به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاعپرس، سال ۱۳۶۵ بعثیها به جنگ شهری شدت بیشتری داده و بسیاری از نقاط کشور را مورد تهاجم هوایی قرار دادند. یکی از بزرگترین حملات هوایی که در طی این سالها روی داد، بمباران شهرستان اندیمشک در تاریخ سهشنبه چهارم آذر ماه ۱۳۶۵ (۲۵ نوامبر ۱۹۸۶) بود. در این روز بسیاری از نقاط شهرستان مورد تهاجم هوایی عراق قرار گرفت و به عنوان طولانیترین بمباران پس از جنگ جهانی دوم شهرت یافت.
در کتاب «درسهایی از جنگ مدرن، نوشته آنتونی کردسمن و آبراهام واگنر» که انتشارات «مرکز مطالعات بینالملل و استراتژیک آمریکا» آن را چاپ کرده، آمده است: «میراژهای جنگنده F-۱EQ۵ که قرار بود لارک را بزنند میبایست ۱۵۰۰ مایل پروار میکردند که ۲ جنگنده دیگر عراقی برای انجام سوختگیری هوایی حین پرواز آنها را همراهی میکردند. این هواپیماها در عربستان سعودی مینشستند. حمله به لارک نشان داده بود نیروی هوایی عراق حالا دیگر از همیشه قویتر است. تجهیزات جنگی و سیستمهای سوختگیری هوایی که از شوروی و فرانسه به عراق رسیده بود به جنگندههای میراژ اف-۱ امکان سوختگیری در پروازهای طولانی داده بود.
عراق در آن زمان، از بمبهایی هدایتشونده لیزری خود استفاده بیشتری کرده بود و تاکتیکهای هوایی خود را بهبود بخشیده بود که باعث افزایش تعداد سورتی پروازها شده بود. در همان روز حمله به لارک جمعا ۱۶۴ ماموریت جنگی توسط هوایپماهای عراقی به وسیله میگ های-۲۱، میراژ و جنگدههای روسی سوخو ۲۰ انجام شد.
با این حال، ایران هم توانست دفاع هوایی خود را ارتقا دهد و ادعا کرد با موشکهای سطح به هوا و امکانات هوانیروز ۱۰ جنگنده عراقی را در نوامبر ساقط کند. هر چند این ادعا اغراقآمیز بود، اما دست کم ۵ تا ۱۲ فروند جنگنده عراقی در پاییز تا اوایل زمستان همان سال، توسط ایران از بین رفت.»
به جهت کشف چرایی این حمله ناجوانمردانه لازم است تا در ابتدا اندیمشک را بهتر بشناسیم. اندیمشک شهر سدها و دژهای غولپیکر و در شمال استان خوزستان قرار دارد که بدلیل موقعیت خاص جغرافیایی از نظر راهبردی در زمان جنگ، دارای اهمیت ویژهای بود. از یک سو مجاورت این شهر با مرز عراق و از سوی دیگر وجود تأسیسات نظامی مانند پایگاه نظامی دو کوهه و نیز وجود تاسیسات حیاتی مانند انبارهای پایگاه چهارم شکاری، انبار عظیم مهمات شرکت نفت راه آهن اندیمشک و سد «دز» که هر کدام میتوانست معادلات نظامی را به نوعی تغییر دهد، باعث شد تا نقش راهبردی این شهر به تدریج برجستهتر شود.
با توجه به افزایش توان نظامی در خوزستان که یکی از مهمترین دلایل آن افزایش یگانهای نظامی و لجستیکی و در نهایت افزایش توان رزمی ایران در برابر عراق بود، به مزاج دشمن خوش نیامد و در نهایت این شهرستان مورد هجوم وحشیانه ۵۴ فروند هواپیمای دشمن قرار گرفت. در این بمباران مراکز استراتژیکی همچون راهآهن، سد دز، بیمارستانها، بازار، مدارس و مناطق مسکونی مورد حمله قرار گرفتند و بیش از ۳۰۰ شهید و یک هزار تن مجروح را در پی داشت.
