گروه حماسه و جهاد دفاعپرس: جنگها بیشتر در مرزها درمیگیرند، اما گاهی وقتها پای جنگ را به شهرها میکشانند لذا وقتی مردم شهری تصمیم میگیرند در مقابل هجوم دشمن از زندگیشان دفاع کنند، یک موقعیت بینظیر تاریخی شکل میگیرد. خرمشهر هم به خاطر مقاومت بینظیرش به یک نماد بدل شد. آزادی خرمشهر را نقطهی عطفی در انقلاب ما میدانند؛ هم ایرانیها و هم جهانیان پیش از این بارها در پایان هر جنگ سخت یا آسان بخشی از خاک ایران از دست میرفت و نقشهی ایران کوچک میشد، اما ایران انقلابی داستانی دیگر داشت؛ در طولانیترین و سختترین جنگ تاریخ ایران، مهاجم نتوانست حتی یک وجب از خاک ایران را بگیرد؛ مهاجمی که خیلیها از او حمایت میکردند.
خرمشهر در یک نمای کلی
شهرستان خرمشهر با دو هزار کیلومتر مربع مساحت در منتهی الیه جنوب غربی استان خوزستان و محل تلاقی اروند و کارون قرار دارد. از شمال به شهرستان اهواز از شرق به شهرستان شادگان از جنوب شرقی به آبادان از جنوب به اروندرود و از غرب به کشور عراق محدود میشود. آب و هوای خرمشهر گرم و بیابانی است و روزهای تابستانی بسیار گرمی دارد. فاصلهی خرمشهر از بصرهی عراق ۲۴ کیلومتر، از آبادان ۱۲ کیلومتر، از اهواز ۱۲۰ کیلومتر و تا ساحل خلیج فارس ۱۰۵ کیلومتر است.
رود کارون از میان خرمشهر میگذرد و به اروند میریزد. کارون، شهر را به دو قسمت تقسیم میکند. بخش اصلی شهر در قسمت شمال غربی قرار دارد و کوت شیخ خرمشهر در جنوب شرقی کارون است. آب آشامیدنی شهر از این رود تامین میشود. اطراف خرمشهر نخلستانهایی هست که البته پیش از شروع جنگ خیلی بیشتر بودهاند.
حدود خرمشهر کنونی شهری به نام «بیان» بوده که آثارش تا قرن چهارم هجری هم بود. بیان نامی است که زمان «عمر ابن خطاب» به این منطقه داده بودند و پیش از اسلام به آن «بارما» میگفتند. «بیان» عربی «پیان» است که در زبان خوزی یعنی «مردان»، بعدها شهر بیان ویران شد و نزدیکیهایش شهر کوچک دیگری به نام «محرزه» یا «محرزی» ساختند که خرمشهر بازماندهی شهرهای بیان و محرزه یا محرزی است. میگویند خرمشهر کنونی را حاج یوسف رییس عشیرهی «کعب» بنا کرده و نامش را به خاطر خاکهای سرخ منطقه «محمره» گذاشت.
سال ۱۳۱۴ خورشیدی فرهنگستان ایران، نام شهر را از محمره به خرمشهر تغییر داد. خرمشهر تا سال ۱۳۱۸ دهکدهای کوچک بود، اما سال ۱۳۱۸ که اولین اسکلهی تجاری شهر را کنار اروند ساختند، خرمشهر به تدریج رونق یافت و بعد از مدتی یکی از بندرهای تجاری و پررونق ایران شد. خرمشهر تا پیش از پیروزی انقلاب اسلامی سه بار اشغال شده است. اولین بار سال ۱۲۵۴ خورشیدی ارتش ایران هرات را که مالیات نمیداد، محاصره کرده بود و انگلیسیها هم «علی پاشا» حاکم بغداد را تحریک کردند و او خرمشهر را اشغال کرد. ارتش ایران هرات را رها کرد تا «علی پاشا» هم خرمشهر را رها کند.
۲۰ سال بعد، در سال ۱۲۷۳ خورشیدی ایران برای تاکید، دوباره نیروهای نظامی مرکز را به هرات فرستاد. این بار انگلیسیها خودشان خرمشهر را گرفتند و تا نزدیکیهای اهواز هم پیش آمدند. ایران در پاریس عهدنامهی مارس ۱۸۷۵ میلادی را امضا کرد تا هرات را بدهد و خرمشهر را بگیرد. بار سوم شهریور ۱۳۲۰ خورشیدی در جنگ جهانی دوم ایران اعلام بیطرفی کرده بود، اما روسها از شمال تا نزدیکی تهران آمدند و انگلیسیها از جنوب تا اهواز. این بار شاه ایران را عوض کردند و از ایران خارج شدند.
قبل از جنگ به خرمشهر عروس شهرهای ایران میگفتند؛ بندر تجاری پر رونقی داشت و بندر رقیبش بصرهی عراق را از دور خارج کرده بود. شهر، خانههای ویلایی زیبایی داشت و خیابانهایش پر از گل بود. نزدیک پیروزی انقلاب در خرمشهر هم خلق عربیها فعال بودند هم بچههای انقلابی پیرو امام خمینی (ره). کانون خلق عربی بر عرب بودن مردم خوزستان تکیه داشت. آنها با عراق و دیگر کشورهای عرب منطقه رابطه داشتند و ساواک سرکوبشان کرده بود. انقلابیهای پیرو امام هم بر اسلام تأکید میکردند و در مسجد پا گرفته بودند. ساواک با آنها هم برخورد کرد، اما نتوانست سرکوبشان کند. مسجد سیدالشهدای خرمشهر از پایگاههای اصلی این گروه بود. بسیاری از جوانهای خرمشهری که انقلاب را به پیروزی رساندند و بعدها با اشغال گران جنگیدند عضو کتاب خانهی مسجد سیدالشهدا (ع) بودند.
انقلاب که پیروز شد خلق عربیها در خرمشهر جان گرفتند و عراق هم فعالیتهایشان را کنترل و هدایت میکرد. ترور، بمبگذاری و خرابکاریهایی را که شهرهای مرزی ایران گرفتارش بودند، در خرمشهر خلق عربیها انجام میدادند. انقلابیها شبانهروز کار میکردند تا هم شهر را سر و سامان دهند و هم جلوی خلقیها را بگیرند. عراق هم رسما وارد شده بود. خرمشهریها ماهها قبل از شروع رسمی جنگ با بعثیهای عراق در مرز زد و خورد داشتند. عراقیها پاسگاههای مرزی را با خمپاره میزدند و به سمت نیروهای ایران تیراندازی میکردند. نیروهای انقلابی هر روز غذا، آب و اگر اسلحهای داشتند برمیداشتند و به مرز میرفتند تا حواسشان به عراقیها باشد. قبل از شروع رسمی جنگ در حملههای محدود عراقیها به خرمشهر تعداد زیادی شهید، مجروح یا اسیر شدند؛ ۹ شهید ۳۴ مجروح ۱ مفقود و ۱۵ اسیر.
خرمشهر و شلمچه ماهها قبل از شروع رسمی جنگ درگیر زد و خوردهای مرزی با ارتش عراق بود و تا روزهای پایانی جنگ هم زیر گلولهباران آتشبار عراق ماندند. پس از پذیرش قطعنامه هم عراق شبیه روزهای ابتدایی جنگ دوباره حمله کرد به خرمشهر رسید و شهر را هم محاصره کرد، اما رزمندگان خیلی سریع ارتش عراق را عقب راندند.
صدام ارتش عراق را آورده بود خوزستان را بگیرد و اهواز مهمترین شهر خوزستان هدف اصلیاش بود، اما مقاومتها را که در مناطق مرزی دید فهمید نمیتواند به اهواز برسد، پس هدف اصلیشان را تصرف خرمشهر و آبادان قرار دادند. حزب بعث عراق از مدتها قبل روز شروع جنگ علیه ایران را «یومالرعد» نامیده بود و جنگ سریع را به عنوان راهبرد این جنگ انتخاب کرده بود. نیروهای ایران بدون پشتوانهی نظامی قوی ۳۵ روز مقابل ارتش عراق مقاومت کردند و راهبرد جنگ سریع را شکست دادند.
روند تقویت ارتش عراق برای اشغال خرمشهر
عراقیها جشن گرفتند که خرمشهر را محمره کردهایم. روی دیوارهای شهر هم نوشتند «جئنا لنبقی» یعنی «آمدهایم تا بمانیم». از خرمشهر به بصره خط اتوبوس و تاکسی راه انداختند و صرافی افتتاح کردند تا ریال ایران را به دینار عراق تبدیل کنند. حتی اخبارشان آب و هوای محمره را میگفت.
برخی نقاط مهم شهر خرمشهر
ــــ رود کارون
کارون ۸۵۵ کیلومتر طول دارد و طولانیترین رود ایران است. این رودخانه از اهواز تا خرمشهر مسیری ۱۸۰ کیلومتری را طی میکند و قبل از پیوستن به اروند در چهار کیلومتری اروند دو شعبه میشود بهمنشیر در شمال آبادان و کارون - معروف به کانال عضدی - در جنوب خرمشهر.
ــــ جاده اهواز ـ خرمشهر
جاده اهواز ـ خرمشهر که در غرب کارون امتداد دارد، جادهی نسبتاً مرتفعی است و بر قسمتهای وسیعی از دشت غرب کارون مسلط است.
ــــ ایستگاه حسینیه دشت
ایستگاه راه آهن حسینیه یکی از ایستگاههای فعال راه آهن اهواز - خرمشهر بود که قبل از جنگ تأسیسات و ساختمانهای بسیاری اطرافش ساخته بودند. ایستگاه ۳۸ کیلومتر با خرمشهر فاصله دارد و در سه راهیای قرار دارد که به حسینیه مشهور است. بعد از هجوم عراق در ابتدای جنگ ایستگاه از محورهای هجوم عراق بود که از آن جز تلی خاک چیزی باقی نماند.
به وجود میآمد. شلیک کماندوهای عراقی جوابگو نبود بچهها مدام با آرپی جی به سمت آنها شلیک میکردند فرماندهی، گردانمان برادر حسین قجهای تا آخرین لحظه که تقریبا همه شهید شده بودند جنگید. آن قدر آرپی جی زد که در ساعات آخر عمر از گوشهایش خون میآمد و صدایی نمیشنید.
ــــ نهر عرایض و پل نو
نهر عرایض از اروند منشعب شده و از معدود مانعهای بازدارندهی طبیعی پیش روی عراقیها در ابتدای جنگ بود. پل نو را روی نهر عرایض در غرب خرمشهر ساخته بودند. طولش ۵۸ متر و عرضش ۷ متر بود و جادهی شلمچه را به خرمشهر وصل میکرد.
ــــ جادهی شلمچه
جادهای از شلمچه تا خرمشهر. خیابان ۴۰ متری خیابان اصلی شهر در امتداد این جاده است و تا پل خرمشهر هم ادامه دارد. جادهی شلمچه یکی از محورهای اصلی هجوم عراق به خرمشهر بود و در عملیات بیتالمقدس از محورهای اصلی فرارشان شد.
ــــ پلیس راه و محور ساختمانهای پیشساخته
یکی از محورهای هجوم دشمن به خرمشهر پلیس راه و ساختمانهای پیشساخته در غرب جادهی کناری پلیس راه بود. پلیس راه خرمشهر - اهواز دروازهی اصلی شهر بود و روزهای ابتدایی جنگ تعداد بسیاری از مدافعان در آنجا جمع شده بودند.
ــــ گلزار شهدای خرمشهر
قبرستان خرمشهر قبل از جنگ جنتآباد نام داشت. روز اول جنگ جنت آباد خیلی شلوغ بود؛ آنها که از خانواده و دوستانشان بیخبر بودند، حتما به جنتآباد هم سر میزدند. بسیاری از خانوادهها شهر را ترک نکردند؛ از جمله خانوادهی ۶ نفرهی سلطانیفر. پدر این خانواده در قبرستان جنازهها را دفن میکرد، مادر و دختر در بیمارستان به مجروحان میرسیدند و پسر هفت سالهشان از خانهها برای زخمیها پنبه میآورد و دو پسر بزرگشان هم میجنگیدند.
«عباس فرحان اسدی» و «موسی بختور» دو عضو سپاه خرمشهر، نخستین شهدای درگیریهای مرزی ارتش عراق با ایرانیها بودند که ۲۱ خرداد سال ۵۹ آنها را در جنتآباد به خاک سپردند. در دوران مقاومت هم ۴۱۹ نفر در جنتآباد به خاک سپرده شدند و نام جنتآباد را به گلزار شهدا تغیر دادند. محل سکونت شهدا به این شرح بود:
آبادان ۲۴ نفر
آغاجاری ۳ نفر
ابرقو ۱ نفر
ارومیه ۲ نفر
اسلام آباد ۱ نفر
اصفهان ۳ نفر
اقلید ۲ نفر
اندیمشک ۱ نفر
اهواز ۱۴ نفر
ایوان غرب ۱ نفر
باغ ملک ۱ نفر
بروجرد ۲ نفر
بندر امام خمینی ۲ نفر
بندر کناره ۱ نفر
بوشهر ۵ نفر
تبریز ۱ نفر
تفت ۱ نفر
تهران ۲۵ نفر
جهرم ۲ نفر
خارک ۱ نفر
خرامه ۱ نفر
خرم آباد ۱ نفر
خرمشهر ۲۴۷ نفر
خوانسار ۱ نفر
خورموج ۱ نفر
درگز ۱ نفر
دره شهر ۱۰ نفر
دزفول ۲ نفر
دشتستان و برازجان ۵ نفر
دورود ۲ نفر
رامهرمز ۳ نفر
زرند ساوه ۱ نفر
زنجان ۱ نفر
سروستان ۱ نفر
سیرجان ۱ نفر
شاهینشهر ۱ نفر
شوش ۱ نفر
شوشتر ۳ نفر
شیراز ۱۵ نفر
کازرون ۱ نفر
کرمان ۳ نفر
کرمانشاه ۸ نفر
گچساران ۲ نفر
ماهشهر ۱ نفر
مسجد سلیمان ۲ نفر
مشهد ۲ نفر
ملایر ۵ نفر
نهاوند ۱ نفر
نیریز ۱ نفر
همدان ۳ نفر
یاسوج ۳ نفر
نامشخص ۵ نفر.
ــــ مسجد جامع
مسجدها و حسینیههای خرمشهر ایام انقلاب قلب مبارزه بودند و از روز اول جنگ محور دفاع از شهر و مرکز ساماندهی مدافعان شدند. در این میان مسجد جامع به دلیل سابقه و موقعیت راهبردیاش نقشی اساسی داشت و در حقیقت مرکز فرماندهی بود.
ــــ بندر و گمرک خرمشهر
وجود شرکتهای بزرگ تجاری و کشتیرانی داخلی و خارجی در بندر خرمشهر به این شهر چهرهای بینالمللی داده بود و ثروت زیادی در بندر خرمشهر جمع شده بود.
عملیات بیتالمقدس
زمان: دهم اردیبهشت سال ۶۱ تا سوم خرداد سال ۶۱
منطقه: جنوب اهواز و خرمشهر
رمز: یا علی ابن ابی طالب (ع)
هدف: آزادی خرمشهر هویزه جادهی اهواز - خرمشهر و رسیدن به مرز
نتیجه: آزادی خرمشهر، هویزه جادهی اهواز - خرمشهر و رسیدن به مرز
منبع: کتاب روایت خرمشهر - قلب مقاومت؛ اثر جعفر شیرعلینیا و سعید زاهدی
انتهای پیام/ 112