گروه استانهای
دفاعپرس- حجتالاسلاموالمسلمین «موسی سلیمانی» جانشین نمایندگی ولی فقیه در سپاه امام رضا علیهالسلام؛ حضرت خدیجه بزرگ بانوی اسلام وامالمومنین در دفاع از پیامبر سرمشق سه نوع ایثار و جهاد هستند.
۱. ایثار مالی. ایشان اموال خود را برای پیشبرد اسلام در اختیار پیامبر قرار دادند.
پیامبر اعظم ص در توصیف این ایثار فرمودند: «مَا قَامَ وَ لَا اسْتَقَامَ دِینِى الَّا بِشَیْئَیْنَ: مَال خَدِیجهِ وَ سَیْفِ عَلِىِّ بْنِ ابِىطَالِبٍ»
۲. ایثار جانی. حضرت خدیجه (س)، پیامبر اکرم (ص) را در سختیها و فراز و فرودها همراهی کردند.
بعد از وفات حضرت خدیجه (س)، پیامبراکرم (ص) غسل و کفن وی را بر عهده گرفتند. ناگهان جبرئیل در حالی که کفنی از بهشت همراه داشت، نازل شد و گفت یا رسول الله! خداوند به تو سلام میرساند و میفرماید او اموالش را در راه ما صرف کرد و ما سزاوارتریم که کفنش را بر عهده بگیریم. پس پیامبر خدا (ص) خدیجه را غسل دادند، حنوط کردند و با همان پارچهای که جبرئیل از طرف خداوند عزوجل برای او آورده بود، کفن کردند و آنگاه شخصاً درون قبر رفتند و پیکر پاک خدیجه (س) را در خاک نهادند و سنگ لحد را در جای خویش استوار ساختند و پیامبر اکرم (ص) در این هنگام برای همسرشان خدیجه (س) اشک میریختند، دعا میکردند و آمرزش میطلبیدند.
پیکر مطهر و نورانی حضرت خدیجه کبری (س) در قبرستان مَعلاة (ابوطالب یا حَجون) شهر مکه به خاک سپرده شده است. قبرستان مَعلاة قدیمیترین قبرستان شهر مکه است که به قبرستان حَجون (یا حُجون) و نزد ایرانیان به قبرستان ابوطالب نیز مشهور است و مقبره بنیهاشم نیز گفته میشود و عبدالمطلب (ع)، ابوطالب (ع)، یاسر و سمیه اولین شهدای اسلام هم در این قبرستان دفن شدهاند.
خدیجه سلاماللهعلیها بانویی حدودا ۶۳ تا ۶۵ ساله، مانند دیگر مسلمانان در شعب ابیطالب در تحریم شدید قرار گرفتند. بیشتر اموال ایشان در این سه یا چهارسال مصرف شد، و وقتی از محاصره آزاد شد، براثر آن رنجها و شکنجههای سخت، دو ماه بعد، از دنیا رفت، و در حقیقت به شهادت رسید.
۳. ایثار جایگاهی و آبرویی. حضرت خدیجه (س) پیش از ازدواج با پیامبر اکرم (ص) جایگاه ویژه در پیش زنان مکه و قریش داشت. با انتخاب پیامبر اکرم (ص) برای همسری، زنان قریش او را تحریم کردند.
مفضل بن عمر روایت مىکند که از امام صادق پرسیدم: «چگونه فاطمه متولد شد؟ فرمود: هنگامى که حضرت خدیجه با پیامبر اکرم ازدواج کرد، زنان قریش با او قطع رابطه کردند و به خانه او نرفتند و به وى سلام نکردند و اجازه ندادند هیچ زنى با او در ارتباط باشد.»
با توجه به موارد فوق حضرت خدیجه مصداق برجسته آیه «هَلْ أَدُلُّکُمْ عَلَی تِجَارَهٍ تُنجِیکُم مِّنْ عَذَابٍ أَلِیمٍ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَتُجَاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِکُمْ وَ أَنفُسِکُمْ ذَلِکُمْ خَیْرٌ لَّکُمْ إِن کُنتُمْ تَعْلَمُونَ» از سوره صف است.
سه وصیت حضرت خدیجه (س)
یکی از ماجراهای بسیار جانسوزی که در سال ششم یا هفتم تا دهم بعثت، یعنی در طول حدود سه سال و به قولی چهار سال رخ داد، محاصره شدید اقتصادی پیامبر اسلام (ص) و چهل نفر از یاران و مدافعان آن حضرت از سوی مشرکان، در درهای به نام شعب ابیطالب در میان دو کوه ابوقبیس و خندمه در مکه مکرمه بود و آنها در این مدت جز در چهار ماه حرام سال، در آن دره سوزان محصور بودند و گرمای داغ تابستان در آن بیابان خشک بیآب و علف و بدون هیچگونه وسایل و امکانات، و گرسنگی شدید و تشنگی طاقت فرسا را تحمل کردند.
