گروه بینالملل دفاعپرس - نجاح محمد علی؛ تشییع شهدای حزبالله تنها یک مراسم عزاداری یا تلاش برای بالا بردن روحیه حزب و حامیان آن نبوده است، همانطور که برخی فکر میکنند، بلکه این رویداد فراتر از همه اینها بود و تجدید عهد و اراده برای ادامه مسیر را به نمایش گذاشت. این رویداد بیشتر از یک جنازه بود، بلکه یک همهپرسی مردمی آشکار و پیامی واضح بود که در هر گوشه از منطقه شنیده میشد و محتوای آن این بود که مقاومت ادامه دارد و مردم مقاومت هنوز بر عهد خود باقی ماندهاند و به اصول و ارزشهای خود پایبندند.
آنچه که اتفاق افتاد، شاهدی بر استقامت حزبالله در مقابل تمامی چالشها و تهدیدات بود و بر توانمندیهای سازمانی آن که حزبالله را در رده پیشگامان جنبشهای مقاوم در جهان قرار میدهد. حزبالله تنها بر تواناییهای نظامی خود تکیه ندارد، بلکه بر پایه مردمی مستحکم است که ستون فقرات هر حرکت سیاسی و نظامی را تشکیل میدهند. این پایه مردمی تنها گروهی از افراد همدرد نیست، بلکه شبکهای به هم پیوسته از حمایتهای مردمی و سیاسی است که به حزبالله قدرت پایداری و گسترش نفوذ را میدهد.
جمعیتهایی که خیابانها را در این تشییع پر کرده بودند تنها تعدادی از افراد حاضر نبودند، بلکه بیانگر یک اتحاد مردمی زنده بودند که جوهره مقاومت را تشکیل میدهد. این جمعیتها دوباره تأکید کردند بر ارتباط عمیق خود با مقاومت، وفاداریشان به شهدای آن و ایمان ثابتشان به اینکه مقاومت تنها راه برای آزادی و حاکمیت است. تشییع یک همهپرسی مردمی بود که درک مردم از مسیر خود، آگاهی آنها از کسانی که رهبری میکنند، و تأکیدی بر این بود که مردم بهطور کامل آگاهند که چه کسی پشت منافعشان ایستاده است.
پایه مردمی حزبالله نیروی محرکهای است که به حزبالله امکان ادامه حیات و مقاومت در برابر تمامی تلاشهای تخریب را میدهد، چه این تلاشها از داخل لبنان باشد و چه از خارج. از طریق این پایه مردمی، حزبالله ثابت کرده است که مقاومت تنها حرکات فردی یا نظامی نیست، بلکه یک سیستم اجتماعی-سیاسی است که تمامی اقشار مردم را در بر میگیرد و در آنها ارزشهای آزادی، دفاع از خاک و شرف ریشه دارد. بر این اساس، حزبالله قدرت خود را از این وحدت مردمی به دست میآورد و آن را بهعنوان اساس موفقیت خود در مقابله با اشغالگری و ظلم قرار میدهد.
در هر تشییع، موضوع تنها وداع با شهداء نیست، بلکه تجدید عهد با آنها و تجدید اصولی است که حزبالله بر آنها بنا شده است. تشییع اعلامی است از اراده برای ادامه مسیری که شهداء ترسیم کردهاند، و مسیری که مردم آن را مسیر خود میبینند. این یک یادآوری برای همه است که مقاومت بخشی از هویت جمعی مردم است و هر تلاشی برای تخریب یا نادیده گرفتن آن با مقاومت سخت از سوی کسانی که نقش خود را در این مبارزه درک میکنند، روبهرو خواهد شد.
ویژگی حزبالله نسبت به سایر حرکتهای سیاسی در منطقه، این است که این حزب ارتباطی ارگانیک با بخشهای وسیعتری از مردم لبنان و عربی دارد. حزبالله بر حمایت یک نخبگان سیاسی یا گروههای محدود تکیه نمیکند، بلکه به یک پایگاه مردمی عمیق و وسیع تکیه دارد که در مقابل تمام سختیها ثابت باقی میماند. این پایگاه مردمی به حزبالله نه تنها امکان بقای آن را میدهد بلکه ادامه اهدافش را و گسترش دایره تأثیرش را نیز تضمین میکند.
