموده و ضمن توجیه نسبت به برنامههای آتی نیروهای گردان امام موسی بن جعفر (ع) در قالب چهار گروهان به فرماندهی سید تقی شاهچراغی، نیروهای گردان حضرت رسول (ص) در قالب سه گروهان به فرماندهی مهدی مهدوی نژاد هر دو گردان از نیروهای سمنان، دامغان، مهدی شهر، سرخه بودهاند. و نیروهای شاهرود، گرمسار به فرماندهی حسین عرب عامری که به دلیل نیروهای زیاد اعزامی مجبور میشوند که تعدادی از نیروها را به واحدهای تخصصی معرفی نماید که حتی یکی از نیروها فرمانده گردان را به مسابقه دو و توان جسمانی دعوت میکند که اگر نتوانست او را به جای دیگر معرفی کند. پس از سازماندهی چند روزی نیروها با برنامههای صبحگاه ورزشی، کلاسهای عقیدتی و اخلاق و مسائل عبادی میپردازند تا اینکه مقر حمیدیه (اردوگاه کاظمین) توسط مسئولین تیپ برای گردانهای پیاده رزمی در نظر گرفته میشود که پس از شناسایی از آن مقر و مکان استقرار گردانها هر گردان ابتدا تدارکات وسایل و امکانات مورد نیاز توسط ماشین کامیون بارگیری و پس از آن نیروها به اردوگاه کاظمین که مسیر آن سمت جاده اهواز، خرمشهر بود انتقال داده شدند و به علت پوشش گیاهی و لو نرفتن منطقه و یا در امان بودن از بمباران هوایی دشمن سعی شد استتار لازم در منطقه انجام گیرد و در کنار هر چادر هر نیرویی برای خودش یک سنگر به اندازه قد خودش درست کند تا در مواقع لازم از آن استفاده نماید.

تمامی نیروها طبق ابلاغ برنامه آموزش نظامی، رزم انفرادی، تخریب، سلاح شناسی، شم ه و همچنین کلاسهای قرآن، احکام، اخلاق و عقاید برگزار و پس از برنامه صبحگاهی، پیاده رویهای کوتاه و بلند مدت، رزمهای شبانه اجرا و تمامی نیروها به ذوق و شوق در برنامهها شرکت میکردند.

نیروهای گردان کربلا رسم سینه زنیهای سنتی خود را در جبهه هم حفظ کرده و برنامه سینه زنیدوره هر روز قبل از نماز مغرب در اردوگاه اجرا میکردند و نیروهای گردان موسی بن جعفر (ع) و حضرت رسول (ص) باتوجه به یادگیری از عزاداریهای لشگر 17 علی بن ابیطالب (ع) و برنامه سنتی قم به سینه زنی و دادن دودمه که حال و هوای خاص معنوی به نیروها میبخشید، میپرداختند.

نیروها باتوجه به برنامه پیش بینی شده برای عملیات برای فراگیری آموزش شنا به استادیوم آزادی تهران اعزام و مدتی را مشغول فراگیری آموزش شنا به صورت حرفهای شدند که تمامی نیروها در روزهای آخر در آبهای کم عمق و پر عمق بدون ترس و واهمه در طول و عرض استخر شنا میکردند.

تعدادی از نیروها حداقل یک دسته از هر گردان برای آموزش غواصی اعزام تا در روز موعود خط شکن گردان باشند.

وقتی طراحیهای عملیات بزرگ والفجر ۸ به پایان رسید. فرماندهان و طراحان جنگ با بررسی شرایط خاص و دشوار عملیات به این نتیجه رسیدند که اجرای همزمان یک عملیات ابتدایی در فاصله چند کیلومتر از محل اصلی عملیات میتواند باعث گمراهی دشمن شود در این فاصله غواصهای خط شکن زمان کافی را برای عبور از عرض اروند خروشان و ورود به فاو و یا خاک عراق را خواهند داشت در جلسهای که فرمانده محترم تیپ ۲۱ امام رضا (ع) اسماعیل قاآنی با فرماندهان گردان و مسئولین واحد داشتند مأموریت کلی تیپ را که به عنوان تلاش فرعی در منطقه جزایر ام الرصاص، بوارین و ماهی بود را توجیه و سپس مأموریت هر گردان را به فرمانده ابلاغ کردند.

