به گزارش خبرنگار دفاعپرس از سمنان، «حاج رجب بینائیان» در سال ۱۳۳۷ در روستای کلاته رودبار دامغان دیده به جهان گشود. فرزند محمد مهدی، از همان کودکی با رنج و مقاومت آشنا شد. برادرش، شهید محمدعلی، در سال ۱۳۶۴ در جبهههای غرب کشور به فیض شهادت نائل آمد و نام خانوادگی بینائیان را با خون سرخ شهیدان آمیخت.
از تونلهای زغالسنگ تا سنگرهای جبهه:
پیش از انقلاب و در سالهای نخستین پیروزی شکوهمند اسلامی، حاج رجب در شرکت زغالسنگ البرز شرقی مشغول کار بود. اما با فریاد «یا زهرا(س)» رزمندگان کردستان، او نیز کولهبار ایثار را بر دوش گرفت و همراه گروهی از دامغانیهای غیور، راهی جبهههای غرب و جنوب کشور شد. حضورش بهعنوان بسیجی و پاسدار افتخاری، آغازی بود بر مسیری پراز حماسه.
شجاعتی که زینالدین(ره) را به تحسین واداشت:
در عملیات خیبر، آنجا که آتش دشمن آسمان را میسوزاند، شجاعت حاج رجب، نگاه شهید زینالدین، فرمانده لشکر ۱۷ علیابنابیطالب(ع) را به خود خیره کرد. وقتی فرمانده گردان فتح دامغان، شهید ابوالفضل مهرابی، به شهادت رسید و جانشینش حبیب خورزانی مجروح شد، او عَلَم فرماندهی را بر دوش گرفت و همچون کوهی استوار در برابر طوفان ایستاد.
در سال ۱۳۶۵، فرماندهی گردان قمر بنیهاشم(ع) در عملیات کربلای ۴ به او سپرده شد. این گردان، تا پایان جنگ و در نبرد سرنوشتساز مرصاد، پرچمدار مقاومت بود. در تنگه چارزبر، آنجا که منافقین با پشتیبانی ارتش بعث عراق، ۱۶۲ کیلومتر به خاک ایران نفوذ کرده و فتح تهران را در خواب میدیدند، حاج رجب و یارانش سدی آهنین شدند. رزمندگان گردان قمر بنیهاشم(ع) زیر آتش سنگین دشمن، راه را بر جنایتکاران بستند و نقشههای شوم آنان را به خاک سیاه نشاندند. فرمانده کل قوا در وصف این آنان فرمودند: «آنکه ایستاد، تیپ قائم بود...».
حاج رجب در میانه سالهای جنگ، مدتی نیز در لبنان حضور یافت و پرچم مبارزه با استکبار را در آن دیار نیز برافراشت. این مرد بیادعا، همپای رزمندگان حزبالله، درس مقاومت را به دشمنان آموخت.
پس از جنگ، او که ۶۰ ماه از عمرش را در جبههها گذرانده و ۵۰ درصد جانبازی را بر تن داشت، بیسروصدا از سپاه خداحافظی کرد و به تونلهای تاریک زغالسنگ بازگشت. پس از بازنشستگی نیز در زادگاهش، کلاته رودبار، با دامداری و کشاورزی، پرچمدار اقتصاد مقاومتی شد که ولیفقیه فرمانش داد.
حاج رجب، نماد مردانی است که از دل تاریکی معدنها به آسمانِ نورانی جبههها پر کشیدند. او و همرزمش، شهید عبدالله عربنجفی، دو کارگر معدن بودند که به فرماندهان گردانهای سیدالشهدا(ع) و قمر بنیهاشم(ع) تبدیل شدند. امروز، نام او در تاریخ دفاع مقدس، همچون نگینی درخشان میدرخشد؛ یادآور این جمله شهید صیاد شیرازی که: «جنگ، مردان بزرگی میخواهد که از تبار خاک و ایمان باشند.»
حاج رجب، این سردار بیادعا، نهتنها در جبهه، که در تمام زندگیاش، درس وفاداری به آرمانهای امام و شهادت را تکرار کرده است. او ثابت کرد که مردان خدا، حتی وقتی اسلحه را زمین میگذارند، با بیل و داس، جهاد را ادامه میدهند.
انتهای پیام/