آنچه که این حمله هوایی را از دیگر حملات متمایز میکند عبارت است از اینکه اولا ۵۴ فروند هواپیما همزمان به این شهر حمله کردند، ثانیا این هواپیماها به مدت یک ساعت 45 دقیقه بر فراز شهر به بمباران مشغول بودند و در این حمله هوایی تمام نقاط حساس شهرستان همراه با نقاط مسکونی مورد تهاجم قرار گرفتند که از جمله این مناطق میدان راه آهن، مناطق مسکونی، بازار روز کالا و ترهبار پادگان دو کوهه پادگان چهارم شکاری بین اندیمشک و دزفول و دبیرستان شریعتی بودند.
این حملات هوایی شهدا و مجروحین زیادی در پی داشت. با این وجود آمار شهدای آن در هالهای از ابهام قرار دارد چرا که بسیاری از شهدا از نیروهای نظامی بودند که در ایستگاه راه آهن استقرار داشته و با شهادتشان به شهرستان خود منتقل شدند با این حال در این کار سعی شده است تا آمار پراکنده را جمعآوری و آمار تقریباً در دسترسی در این رابطه ارائه شود.
برخی مناطقی که مورد حمله قرار گرفتند عبارتند از:
(۱) خط راه آهن که به عنوان حلقه اتصال جبهههای جنوب و غرب یا مرکز کشور بوده و نقطه ثقل این خط، ایستگاه راه آهن اندیمشک بود.
(۲) نابودی مخازن نفت برای ضربه زدن به مرکز اقتصادی و تولید روزانه نفت و اخلال در سوخترسانی و قطع پشتیبانی امدادی خودروها و یا دست کم به تاخیر انداختن امر حمل و نقل به جبهههای جنوب.
(۳) قطع ارتباط زمینی جبهههای جنوب به ویژه در امر پشتیبانی با توجه به حلقه اتصال اندیمشک با سه استان خوزستان، لرستان و ایلام.
(۴)تهدید جدی پایگاه شکاری و یا دست کم سنجش میزان آمادگی این پایگاه مهم و حیاتی که در جاده دزفول - اندیشک قرار دارد.
(۵) از بین بردن نیروهای رزمنده حاضر در شهرستان که همزمان به وسیله قطار از نقاط مختلف کشور به جبهه جنوب عزیمت کرده و در ایستگاه اندیمشک مستقر بودند.
(۶) نابودی ایستگاه اصلی برق شمال خوزستان در راستای به چالش کشیدن ذخیرههای انرژی و قطع برق منطقه وسیعی از شمال استان خوزستان.
(۷) از بین بردن پلهای حیاتی و مهم تل زنگ (ریلی) بالارود جنوبی (جادهای) و قطع ارتباط پشتیبانی و نیروی انسانی مرکز کشور با جنوب.
(۸) از بین بردن نیروی انسانی و تدارکاتی پادگانها و مراکز نظامی اطراف شهرستان اندیمشک که بالغ بر ۲۰ پادگان و مرکز آموزشی و تدارکات از جمله پادگان دو کوهه اندیمشک.
(۹) نابودی مراکز درمانی همچون بیمارستان شهید کلانتری اندیمشک که با همت مردم در دوران دفاع مقدس، در محل شرکت ساخت تراورس بتنی راه آهن راهاندازی و محل تیمار مجروحان و زخمیهای جنگ تحمیلی بوده و با زحمت شبانه روزی نیروهای پزشکی اعزامی و پرستاریِ مادران شهدای اندیشک، منشأ خدمات بسیاری در این زمینه بود.
(۱۰) آسیب جدی رساندن به بیمارستان شهید بهشتی که در منطقه راه آهن بود و پذیرای مجروحان میشد و نیز شبستان درمانی که در کنار جاده حمل و نقلی تهران - اندیمشک (جنوب) به منظور در امان بودن از حملات هوایی احداث شد.
(۱۱) مهرمترین مسألهای که شاید بتوان به عنوان علت هجوم طولانی هوایی به شهرستان اندیمشک از آن یاد کرد، شکستن مقاومت مردم اندیمشک و تخریب عقبه سهم تدارکات و نیروی انسانی این خط نام برد؛ چرا که وجود گردان حمزه که در عملیاتهای مهم ضربههای جبرانناپذیری به ارتش صدام وارد ساخته بود و مردمی که با تحمل بیش از ۵۰ بار موشکباران و حملات هوایی هنوز هم در حمایت از امام و مولای خویش، تنور جبههها را گرم نگه داشته بودند.
محمدرضا گودرزی از مستندسازان و فعالان عرصه خبر که خود از اهالی اندیمشک و شاهدان عینی آن روز سخت است، و تلاش دارد تا با ساخت مستندی جامع و دقیق به شرح واقعه و جزییات بیشتر آن رخداد بپردازد، در گفتوگو با خبرنگار حماسه و جهاد دفاعپرس، به بیان خاطرهای از آن روز پرداخت و اظهار داشت: همان روز که آژیر حمله هوایی زده شد، از آنجا که شهر پناهگاه خاصی نداشت، خانواده ما به همراه یک خانواده دیگر برای در امان ماندن از حمله هوایی، به قسمتی خارج از شهر رفتیم تا از خطر دور باشیم، که آن منطقه امروز به کوی نیرو یا جمهوری اسلامی معروف شده است، یک گودال ۵ - ۶ متری درآن منطقه بود که در آن پناه گرفتیم؛ هواپیماهای بعثی آنقدر در ارتفاع پایین آمده و بمباران میکردند که ما به وحشت افتاده بودیم و تصور میکردیم میخواهند ما رادر آن گودال مورد هدف قرار دهند.
در همین اثنا یک هواپیمای سوخو در همان منطقه آمد بالای سر ما و در ارتفاع پایین قرار گرفت و پدافند هوایی نیز با شلیکهای ممتد توانست آن را هدف قرار داده و یک موتور آن را بزند. همین اقدام پدافند باعث شد هواپیما به زمین بخورد و خلبان قبل از زمین خوردن ایجکت کرد. بعد از اینکه خلبان به زمین رسید نیروهای مردمی و رزمندگان غیرنظامی و برخی نیروهای ژاندارمری که در اطراف بودند به خلبان رسیده و حسابی از خجالتش درآمدند غافل از اینکه خلبان مذکور از شیعیان عراقی بوده که قصد نشستن در جاده را داشته تا ضمن تسلیم شدن و پیوستن به ایران، هواپیما را هم به عنوان غنیمت تحویل دهد و گویا قبل از سقوط هم تلاش کرده بود با پایگاه چهارم شکاری ارتباط برقرار کند که یا موفق نمیشود یا اعتمادی به او صورت نمیگیرد، به هر حال پدافند ایرانی به سمتش شلیک کرده و آن را مورد هدف قرار میدهد.
محمدرضا گودرزی مستندساز و فعال عرصه خبر
بعد از بررسیها نیز ثابت میشود که خلبان تسلیمشده هیچ بمبی را شلیک نکرده و در بازجوییها گفته بود که هدفش این بوده که پس از ورود به آسمان ایران تسلیم شده و پناهنده شود. این خلبان بعدها به ایران پناهنده شد و در تهران با اسم مستعار مشغول به زندگی شد که متاسفانه هنوز اطلاعی از او در دست نداریم و نتوانستهایم وی را یافته و از خاطراتش استفاده کنیم. البته گویا نزدیک به ۱۰ نفر از خلبانان بعثی در طول جنگ به ایران پناهنده شدهاند.
در ادامه گزارش، گفتوگوی دو تن از شاهدان عینی واقعه که به بیان آن رخداد پرداختهاند، آمده است.
روایت زهرا لیوسی، یک شاهد عینی دیگر از حادثه چنین است: «ما ۱۳ نفر بودیم از خانمهای اندیمشکی که در ستاد کربلا برای رزمندگان لباس میدوختیم، با صدای هواپیماها از خیاط خانه آمدیم بیرون، دوتا هواپیمای عراقی این قدر پایین حرکت میکردند که انگار این ۱۳ نفر را گرفتهای مچاله کردهای و انداختهای در اتاق نگهبانی، ما ۱۳ نفر روی هم دیگر افتادیم.
