به گزارش گروه سایر رسانه های دفاع پرس، روزنامه لبنانی السفیر در مقالهای نوشت: به نظر میرسد لبنان در برابر 5 مارسی ساختگی قرار دارد. تحریک افکار عمومی به حدی است که همه را به سمت فتنه پیش می برد، فشارها بر محور مقاومت برای خارج کردن آن از حد کنترل افزایش پیدا کرده است. تلاشها برای تعطیل کردن شبکه ارتباطات سیاسی و شبکه منافع لبنانیها در کشورهای خلیج فارس ادامه دارد، آیا تمامی این مسائل به این معنی است که طبق تصور برخی افراد ، 7 می دیگری در راه است؟
بیشترین احتمال این است که حزبالله لبنان هر اندازه که فشارها بیشتر باشد به سمت درگیریهای میدانی در خیابانهای لبنان کشیده نمیشود، بلکه تلاش خواهد کرد در آرام کردن هواداران و عناصر خود سهیم بوده و از تأثیرپذیری آنها تا حد ممکن بکاهد، به این ترتیب عقربههای ساعت رقبای سیاسی، باعث نمیشود که این گروه به مکانی اشتباه در زمانی اشتباه منتقل گردد.
حزبالله لبنان به خوبی میداند که درگیری اصلی و بزرگ در حال حاضر در لبنان نیست، بلکه در سوریه و یمن در جریان است، بنابراین به احتمال فراوان معتقد است که واکنش واقعی و دردآور نسبت به عملیات "توفان قاطعیت -شاخه لبنان " به صورت اساسی از طریق دستاوردهای استراتژیک بیشتر در عرصههای مرکزی منطقه و مراکز درگیریها امکانپذیر است، از سوی دیگر ورود به کشمکشهای داخلی میتواند تلاشهای اساسی را به هدر داده و درگیریها را از مسیر اصلی خود منحرف کند.
چیزی که در رابطه با آن میتوان صحبت کرد، این است که ریاض به دنبال ورود به درگیریها در جبهه لبنان است، این کشور بدون هیچ پوششی این درگیریها را دنبال میکند، همان طور که در یمن نیز همین اقدام را انجام داد. این در حالی است که استراتژی این کشور در گذشته مبتنی بر درگیریهای نیابتی بود تا هزینههای متوجه آل سعود کاهش پیدا کند.
شاید یکی از سیگنالهای این گزینه عربستان این است که ریاض دیگر نمیتواند بر روی متحدان لبنانی خود حساب کند یا لااقل نمیتواند برای تحقق موازنه مورد نظر خود با حزبالله در عرصه داخلی لبنان به آنها اکتفا نماید. این موضوع میطلبد که مداخله مستقیم در این کشور داشته و به دنبال جبران اختلال موجود در موازنه قوا برآید، چرا که میداند بیش از نیمی از اعضای هیئت وزیران لبنان از دوستان سعودی ها هستند.
جالب اینجاست که عربستان روند فعالیتهای خود را از طریق توقف کمک های نظامی اختصاص داده شده به ارتش لبنان دنبال میکند، این در حالی است که تضعیف حزبالله و کاستن از نقش این حزب براساس منافع عربستان و متحدان آن نیازمند تقویت مؤسسات نظامی است، نه تضعیف آن. اگر براساس برخی ادعاها گفته شود که نگرانی موجود در نتیجه افتادن سلاحهای مذکور به دست حزبالله لبنان است، باید گفت که مقاومت لبنان براساس ارزیابیهای دشمن اسرائیلی بیش از 100 هزار موشک و توانمندیهای هجومی بسیار گسترده در اختیار دارد و نیازی به گرفتن این کمکها نیست.
با وجود سختی اقدامات انتقامجویانه آل سعود که تاکنون مؤسسات نظامی لبنان و بخشی از لبنانی های خارجنشین را گرفتار کرده است، اما حزبالله همچنان به صبر خود ادامه میدهد و به نظر میرسد فشارهای مذکور نمیتواند این حزب را مجبور به معامله یا سازش بنماید. کسانی که از ماهیت حزبالله لبنان آگاهی دارند، تأکید میکنند که این هجمه ها سرسختی حزبالله را افزایش خواهد داد. زبان حال حزبالله لبنان این است که کسی که در جنگ جولای وارد شد و پیروز این جنگ گردید، "از یک گارسون ضربه نمی خورد".
از این روش تفکر حزبالله لبنان است که آگاهان به شرایط این حزب با قطع و یقین میگویند تدابیر انتقامجویانه سعودیها هرگز به کاهش سطح حملات حزبالله بر ضد رفتار آل سعود منجر نمیشود. آنها به این نکته توجه میدهند که حزبالله معتقد است کسی که در پای درگیریها خون خود را نثار میکنند، هزینههای دیگر نظیر اخراج تعدادی از لبنانیها یا هدف قرار گرفتن منافع اقتصادی و تجاری برایش کم اهمیت خواهد بود.
منابع مطلع از نحوه تصمیمسازیهای حزبالله معتقدند که مقامات این حزب با این موضوع تنها از زاویه مناسبات سیاسی تعامل نمیکنند، بلکه در درجه اول بر اساس شاخصهای مبنایی با آن رفتار میکنند و معتقدند که اولویت اصلی کرامت لبنانیها است، نه هدیه آل سعود. حال هر اندازه که این کرامت می خواهد هزینه داشته باشد، مهم نیست.
عناصر مقاومت هجمه روزافزون سعودیها بر ضد خود در ابعاد مختلف را در چارچوب درگیریهایی گستردهتر در منطقه میدانند که تکمیل کننده تهور آل سعود در یمن و سوریه است، بنابراین خشم پادشاه عربستان بر ضد لبنان نیز در چارچوب پیامدهای منطقهای انزوای آل سعود تعریف میشود.
باوجود تمامی این مسائل حزبالله لبنان مانعی در ادامه گفتگوها با جریان المستقبل نمیبیند و تلاش دارد در صورتی که نتواند سطح چالشها و تشنج داخلی موجود را متوقف کند، تا حد امکان آن را کاهش دهد. این حزب در عین حال هر موقع که طرف مقابل تصمیم به خروج از گفتگوها گرفت، تحت تأثیر واقع نمیشود، چرا که ادامه گفتوگوها [تنها] در راستای منافع حزبالله نیست، بلکه منافع لبنان را به دنبال دارد و طرفی که این گفتگوها را تعطیل میکند خودش باید مسئولیت آن را بپذیرد.
منبع:تسنیم