همه میدانستند عملیات فریب یعنی قربانی شدن نیروها، تحمیل حجم سنگین از خسارت به بدنه گردان به گواهی عموم نیروهای حاضر که قبل و بعد از والفجر 8 سابقه حضور در مناطق جنگی را داشتند این عملیات از ویژگیهای منحصر به فردی برخوردار بود که اخلاص روحیه بالای معنوی همراهی بودن روحانیون، طلاب، مداحان، تعداد رزمندگانی که برادر آنها به شهادت رسیده بود همه اذعان آن را داشت که عملیات آتی سرنوشت آینده جنگ را معلوم میکند.

سخنرانی فرمانده نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شمخانی، فرمانده محترم تیپ 21 امام رضا (ع) قاآنی، آقای آهنگران حکایت از مأموریت دشوار برای نیروها را در برداشت.

در آخرین شب قبل از اعزام به عملیات، فرماندهان محترم گردانها نیروها را در حسینیهها جمع کرده و ضمن اتمام حجت با صراحت گفتند قرار نیست کسی از این عملیات برگردد و سپس فانوسها را خاموش کرده و درخواست میکنند هر کس کار ناتمام و چشم انتظاری در این دنیا دارد تاریکی شب را پوششی قرار دهد و راه آمده را برگردد و به مسئولین خود می گویند هیچکس اجازه ندارد نام کسانی که از ادامه مسیر منصرف شدهاند را فاش کند آن شب گویی همه میخواستند هم پیمان شوند تا به آرزوی «یالیتنی کنا معکم» جامه عمل بپوشانند و نیروها فرمانده خود را به روی شانهها گذاشته و با شعار فرمانده آزاده آمادهایم، آمده آمادگی خود را اعلام نمودند.

پس از آن نوبت مداحان میرسد که با مصیبتها و نوحه سوز ناکشان راه را بر جاری شدن اشکها و اوج گرفتن صدای ضجه ها باز کنند و بعضیها ضعف میکنند و پس از آن هر یک به گوشته تنهایی خود و خدایشان رفتند تا فرصتی برای محاسبه و مرور زندگی داشته باشند و بعضی از نیروها همدیگر را در آغوش گرفته و از همدیگر حلالیت و شفاعت میخواهند. در روز آخر استقرار نیروها در اردوگاه ناهار حضرت علی ابن موسی الرضا (ع) که به وسیله هواپیما از آستان قدس رضوی آمده میل مینمایند.

آخرین توجیه از روی عکسهای هوایی، نقشه کالک از زبان فرماندهان و مسئولین نیروها توجیه میشوند شب وداع و موعود فرا میرسد پس از بدرقه از زیر قرآن توسط روحانیون، گردانها به وسیله کامیون، تویوتا و ... از اردوگاه به شهرک ولی عصر (عج) خرمشهر در داخل پاساژ و مغازههای مخروبه انتقال، تا در توقف چند ساعته به عملیات نیروها ساعتهای پایانی را در کنار همرزمانشان بگذرانند.

نیروهای شناسایی ۴۸ ساعت قبل از عملیات طبق دستور بر آبهای اروند رها شده تا در سر پل جزیره ماهی قرار گرفته تا نیروهای خودی برسند.