وقتی که به خودمان آمدیم و بلند شدیم همه گیج بودیم، نمیدانستیم باید چه کار کنیم و کجا برویم، چندتا تپه شن در آنجا بود، یک عده از رزمندگان که آنجا بودند. گفتند: بنشینید وسط این تپه شنها. ما رفتیم نشستیم آنجا. پشت سرمان را که نگاه میکردیم، میدیدیم دود بلند میشود. هواپیماهای عراقی چند نقطه اندیمشک را بمباران کرده بودند. ما که خارج از شهر ایستاده بودیم، هواپیماها را میدیدیم که هنوز دوتاشان بیرون نرفته بودند دوتا هواپیمای دیگر وارد شهر میشدند، خیلی وحشتناک بود.
ما که آنجا بودیم، نمیدانستیم که چه کار کنیم، میگفتیم: حالا ما چه کار کنیم؟ خیلیها میگفتند: اگر برویم واقعاً هیچکسی در اندیمشک نیست همه کشته شدهاند و فقط ما ماندهایم. یک ساعت و چهل و پنج دقیقهای که اتفاق افتاد برای من به مدت سه ساعت گذشت. دوتا هواپیما میآمدند یک نقطه را میزدند، دوتا هواپیمای بعدی هم همان نقطه را میزدند، دقیقاً شش هواپیما یک نقطه را زدند.»
«پرویز سرمست» نیز از خاطره روز بمباران چنین گفته است: ... تا دو روز با بچهها بسیج شدیم از روی دیوارها، از روی پشت بامها، از روی درختها تکهتکههای خون و گوشت که پودر شده بودند را جمع میکردیم و میگذاشتیم توی جعبهٔ کارتون و میبردیم معراج شهداء که ببریم خاک کنیم. خیلی سرباز در آنجا شهید شدند که هیچ نام و نشانی هم نداشتند.
روزنامه جمهوری اسلامی ایران روز شنبه - هشتم آذر - از مراسم تشییع پیکر شهدا نوشت و آمار شهدای این روز را ۷۵ نفر بیان کرد. اسامی منتشر شده به شرح زیر است:
۱. مجتبی میردریکوند (۴ ساله) (میرد و رقی)
۲. رضا قلی دزفولی (۱۳) ساله)
۳. فرامرز ظهرابی فر خلیلی
۴. کیومرث ظهرابی فر خلیلی
۵. علی غیاثوند
۶. فاطمه لک
۷. محمد ذاقی
۸. فرهاد جاردی
۹. نور علی غلام زاده
۱۰. جهانگیر جهی زیر دست
۱۱. اسماعیل کریمی قلعه طوق
۱۲. جهانگیر ساکی
۱۳. ابراهیم دارش
۱۴. صفر بیگ وند کلانتر
۱۵. حسین لطفی بافند
۱۶. دارش دریکوند
۱۷. ابراهیم یوسف زاده باغبان
۱۸. هوشنگ پاپی
۱۹. یادگار رضا پور
۲۰. عابدین عبدولی (۱۳) ساله)
۲۱. علی قاسم عبدلی (۸) ساله)
۲۲. جعفر ناصری سمندی
۲۳. اقبال ناصری سمندی
۲۴. نوشاد ناصری سمندی
۲۵. محمد رضا مقدم
۲۶. شهرام سگوند
۲۷. پری داهول
۲۸. محمد همدانی
۲۹. پری میرعالی
۳۰. محمد لک
۳۱. شهناز نیازی
۳۲. اعظم ناصری سمندی
۳۳. مرضیه ناصری سمندی
۳۴. ستاره عالی نقی زاده (۶۳) ساله)
۳۵. بگ عالی سگوند
۳۶. احسان تجار قلاوند
۳۷. علی نصیر پور
۳۸. خان پری میرکناری (۶) ساله)
۳۹. مهدی سرپرست (۲ ساله)
۴۰. مجتبی سرپرست (۶ ساله)
۴۱. معصومه سرپرست (۴ ساله)
۴۲. ایمان علی سرپرست
۴۳. زری پاپی
۴۴. فرامرز رضایی میر قائد
۴۵. سید هاشم موسوی
۴۶. جهانشیر میرزاوند
۴۷. جواد میرزاوند
۴۸. منصور سگوند هر مشی
۴۹. فاطمه عیدی گماری مادر دو کودک)
۵۰. معصومه خلیلی
۵۱. مجتبی خلیلی
۵۲. عزت ا... حسین زاده سگوند نژاد
۵۳. پرویز قلاوند
۵۴. احمد حسین زاده
۵۵. رضا صادقی زاده (۱۵) ساله)
۵۶. منوچهر سگوند
۵۷. خدا بخش فرح. زاده
۵۸. غلامعباس برومند
۵۹. بیژن پاپی فر ۱۵ ساله
۶۰. فیروز فرجی (۱ ساله)
۶۱. جاوید حقیده (عقیده)
۶۲. ابراهیم قضائی
۶۳. حلیمه صالحی سمندری
۶۴. اسماعیل افتخاری
۶۵. کرمعلی حکیم زاده
۶۶. مهر علی زاده
۶۷. سهراب رحیمی
۶۸. حمید رضا جبرئیلی
۶۹. صغرا حسینی پور
۷۰. فرهاد بوهمدانی
۷۱. محمد حسین توکلی نژاد
۷۲. خداد نصرتی
۷۳. حیدر علی قاسمی
۷۴. بهزاد قلاوند
البته این آمار شهدای مناطق مسکونی و شهر اندیمشک است و برای تکمیل آن لازم است آمار سایر نقاط و یگانهای نظامی مستقر در منطقه و همچنین نیروهای نظامی که در شهرستان حضور داشتند با توجه به اینکه بلوار راه آهن و خیابان طالقانی اندیمشک محل ایستگاههای صلواتی مناطق میانی جنگی بوده و همچنین ورود نیروهای تازهنفس رزمی که به وسیله قطار همان روز وارد ایستگاه شده بودند و آمار شهدای پایگاه چهارم شکاری که ۲۴ شهید و ۴۸ زخمی است در کنارش قرار گیرد.
مراسم تشییع پیکر این شهداء در روز جمعه ۷ آذر صورت گرفت. در آن مراسم علاوه بر مردم شهرستان اندیمشک حجت الاسلام غیوری و فاضل هرندی از طرف رئیس جمهور وقت و رئیس وقت مجلس شورای اسلامی، مهندس معیری و دکتر منافی از طرف نخست وزیر وقت و هئیت دولت و نمایندگان وقت مردم اندیمشک و دزفول در مجلس شورای اسلامی استاندار استان خوزستان و ائمه جمعه و جماعت شهرهای مختلف استان شرکت داشتند.
در این مراسم پیکرهای شهدا از مسجد بر روی دوش مردم حمل و پس از طی مسیر چند خیابان جهت خاکسپاری به بهشت زهرای اندیمشک منتقل شدند. حجتالاسلام فاضل هرندی نماینده رئیس مجلس شورای اسلامی ضمن تقدیر از روحیهی مقاوم مردم اندیمشک، شهادت مظلومانهی تعداد زیادی از مردم بیگناه این شهر را در جریان حملهی هواپیماهای ارتش صدام در روز سهشنبه گذشته را به بازماندگان شهدا و اهالی شهر شهیدپرور اندیمشک تبریک و تسلیت گفت.
وی در بخشی از سخنان خود خطاب به مردم اندیمشک گفت: روحیه مقاوم و صبر انقلابی شما چنان قدرتی به جمهوری اسلامی بخشیده که امروز رئیس جمهور دولت استکباری آمریکا که خود را ابرقدرت جهان میداند، با برخورد اصولی مسئولین جمهوری اسلامی دچار ورشکستگی سیاسی شده است.
حجتالاسلام فاضل هرندی در پایان سخنانش اظهار امیدواری کرد که رزمندگان اسلام به زودی با ضربات کوبنده خود به ددمنشیهای رژیم بعثی خاتمه دهند.
