گروه بینالملل دفاعپرس - سیروس فتح اله؛ همزمان با تسلط گروههای مسلح بر سوریه که با حمایت مستقیم و غیر مستقیم طرفهای خارجی صورت گرفت، نشانههای ظهور و بروز یک پروژه منطقهای و بینالمللی جدید آشکار میشود که هدفی جز تجزیه و اشغال این کشور ندارد.
در همین راستا میبینیم که «گیدئون سعار» وزیر امور خارجه رژیم صهیونیستی در اظهاراتی جدید مدعی میشود که «دیگر نمیتوان سوریه را یک کشور متحد دانست». وی در این ادعا، از اقلیتهای سوری نیز درخواست میکند که برای ایجاد یک دولت مستقل برای خودشان تلاش کنند!
لذا اینگونه اظهارنظرها از سوی مقامات صهیونیست نشان میدهد که آنها برای تجزیه سوریه و ایجاد حوادثی جدید در آن نقشه دارند و اعلام لغو یکطرفه قرارداد ۱۹۷۴ از طرف رژیم صهیونیستی و اشغال مناطق وسیعی از «جبلالشیخ» سوریه توسط این رژیم، نیز در همین راستا قابل ارزیابی است.
تسلط کامل گروههای مسلح بر سوریه هیچگاه بدون حمایت طرفهای منطقهای و فرامنطقهای بهوبژه آمریکا صورت نمیگرفت، اما نقش رژیم صهیونیستی بیش از سایر طرفهاست و لذا میبینیم که حملات مکرر صهیونیستها به مواضع نظامی و تحقیقاتی سوریه با هدف از بین بردن هرگونه تلاش برای بازگرداندن یکپارچگی این کشور در آینده صورت میگیرد. اشغال مناطق وسیعی از جبلالشیخ هم در چارچوب تلاشهای رژیم صهیونیستی در ایجاد یک واقعیت جدید برای تحکیم و تقویت نفوذ خود در «جولان» سوریه ارزیابی میشود.
البته این اشغال فقط به بٌعد نظامی محدود نمیشود، بلکه ابعاد سیاسی گستردهای را نیز شامل میشود که هدفش از بین بردن تلاشها برای بازگشت این مناطق به حاکمیت سوریه در آینده است. در واقع رژیم صهیونیستی از این فرصت برای امن کردن مرزهای شمالی و ضعیف کردن سوریه، بهعنوان یک سد منطقهای قادر به مقاومت در برابر پروژههایش استفاده میکند.
پس تسلط گروههای مخالف بر سوریه، بخشی از پروژه یکپارچهای است که در نظر دارد تا سوریه را به دولتهای کوچک و بزرگ تقسیم کند؛ به طوری که منافع هر یک از طرفهای مداخله در تحولات سوریه لحاظ شود. طرفهایی که فقط به تجزیه سوریه فکر نمیکنند، بلکه تا آنجایی پیش میروند که نقشه کل منطقه را تغییر شکل دهند و سلطه آمریکا و رژیم صهیونیستی در آن تضمین شود؛ آروزیی که هیج وقت برآورده نخواهد شد.
حمایت رژیم صهیونیستی از ایده نظام فدرالی در سوریه نیز یک موضع گذرا نیست، بلکه مطمئنا یک راهبرد بلندمدت است. این راهبرد بر پایه چند تکه کردن دولت مرکزی در منطقه و تبدیل کردن آن به دولتهای کوچکتر که همواره با هم درگیرند، استوار است. در واقع رژیم صهیونیستی سعی دارد تا به بهانه «حمایت از حقوق اقلیتها»، ایده نظام فدرالی را بهعنوان راهحل همیشگی در ذهن مردمش جا بیندازد، اما در واقع در حال عمیقتر کردن اختلافات نژادی و طوائف مختلف در داخل سوریه است.
نظام فدرالی که رژیم صهیونیستی از آن حمایت میکند، اینطور خواهد بود که بر دولتهای کوچکی تمرکز دارد که همیشه چه در بعد سیاسی و چه در بعد نظامی در حالت وابستگی به حمایت خارجی باقی میماند. این نمونه از حکومت، شرایط را فراهم میکند تا سوریه هیچگاه نتواند به حاکمیت مطلق و کامل بر اراضی خود برگردد.
ایجاد این نوع نظام، گامی بلند در ایجاد خاورمیانه جدید طبق منافع رژیم صهیونیستی است که در نظر دارد، همه کشورهای بزرگ منطقه را به دولتهای کوچکتر و درحال درگیری با هم تبدیل کند تا از آن سو این رژیم صاحب قدرت و نفوذ و پایداری بیشتری در منطقه شود.
بنابراین، اوضاع سوریه به هیچ وجه صرفا یک جنگ ملی و مربوط به مردم سوریه نیست، بلکه قسمتهایی از یک سناریوی کلی است که هدفش تجزیه کشورهای بزرگ منطقه میباشد؛ لذا ضروری است کشورهای منطقه اجازه اجرایی شدن این نقشه را که سالهاست محور مقاومت اجرای آن را به تاخیر انداخته است، ندهند.
انتهای پیام/ ۹۸۸