گردان کربلا مأموریت پیدا میکند تا با عبور از نهر خین خود را به جزیره بوارین برساند و دشمن را تا انتهای جزیره به عقب براند طبق برنامه قبل از شروع عملیات انفجار عظیمی توسط نیروهای تیپ انجام و پس از آن پلی که از قبل تهیه شده بود به نزدیک نهر حمل و روی نهر قرار میگیرد که باتوجه به بالاآمدن آب اروند پل دو طرف عرایض را نمیگیرد حسین غنیمت پور معاون گردان خود را در آب انداخته و مدت زیادی پل را نگه میدارد تا تمامی نیروها از روی پل عبور کنند پس از انجام مأموریت به خاطر سردی هوا دندانهای او به طور غیرارادی به هم میخورد اما هدایت نیروها را دنبال میکند. نیروها از دو طرف در جزیره وارد و از داخل کانالها به عمق جزیره پیش روی میکنند و جانشین گردان باتوجه به مجروحیت به انجام پایان مأموریت باتوجه به شهادت فرمانده محترم گردان مانده و مأموریت خود را به پایان میرساند.

عملکرد شجاعانه و مقاومت گردان کربلا در عملیات والفجر ۸ باعث میشود، یک سوم نیروهای گردان به شهادت برسند و در یک روز ۷۰ تابوت بر شانههای مردم شاهرود حمل شود.

گردان امام موسی بن جعفر (ع) مأموریت عبور از اروند و با گذشتن از موانع خورشیدی و سیم خاردار خود را به درون جزیرهام الرصاص رسانده و به سمت راست مسیر خود را پاکسازی و ادامه مسیر بدهند. طبق دستور گروهان اول، پس از درگیری و خاموش کردن تیربار دشمن به درون جزیره وارد میشوند و با درگیر شدن با دشمن و عقب راندن آنان تا نزدیکیهای صبح مأموریت گردان باتوجه به اهداف تصرف شده به پایان و ادامه مسیر را به گردان حضرت رسول (ص) واگذار که این گردان با استفاده از دو گروهان مسافتی را پاکسازی که در عصای جزیره دشمن با استقرار چهار لول به خاطر مال رو بودن مسیر و شهادت بسیاری از عزیزان درگیریها ادامه داشته و حتی پاتک دشمن را نیز پاسخ میدهند تا در شب دوم گروهان سوم وارد عمل برای ادامه مسیر دهد که باتوجه به دستور در نزدیکیهای صبح روز بعد با انتقال بخشی از شهدا، مجروحین به عقب بر میگردند.

مأموریت سه گردان پیاده رزمی استان سمنان در عملیات والفجر ۸ باعث شد دست کم ۴۸ ساعت دشمن دچار سردرگمی شود و واردشدن غواصها به فاو و تصرف بخش وسیعی از آن دستور عقب نشینی صادر که با دادن ۱۶۸ شهید از بهترین عزیزان به ویژه شهیدان حسین عرب عامری، کیومرث نوروزی، ابوالفضل هراتی، محمد لطفی یاد و خاطره آنان در دلها و در تاریخ جاودانه بماند.

پس از عقب نشینی  نیروها سازماندهی مجدد شده و به فاو اعزام میشوند  لیکن از آنان  استفاده نمیشد. امام پس از مرخصی  کوتاه، گردان کربلا  و گردان موسی بن جعفر (ع) به نام فاو اعزام و از پاتکها دشمن دفاع جانانه نموده  و تعددی از عزیزان شیمیایی شدند.

  • احمد مختار آر پی زن گردان آنقدر ارپی چی زده بود که از گوشهایش خون میریخت  اما بدون توجه به آن به کارش ادامه میداد.
  • اسد ا... احمدی که فرمانده دسته غواص بود، دو روز قبل از عملیات خبر تولد فرزندش را شنیده بود اما خدا خواست نام نوزاد به نام پدرش نامگذاری شود.
  • محمود نقی زاده در آن روزها انتظار دیدار فرزندش را میکشید دیداری که هرگز میسر نشد.
  • سید شنایی که در اثر انداختن نارنجک عراقیها خودش را روی نارنجک می اندازدتا دیگران دچار ترکش نشوند یک دست و پای خود را از دست میدهد باتوجه به هیکل و قامت ایشان تمام کانال را میگیرد لکن رزمندهها از روی او به جهت اینکه شهید شده عبور میکنند حتی کلمهای از ایشان بیرون نمیآید و پس از آن یکی را صدا می زند که او را به عقب میبرند.
نظر شما
پربیننده ها