«شهربانو نوروزی» مادر شهید مدافع حرم «سیداسماعیل سیرتنیا» در گفتگو با خبرنگار دفاعپرس از رشت با اشاره به حوادث سال ۸۸ و علمداری فرزندش برای خاموش کردن آتش فتنه در رشت اظهار داشت: پسرم برای حماسه ۸ دی خیلی فعالیت داشت؛ من خودم هم در آن مراسم شرکت داشتم؛ اسماعیل آن زمان تهران بود، اما سریع خودش را به رشت رساند و فعالیتهایش را با دیگر جوانان انقلابی از سر گرفت.
وی ادامه داد: اسماعیل حتی در شلوغیهای ضد انقلاب آسیب دید و وقتی به خانه برگشت و کبودیهای بدنش را دیدم خیلی گریه کردم، اما او مرا آرام میکرد و میگفت "مامان جان نگران نباش چیز خاصی نیست"؛ درباره جزئیات حادثه هم هرگز چیزی نگفت، اما بعدها از دوستانش شنیدیم که چه اتفاقی برایش افتاده بود و میتوانم بگویم که خواستِ خدا بود در آن صحنه شهید نشود.
مادر شهید در ادامه به حوادث سالهای دفاع مقدس و زحماتی که رزمندگان اسلام و جوانان کشورمان برای دفاع از ارزشها و خاک وطن داشتند اشاره میکند و میگوید: همسرم هم بهعنوان بسیجی در آن سالها عازم جبهه شده بود و امروز هم مجروحیت دوران جنگ را با خود دارد؛ من معتقدم این انقلاب به سادگی به دست ما نرسیده است؛ خیلی از جوانان از زندگیشان برای این انقلاب گذشتند و امروز همه مردم از جمله مسئولین وظیفه دارند قدردان آنها باشند و با تمام وجود از انقلاب محافظت کنند و بدانند که فردای قیامت باید پاسخگوی شهدا باشند.
وی با گلایه از اظهارات افرادی که تصور میکنند با توجه به اتفاقات اخیر سوریه، خون شهدای مدافع حرم به هدر رفته است گفت: من فرزندم را برای حمایت از بشار اسد به سوریه نفرستادم؛ فرزندم فقط برای رضای خدا، دفاع از اسلام و اهلبیت و رهبری به سوریه رفت و امروز هم اگر آقا (رهبری) فرمان دهند من و فرزندانم و همسرم آمادهایم هرجا که نیاز باشد حضور پیدا کنیم.
مادرِ شهید از رفتار بعضی دختران و بانوان جامعه که با کشف حجاب و پوشش نامناسب در خیابانها قدم برمیدارند بهشدت ناراحت است؛ با شرمندگی فقط به چهره مهربان و صبورش زل زدیم و حرف دیگری نداشتیم؛ او که همه زندگیاش را برای حفظ حیا و عفت دختران جامعهمان و نرسیدن دست اجنبی به این کشور تقدیم کرده امروز از نیشزبان و حرکات بعضی بانوانِ بدحجاب آزردهخاطر است؛ به راستی مسئولینی که در قبالِ مطالبه مادران و خانوادههای شهدا و بیعفتیهای جامعه و قانونِ رسمی کشور بیتفاوت هستند در قیامت چگونه پاسخ اشکهای مادران شهدا و خون شهدا را میدهند؟
مادر شهید از آخرین گفتههای سیداسماعیل میگوید؛ از آخرین دیدارها و آرزوها؛ البته یادآوری گذشته در این لحظه قدری برایش سخت است و میگوید "چیز زیادی یادم نیست" و مابقی صحبتها را به زمانی بعد موکول میکند، اما قبل از اینکه از روی صندلی برخیزد و سالن جلسات بسیج رسانه را ترک کند با لبخندی دلنشین میگوید: پسرم میگفت شهادت یک افتخار است و نصیب هرکسی نمیشود؛ من او را از دست ندادهام و حضورش را کنارم احساس میکنم و خوابش را هم میبینم.
مادر سخن را کوتاه کرده و به سختی از روی صندلی برمیخیزد و ما را ترک میکند؛ خوب که به قامتش نگاه میکنیم، وابستگیها و دل پر عاطفه مادری سر جای خودش، اما الگوی صبر و استقامت بودنش نیز همچنان پابرجاست.
شهید مدافع حرم «سید اسماعیل سیرتنیا» در تاریخ بیست و سوم تیرماه ۱۳۵۷/ در شهرستان رشت متولد شد؛ او فرزند سید حسین و شهربانو بود و در خانوادهای مذهبی و فرهنگی رشد کرد؛ اسماعیل دوران کودکی و نوجوانی خود را با یادگیری و کسب علم سپری کرد و توانست تا پایان دوره کارشناسی در رشته علوم سیاسی تحصیل کند.
در سال ۱۳۸۵، او زندگی مشترکش را آغاز کرد و به عنوان پاسدار، به خدمت در کشورش پرداخت؛ با شروع بحران در سوریه و نیاز به نیروهای مستشاری، سید اسماعیل به عنوان یک پاسدار فداکار به این کشور اعزام شد تا به دفاع از حریم اهل بیت (ع) بپردازد.
سید اسماعیل سیرتنیا در شانزدهم آبان ۱۳۹۴، در عملیات مستشاری در دمشق به شهادت رسید و نامش به عنوان یکی از شهدای گرانقدر در تاریخ ایثار و فداکاری ثبت شد؛ پیکر پاک او در شهرستان رشت به خاک سپرده شد و یاد و خاطرهاش همواره در دل مردم زنده است؛ شهید سیرتنیا نماد شجاعت و ایثار در راه حق و حقیقت است.
او در بخشی از وصیتنامهاش نوشت: به هیچ وجه تا زمان پیدا شدن قبر مطهر حضرت زهرا (س) برای من سنگ قبری تهیه نکنید؛ در لحظه تدفین، تربت کربلا، کفن کربلا و پیشانی بند یا زهرا (س) فراموش نشود؛ به هیچ وجه در مراسم من هزینههای آنچنانی و اسرافی نشود. سهمیه و حقوق من پس از اینکه متأهل شدم و به همسرم و پدرم و مادرم رسید مابقی به یتیمان کمیته امداد امام خمینی (ره) برسد.
انتهای پیام/