کیان صهیونیستی، از سوی خود، با دقت این صحنه را دنبال کرد و بهطور کامل درک کرد که نبرد هنوز به پایان نرسیده است. اگر کیان صهیونیستی فکر کند که غیبت رهبر یعنی پایان راه، اشتباه میکند. آیا تصور میکند که مردمی که امروز به خیابانها آمدهاند به سکوت بازخواهند گشت؟ در واقع، آنچه که کیان صهیونیستی در این صحنه شاهد بود، بهنوعی اعلام صریح از سوی دشمن بود که مسیر همچنان باز است و مقاومت ادامه دارد. بدون شک این کیان که از دغدغه بقا رنج میبرد، در مقابل این موقعیت که انعکاسدهنده استحکام دشمن است، که در مسیر خود ثابت باقی میماند، میلرزد.
مسیر روشن است، صدای واحد است، و آمادگی برای هر مواجههای که دشمن تحمیل کند، همیشه در دست است. اما سؤال باقی میماند: آیا شما هم برای آنچه که میآید آمادهاید؟ چگونه ممکن است رئیسجمهوری که ادعا میکند نماینده همه لبنانیهاست، از وداع با سید نصرالله که برای لبنان چیزی بیشتر از هر کسی دیگر ارائه داده، غایب باشد؟ چگونه میتواند رئیسی که جنازه قائد مقاومت را نادیده میگیرد، رئیس همه لبنانیها باشد؟ چگونه کسی که از ایستادن کنار مردمش در لحظه وفاداری میترسد، میتواند در هر نبرد بعدی ایستاده باشد؟ چگونه میتواند رئیسی که در لحظهای از خلاء ملی آمده، کشورش را به سوی آزادی و حاکمیت هدایت کند؟
کیان صهیونیستی در آسمان پرواز کرد تا بگوید که هنوز اینجا است، اما پاسخ از زمین آمد: ما هم اینجا هستیم. مشتها بالا رفت و فریادها در خیابانها بلند شد: “مرگ بر کیان صهیونیستی! لبیک یا نصر الله! ” آیا “سیادیون” تصور کردند که این هواپیماها سفیدپوشانی از صلح هستند؟ یا شاید آنها آنها را نادیده گرفتند تا جشنهای وفاداری به خارج را خراب نکند؟ کیان صهیونیستی آسمان ما را بهعنوان صاحب تصمیم نقض کرده است، و خود را آزادانه در آسمانها پرواز میکند، گویی که فضا بدون حاکمیت است. اما این موضوع برای ما مهم نیست. ما کسانی که با ما ایستادهاند را فراموش نمیکنیم و کسی که سلاح، پول و خون ارائه میدهد، ایران که در کنار ما ایستاد و جنوب لبنان را بازسازی کرد، روستاها ساخت و همواره در شرایط مختلف از ما حمایت کرد.
رهبر بزرگ، سید حسن نصرالله، مسجد الاقصی را در دل خود با محبت و ایمان کاشته بود و همیشه و همیشگی آرزوی آزادسازی بیتالمقدس را در سر داشت. او میدانست که آزادسازی الاقصی جهاد در راه خدا است و این آزادی وظیفه هر مسلمان است و خداوند کسانی را که در این وظیفه کوتاهی میکنند، به حساب میآورد. فلسطین با بیتالمقدس و مسجد الاقصی، مسئلهای بود که همیشه قلب و عقل او را مشغول کرده بود. سید نصرالله میدید که آزادسازی قدس مسیر مبارزهای است که باید همه آزادگان امت به آن پیروی کنند و او ملت را بهسوی این هدف عالی رهبری میکرد.
در دفاع از مردم فلسطین، سید نصرالله محورهای مقاومت را جمع میکرد و هماهنگی دقیقی برای حمایت از مردم فلسطین در برابر تجاوزات کیان صهیونیستی انجام میداد. او بر این باور بود که کیان صهیونیستی قطعا نابود خواهد شد، همانطور که رهبران صهیونیستی مانند نتانیاهو اعتراف کردند که از سخنرانیهای سید حسن نصرالله ترسیدهاند. او با وضوح از آینده نبرد و نقش ملت در این مبارزه طولانی سخن میگفت.
در نهایت، تشییع که جهان را لرزاند تنها وداعی با شهداء نبود، بلکه تجدید عهدی با مقاومت، اعلامی از وحدت مردم و تصمیمی برای ادامه مسیر بود. این یک یادآوری قوی بود که مقاومت، بهفضل جماهیر ثابت خود، باقی خواهد ماند و راه آزادی و مقاومت، راهی است که هر کسی که عاشق آزادی است و در برابر ظلم و اشغال ایستاده، آن را دنبال میکند.
انتهای پیام/ ۱۳۴