حضرت خدیجه (س) بانویی که ۶۳ تا ۶۵ سال از عمر شریفش گذشته بود هم در کنار همسر گرامیش رسول خدا (ص) در این محاصره قرار گرفتند و از ایشان حمایت کردند و گرمای سوزان، گرسنگی و تشنگی، و فشارهای محاصره به قدری بود که صدای گریه کودکان بنی هاشم، از پشت کوه ابوقبیس تا کنار کعبه به گوش طواف کنندگان میرسید.
ایشان بیشتر اموال و دارایی خود را در این مدت صرف کرد و دو ماه پس از اینکه از محاصره آزاد شد، بر اثر آن رنجهای بسیار سخت و طاقت فرسای دوران محاصره، از دنیا رفتند و حضرت خدیجه کبری (س) حدود ۲۵ سال در خانه پیامبر اسلام (س) و بهعنوان همسر ایشان زندگی کردند و دوران پرفراز و نشیبی را با آن حضرت پشت سر گذاشتند و ایشان به فاصله کوتاهی بعد از وفات ابوطالب (ع) عمو و سرپرست پیامبر اکرم (ص) از دنیا رفتند به همین دلیل آن سال را «عامُ الحُزْن» به معنای سال غم و اندوه نامیدند و البته این نامگذاری به پیامبر (ص) نسبت داده شده است و در همین سال بود که محاصره مسلمانان در شعب ابیطالب پایان یافت.
زمانی که بیماری حضرت خدیجه (س) شدت یافت، عرض کردند یا رسول الله! چند وصیت دارم؛ من در حق شما کوتاهی کردم، مرا عفو کنید و پیامبر (ص) فرمودند هرگز از تو تقصیری ندیدم و نهایت تلاش خود را به کار بردی و در خانهام بسیار خسته شدی و اموالت را در راه خدا مصرف کردی.
عرض کرد یا رسول الله! وصیت دوم من این است که مواظب این دختر باشید، و به فاطمه زهرا (س) اشاره کرد؛ چون او بعد از من یتیم و غریب خواهد شد پس مبادا کسی از زنان قریش به او آزار برساند، مبادا کسی به صورتش سیلی بزند، مبادا کسی بر او فریاد بکشد، مبادا کسی با او برخورد غیر ملایم و زنندهای داشته باشد.
اما وصیت سوم را شرم میکنم برایت بگویم و آن را به فاطمه (س) عرض میکنم تا او برایت بازگو کند و سپس فاطمه (س) را فراخواند و به وی فرمود نور چشمم! به پدرت رسول الله بگو، مادرم میگوید من از قبر در هراسم. از تو میخواهم مرا در لباسی که هنگام نزول وحی به تن داشتی، کفن کنی. پس فاطمه زهرا (س) از اتاق بیرون آمد و مطلب را به پیامبر (ص) عرض کرد. پیامبر اکرم (ص) آن پیراهن را برای خدیجه (س) فرستاد و او بسیار خوشحال شد.
بعد از وفات حضرت خدیجه (س)، پیامبراکرم (ص) غسل و کفن وی را بر عهده گرفتند. ناگهان جبرئیل در حالی که کفنی از بهشت همراه داشت، نازل شد و گفت یا رسول الله! خداوند به تو سلام میرساند و میفرماید او اموالش را در راه ما صرف کرد و ما سزاوارتریم که کفنش را بر عهده بگیریم.
پس پیامبر خدا (ص) خدیجه را غسل دادند، حنوط کردند و با همان پارچهای که جبرئیل از طرف خداوند عزوجل برای او آورده بود، کفن کردند و آنگاه شخصاً درون قبر رفتند و پیکر پاک خدیجه (س) را در خاک نهادند و سنگ لحد را در جای خویش استوار ساختند و پیامبر اکرم (ص) در این هنگام برای همسرشان خدیجه (س) اشک میریختند، دعا میکردند و آمرزش میطلبیدند.
پیکر مطهر و نورانی حضرت خدیجه کبری (س) در قبرستان مَعلاة (ابوطالب یا حَجون) شهر مکه به خاک سپرده شده است. قبرستان مَعلاة قدیمیترین قبرستان شهر مکه است که به قبرستان حَجون (یا حُجون) و نزد ایرانیان به قبرستان ابوطالب نیز مشهور است و مقبره بنیهاشم نیز گفته میشود و عبدالمطلب (ع)، ابوطالب (ع)، یاسر و سمیه اولین شهدای اسلام هم در این قبرستان دفن شدهاند.
انتهای پیام/