به مناسبت سالروز حادثه 6 تیر؛

جابه جایی ضبط صوت و حکمت الهی برای حفظ جان آقا / اظهارات یکی از شاهدان حادثه 6 تیر درمسجد ابوذر

ضبط بمب گذاری شده توسط فرد منافق طوری قرارداده شد که جهت انفجار به سمت چپ سینه و قلب مبارک ایشان باشد. با فاصله گرفتن اینجانب میز حضرت آقا در پشت مقدار ی جابجا شد، به طوری که ضبط مذکور در مقابل سمت راست سینه و شانه راست ایشان قرارگرفت. این حکمت الهی بود و این جابجایی باعث شد تا در موقع انفجار بمب به سمت راست بدن ایشان باشد و به قلب مبارک ایشان آسیبی نرسد.
کد خبر: ۷۱۸
تاریخ انتشار: ۰۶ تير ۱۳۹۲ - ۱۲:۴۶ - 27June 2013

جابه جایی ضبط صوت و حکمت الهی برای حفظ جان آقا / اظهارات یکی از شاهدان حادثه 6 تیر درمسجد ابوذر

به مناسبت سالروز حادثه 6 تیر و طرح ترور حضرت آیت الله خامنه ای به سراغ "محمد حسن هوشیار" مجری برنامه آقا درمسجد اباذر رفتیم و جزئیات حادثه ترور را ازوی جویا شدیم

هوشیار پس از تشریح اوضاع سیاسی سال 60، از ماجرای ترور و حال و هوای آن روز مسجد اباذر به خبرنگار دفاع پرس گفت: شرایط سیاسی کشوردرخرداد ماه 60 که بحث حرکت های بنی صدر خائن ومنافقان شدت گرفت و وضعیت حادی را برای کشور رقم زد تا در 20 خردادحضرت امام، بنی صدر را از فرماندهی کل قوا عزل کردند. بلافاصله بعد از این قضیه در 22 و 24 خرداد بنی صدر اعلامیه هایی را منتشر و طرفدارانش را دعوت به مقابله کرد. از جمله کسانی که در آن زمان اعلامیه داد شیخ علی تهرانی ملعون بود که بعدها به صدام پناهنده شد در روز 25 خردا جبهه ملی را دعوت کرد تا در مخالفات لایحه قصاص در میدان فردوسی تجمع کنند.

روز 27 خرداد طرح کفایت سیاسی بنی صدر درمجلس مطرح و پس از بحث بررسی درچند جلسه عدم کفایت وی در مجلس رای آورد.

روشنگری حضرت آقا در مساجد تهران

هوشیار در ادامه گفت: یادم هست که در آن شرایط درسطح جامعه و مردم جو سنگینی از شایعه در مورد شخصیت های اصلی و برجسته نظام به وسیله استکبار جهانی آمریکای جنایتکار و ایادی داخلی اوخصوصا منافقین به راه افتاده بود برای مقابله با فضای موجود مقام معظم رهبری و شهید بهشتی باحضور در مساجد به روشنگری در مناطق مختلف کشور وهمچنین تهران می پرداختند وماهیت دشمنان انقلاب رابرای مردم توضیح می دادند از جمله شایعات آن زمان در خصوص زندگی شهید بهشتی بود که می گفتند در منزل خود دراستخری که به جای آب با شیر پر شده شنا می کرد و بسیاری شایعات دیگر.

شهید بهشتی در نقاط مختلف تهران مثل جوادیه نازی آباد یافت آباد به ایراد سخنرانی می پرداخت

وی گفت: یکی از برنامه های روشنگری در آن مقطع حضور حضرت آقا در مساجد تهران برای ایراد سخنرانی و پاسخ به سوالات بود اولین جلسه پرسش و پاسخ در مسجد حاج ابوالفتح واقع در میدان قیام برگزار شدودومین جلسه قرار بود 31 خرداد در مسجد ابوذر برگزار شود که به علت همزمانی با طرح عدم کفایت بنی صدر درمجلس به روزشنبه 6 تیرماه 60موکول شد.

                                                                                                                                                                                                         بعد از تصویب عدم کفایت سیاسی بنی صدر در روز 30 خرداد منافقین کوردل وارد فاز مقابله مسلحانه با نظام نوپای اسلامی شدند وجنایات فجیعی در تهران و شهرستانها انجام دادند و در روزهای بعد اقدام به بمب گذاری وکشتار مردم کردند.

حضرت آقا در خطبه های نماز جمعه 5 تیرماه درخصوص منافقین گفت:من سوابق و ضعف های آنها را می دانم وخود آنها می دانند ما به خوبی آنها را می شناسیم من می گویم که خودتان را در تاریخ رسوا کردید وحرفهای قبلی خود راتخطئه کردید.

مشاورین بنی صدر مانند سودابه سریفی و حسین نواب صفوی نیز پس از دستگیری اذعان کردند که بعداز 30 خردا بنی صدر ملعون و رجوی مزدور وخائن درخصوص ترور وحذف فیزیکی سران نظام به توافق رسیده اند.

حکمت الهی برای حفظ جان حضرت آقا

بالاخره 6 تیرفرا رسید وحضرت آقا برای سخنرانی به مسجد ابوذر تشریف آوردند روز قبل مراسم حجت الاسلام مطلبی امام جماعت مسجد ابوذر فرمودند که برای ساماندهی جلسه پاسخ به سوالات در مسجد حضور داشته باشم و کمک کنم که سوالات مردم به شکل منظمی دریافت وخدمت حضرت آقا برای پاسخ ارایه شود که بنده نیزنیم ساعت قبل از نماز در مسجد حاضر بودم حضرت آقا نیز مقداری قبل از اذان ظهر در مسجد حضور یافتند.

