به گزارش خبرنگار دفاعپرس از اردبیل، کتاب «سلام دوباره» مجموعه خاطرات دفاع مقدس که به نویسندگی «سید سعید اطهر نیاری و میرصالح حسینی» توسط انتشارات «شیران نگار» در هزار نسخه با حمایت مالی اداره کل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان اردبیل به چاپ رسیده است.
جنگ میتواند محکی برای شناخت واقعی اندیشههای آدمی باشد و همین امر سبب شده و باورها آیین و آدابی نو ایجاد نماید و در عرصه اندیشه، فرهنگ و تاریخ اقوام افقهای نوینی پدید آورد. این مجموعه که نشر قطعاتی از سایر کتابهای منتشر شده در حوزه دفاع مقدس است مجموعه خاطرات رزمندگان غیور استان اردبیل میباشد که ضمن بازنویسی خاطرات به معرفی رزمندگان، نویسندگان و کتابهای انتشار یافته میپردازد.
در بخشی از کتاب آمده است:
گهگاه منّورها فانوس شب میشدند. منّورهای خوش رنگ؛ سبز، قرمز و سفید. باخود گفتم: «شب، شب وصل است. شب بریدن از خود، شب قربانی شدن، پس باید همچنین چراغانی شود. سبزی، سرخی و سفیدی این منّورها راه را نشان میدهد. راه سعادت، راه شهادت و پیوستن به دیدار حق.»
حدود ساعت ده به اوّلین مواضع عراقیها رسیدیم. هدف مان عبوراز کنار مواضع عراقی و رسیدن به روی جاده اهواز- خرمشهر بود. با جاده حدود بیست و یک کیلومتر فاصله داشتیم. در بی سیم پیامها و دستورات قرارگاه نصر و قرارگاه مرکزی کربلا را میشنیدم. ساعت حدود یک نیمه شب بی سیمها به صدا درآمدند: بسم الله الرحمن الرحیم. از قرارگاه مرکزی کربلا به کلیه یگانها... یا علی بن... عملیات در سایر خطها شروع شد ولی ماموریّت ما حرکت در عمق منطقه دشمن بود. حین پیشروی دستهای از نیروها کنار مواضع دشمن میماندند و بقیه به راه خود ادامه میدادیم.
برای غافل گیری عراقیها همه باید در یک لحظه معیّن وارد عمل میشدیم ولی با این حال سر و صدای تیراندازی در نقاط دیگر عراقیها را تا حدودی آگاه کرده بود. ساعت ۳ شب جمعه دهم اردیبهشت بود و ما حدود هجده کیلومتر راه رفته و نزدیک جاده بودیم. یک دفعه یکی از نگهبانهای عراقی داد زد: ایرانی... ایرانی...!
انتهای پیام/