با اتمام سخنان وی شرکتکنندگان در مراسم در حالی که شعار «جنگ جنگ تا پیروزی» و «رزمندگان اسلام؛ انتقام انتقام» سر میدادند پیکرهای شهداء را به خاک سپردند. همچنین از سوی نماینده مردم اندیمشک و شوش در مجلس شورای اسلامی اطلاعیه خطاب به مردم شهیدپرور این شهرستان انتشار یافت که بخشی از آن به شرح ذیل است:
«حملات وحشیانه هواپیماهای اهدایی شوروی و فرانسه و فرو ریختن بمبهای پیمان ناتو بر سر مردم مظلوم و ستمدیده شهرستان اندیمشک دلیل اتحاد شوم و پست استکبار جهانی شرق و غرب برای نابودی ملت مسلمانان و انقلابی ایران است. میدانید چرا زنان و کودکان و فرزندان بی گناه شما را مورد شما قرار میدهد، چون ابرقدرتها میدانند شیر مادران ما هستند که فرزندان خود را برای رفتند به جبهه و مبارزه مستمر با کفر جهانی آماده میکند، زیرا ابرقدرتها میدانند که کودکان ما بسیجیان آینده کشور اسلامی ما خواهند بود.»
در پایان این اطلاعیه ضمن محکوم نمودن این جنایت وحشیانه که با تایید مجامع و سازمانهای بین المللی به علت سکوت آنها انجام گرفته و تبریک و تسلیت شهادت این عزیزان ابراز امیدواری شده است که رزمندگان اسلام انتقام خون این شهیدان را در اسرع وقت از صدامیان کافر بگیرند.
کمیته تحقیقات جنگ استان خوزستان نیز در این رابطه اطلاعیه صادر کرد که به شرح ذیل است:
«بار دیگر دست امپریالیزم جهانی به سرکردگی آمریکای جهانخوار از آستین مزدوران خودفروخته حکام بغداد بیرون آمده و جمعی از هموطنان بیگناهمان را به جرم مقاومت در برابر ترفندها و توطئههای گوناگون آمریکای جنایتکار به خاک و خون کشیده شدند. حمایت هوایی رژیم بعثی صهیونیستی عراق به مناطق مسکونی شهرهای مختلف ایران در طول جنگ تحمیلی نشان میدهد که آمریکا هرگاه در توطئههای خود علیه انقلاب اسلامی با شکست مواجه شده، عامل مزدور خود صدام تکریتی را به ارتکاب فجیعترین خیانات ضد بشری تشویق نموده، از سوی دیگر مجامع بینالمللی و سازمانهای به اصطلاح مدافع حقوق بشر در برابر این خیانت نشان میدهد که ملت ما نمیتواند به تبلیغات و ادعای کاذب این سازمانها که همسو با استکبار جهانی عمل میکند امیدوار باشد.
کمیته تبلیغات جنگ خوزستان ضمن عرض تبریک و تسلیت به مناسبت شهادت این عزیزان و آرزوی صبر برای خانواده معظم آنان از همه رزمندگان کفرستیز در اسلام درخواست میکند تا انتقام خون کودکان و زنان بیگناه شهرهای اهواز اندیمشک دزفول، سربندر، در مصافی مردانه در جبههها از جنایتکاران بعثی بگیرد و برای همیشه به این جنایات حکام بغداد خاتمه دهد.»
به تلافی حملات هوایی عراق در چهارم آذر ایران در ساعت ۱۵:۴۵ یک فروند موشک زمین به زمین به سوی یک مرکز اطلاعاتی رژیم عراق در بغداد شلیک کردند.
در سال ۱۳۸۸ کتابی با عنوان «اندیمشک در باران آتش» نوشته «حسین بذرافکن» توسط انتشارات «نیلوفران» در ایران به چاپ رسید و فیلم مستندی با نام «باران آتش» در سال ۱۳۹۵ به کارگردانی «محسن بذرافکن» و مستند «اندیمشک در آتش» به کارگردانی «علی شهابی» ساخته شدهاند.
گزارش و گفتوگو از حامد افروغ
انتهای پیام/ 112