پس از اقامه نماز به امامت حضرت آقا ایشان پشت میز محل سخنرانی قرار گرفته و شروع به صحبت  کردند. ایشان بیست دقیقه درخصوص جو آلوده جامعه به شایعات بی اساس و دروغ پراکنی های دشمنان درجامعه و حقوق زنان صحبت کردند.ایشان درمورد یکی از شایعات مبنی بر این که یکی از مسئولان داماد آیت الله خامنه ای است فرمودند: بنده دختر ندارم که این اقا داماد می باشد! ( در آن زمان حضرت آقا فرزند دخترنداشتند)

 

                                                                                                                                                

 

در روی میز سخنرانی علاوه بر بلندگوومیکروفون 2 یا 3 ضبط نیزقرار داشت که یکی از ضبط ها مربوط به مسجد بود. گویا درهمان اول سخنرانی فرد منافق نیز ضبط بمب گذاری شده را روی میز قرار داده بود.

موقع ایراد سخنرانی بنده نیز در فاصله نزدیک کنار آقا پشت میز ایستاده بودم که سوالات را از مردم بگیرم و برای پاسخ گویی پس از دسته بندی خدمت ایشان عرضه نمایم.

ایستادن بنده نزدیک ایشان باعث شد تعدادی از حضار درمسجد که در سمت راست جمعیت نشسته بودند به طور کامل ایشان را رویت نکند لذا اعتراض کرده و پس از اعتراض مردم بنده یک متر از میز فاصله گرفته و روی صندلی استقرار یافتم. ضبط بمب گذاری شده توسط فرد منافق طوری قرارداده شد که جهت انفجار به سمت چپ سینه و قلب مبارک ایشان باشد که با فاصله گرفتن اینجانب میز حضرت آقا در پشت مقدار ی جابجا شدند به طوری که ضبط مذکور در مقابل سمت راست سینه و شانه راست ایشان قرارگرفت که این از حکمت های الهی بودو این جابجایی باعث شد تا در موقع انفجار آن به سمت راست بدن ایشان باشد به قلب مبارک ایشان آسیبی نرسد.

خوشبختانه در اثر کامل عمل نکردن بمب علیرغم واردشدن جراحات شدید به کتف سمت راست و شکستن استخوان ترقوه و رگ عصب دست راست به لطف حق تعالی حیات طیبه ایشان ادامه یافت تا به عنوان ذخیره الهی به عنوان جانشین حضرت امام خمینی سکان هدایت ورهبری و زعامت انقلاب کبیراسلامی رابرعهده بگیرند و بهترین نحو آن را مدیریت کرده و انشالله پرچم را به دست مبارک امام زمان برسانند و در رکاب ایشان به برقراری عدل وحکومت جهانی اسلام کمک نماید.

هوشیار در ادامه می گوید: در زمان انفجار چون درفاصله بیش از یک متری میز روی صندلی نشسته و سوالات را دریافت و دسته بندی می کردم سرم به طور پایین بودکه صدای انفجار بلند شد سرم را بلندکردم که در همان لحظه حضرت آقا به طرف عقب چرخید و به روی زمین افتادند که الحمدالله محافظان به سرعت وارد عمل شده وایشان را بغل کرده و از مسجد خارج کردند

بنده اول فکر می کردم داخل جمعیت با سلاح شلیک شده و لذا درخواست می کردم که درب را ببندید که ضارب فرار نکند!

در آن هنگام صدای شیون و زاری مردم خصوصا خواهران حاضر در مسجد بلند بود وهمه بر سر و روی می زدند. بلافاصله پس از بردن آقا، بنده وحاج آقا مطلبی وچند نفر از دوستان مسجدی در پی خودروی حامل حضرت با فاصله براه افتادیم که متوجه  شدیم اول ایشان را به درمانگاهی درخیابان امین الملک امامزاده حسن برده بودند که کادر پزشکی درمانگاه گفته بود شدت خون ریزی زیاداستو ازما کاری بر نمی آید باید به بیمارستانی که تجهیزات بهتری دارد ببرید.

                                                                                                                                                

 

     گویا کپسول اکسیژن دراختیار همراهان قرارداده بودند که بعد ایشان را به بیمارستان بهارلو واقع در نزدیکی میدان راه آهن سه راهی انبار نفت منتقل کردند.

بنده به اتفاق حاج آقا مطلبی نیز به بیمارستان بهارلو رسیدیم و چون خبر در سطح شهر پخش شده مسئولان ومردم به طرف بیمارستان سرایز شده بودند، در بیمارسان بهارلو نیز اقداماتی برای جلوگیری ازخونریزی وتثبیت وضعیت ایشان وتزریق خون انجام و برای اقدامات بعدی با هلی کوپتر به بیمارستان قلب واقع در خیابان ولیعصرمنتقل شدند.

در بدنه داخلی ضبط صوت انفجاری با ماژیک نوشته شده بود ( هدیه گروه فرقان) درحال انفجارکار منافقان ملعون ومزدور بود و معاون وقت دادستان انقلاب درخاطرات خود از فردی به نام محمد جواد قدیری به عنوان یکی از طراحان اصلی انفجار مسجد اباذرنام می برد. محمد جواد قدیری از اعضای کادرمرکزی سازمان منافقان بوده که طراحی انفجار هفتم تیر در حزب جمهوری اسلامی نیز توسط وی بوده است.

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار