گروه استانهای دفاعپرس ـ حجتالاسلام والمسلیمن «عباس بابائی» مدیر قرارگاه تربیتی امین؛ سید! تو چه کرده بودی که دل از بزرگانی، چون حاج قاسم برده بودی؛ میدانستی حاج قاسم در غیابت چه گفته بود؟ «اگر سید شهید شود، یک لحظه هم نمیتوانم زندگی کنم!» حاج قاسم از خدا خداسته بود که اگر قرار است یکی از شما دو نفر کشته شود، سلیمانی کشته شود و تو ذخیرهای باشی برای این امت. او میخواست که پیشمرگ تو باشد!
تو مگر چه کرده بودی که مصباح عزیز دربارهات گفت: «من با محبت سید حسن نصرالله، به خدا تقرب میجویم و امیدوارم این حب سبب نجات من در روز قیامت باشد!»
سید! تو مگر که بودی که امام خامنهای عزیز هر روز برای سلامتیات صدقه میداد و در فراقت تو را «برادرم، عزیزم و مایهی فخرم» خطاب کرد؟! من یقین دارم سوزی که این روزها قلوب مؤمنین را در سراسر عالم به آتش کشیدهاست، از سوز دل «آقا» یی است که تو را، چون «فرزند» دوست میداشت و «هنوز عزادار توست»!
تو نشان دادی که فقط در مکتب خمینی و خامنهای است که انسانهایی بزرگ و تاریخساز تربیت میشوند؛ انسانهایی که میلیونها نفر از بودنشان شادمان و در فراقشان گریانند!
من بارها صفحات زندگیات را مرور کردهام؛ همانگونه که زندگی حاج قاسم را. راز رسیدنت به قلههای عزت و شرافت و کرامت و شهادت را در یک چیز دیدهام؛ تو ذوب در امام خامنهای بودی، همانگونه که او ذوب در خداست.
وقتی از تو نصیحتی خواستند، تمام باورهایت را که سالها با آن زیستی و فریاد زدی و مبارزه کردی و سرانجام در راهش به شهادت رسیدی، نوشتی: «بسم الله الرحمن الرحیم أوصیکُم بأن یکونَ ایمانکم بقیادةِ سماحةِ الامام الخامنئی دامَ ظِلّه محکماً و قویّاً مِن أجل دنیاکم و آخرتکم!»
تو بارها و بارها تمام اعتقاداتت را با همان شور حسینی که از جدت به ارث برده بودی، فریاد کردی: «امروز فرماندهی خیمهگاه ما امام خامنهای و مرکز آن جمهوری اسلامی ایران است.»
رهبر معظم انقلاب اسلامی هم بعد از شهادتت تو را در تاریخ و در دلهای عاشقانِ کرامت و شهادت جاودانه کرد: «سیّد مقاومت، یک شخص نبود، یک راه و یک مکتب بود، و این راه همچنان ادامه خواهد یافت.»
من زینپس از دلداگی پرشورت به آقا برای فرزندانم قصه خواهم گفت.
سیمای درخشان و زندگی فروزانت را که با «حُبّ ولیّ» نورانی و متعالی شدهبود، با اعتقادی محکم و راسخ به جوانان گام دوم نشان خواهم داد تا چلّهی پرافتخاری، چون تو را رقم زنند.
به تشنگان وادی عرفان خواهم گفت که برای رسیدن به لقاءالله در «شاهراه ولایت» طی طریق کنند تا همچون تو با قلبی آرام و سبقتی خیرهکننده به معبود رسند.
در برابر آنان که قله باورهای تو را ترک کردهاند و گاهگاهی پنجه به صورت آفتاب میکشند، فریاد «ما تَرکناکَ یَابنَ الحسین» سر خواهم داد.
با تو عهد میبندم که تا ظهور حضرت مهدی ارواحنافداه در رکاب نائب بزرگش، «لبیک یا حسین» را بسان تو فریاد کنم، باور کنم، زندگی کنم تا لیاقت شهادتی، چون تو را پیدا کنم.
«وَالسَّلامُ عَلی نَصرالله، یَومَ ولد و یَوم استشهد و یَوم یُبعَثُ حَیّاً.»
انتهای پیام/