به گزارش خبرنگار دفاعپرس از اردبیل؛ کتاب «سیاه سفید خاکستری» مجموعه خاطرات سرهنگ مهدی نبی زاده که به نویسندگی «ساسان ناطق» توسط انتشارات «بنیاد حفظ آثار» در ۱۰۰۰ نسخه با حمایت مالی اداره کل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان اردبیل به چاپ رسیده است.
سیاه، سفید، خاکستری خاطرات سرهنگ مهدی قلی نبیزاده را روایت میکند. ساسان ناطق در این کتاب به زندگی پر فراز و نشیب یکی از فرماندهان ارتش پرداخته است. کسی که هم در دوران مبارزات مردم علیه رژیم طاغوت و هم در دوران دفاع مقدس در صحنههای مبارزه حضور داشته و نقش آفرینی کرده است.
در بخشی از کتاب آمده است:
از سربازها سراسیمه وارد اتاق شد. پاشنه هایش را به هم کوبید و گفت: قربان پاسبانها دارند مردم را میکشند.
سراسیمه از پشت میز بلند شدم و گفتم: آل محمد کجاست؟
سرباز گفت: رفته شهربانی قربان.
زود راه افتادم. روز جمعه بیست و سوم بهمن بود و شهربانی هنوز اعلام همبستگی نکرده بود. وقتی رسیدم دیدم چند نفر شهید و زخمی شده اند. پاسبانها از داخل ساختمان تیراندازی میکردند. مردم پشت تانکی که آل احمد سوار بود پناه گرفته بودند. رفتم پیشش و گفتم: چرا کاری نکردی؟ سر و صدا زیاد بود نشنید. گفتم: منتظری مردم را قتل عام کنند؟
گفت: میخواستی چی کار کنم؟ اینها که حرف کسی را گوش نمیدهند؟!
بلند گو دستی را از او گرفتم. رفتم روی یکی از آیفاها. آل احمد داد زد: دیوانگی نکن نبی زاده. خودت را به کشتن میدهی.
گفتم: گوش کنید. دیگر همه چی تمام شده. تیراندازی...
یک دفعه رگباری به طرفم زدند. خودم را پرت کردم پایین. آل احمد گفت: دیدی با اینها نمیشود حرف زد.
انتهای پیام/