گروه استانهای دفاعپرس: از صدر اسلام تاکنون هرگاه که جبهه کفر و باطل با تمام امکانات مادی خود به ستیز با جبهه اسلام و حق رفته است؛ خداوند امدادهای خود را شامل حال مجاهدین راستین در جبهه حق کرده است و آنها را در میانههای نبرد تنها نگذاشته است.
برای نمونه پروردگار در جنگ بدر با اشاره به آیه ۱۲ سوره انفال «إِذْ یُوحِی رَبُّکَ إِلَى الْمَلَائِکَةِ أَنِّی مَعَکُمْ فَثَبِّتُوا الَّذِینَ آمَنُوا سَأُلْقِی فِی قُلُوبِ الَّذِینَ کَفَرُوا الرُّعْبَ فَاضْرِبُوا فَوْقَ الْأَعْنَاقِ وَاضْرِبُوا مِنْهُمْ کُلَّ بَنَانٍ»؛ هنگامى که پروردگارت به فرشتگان وحى مىکرد که من با شما هستم پس کسانى را که ایمان آوردهاند ثابتقدم بدارید بهزودى در دل کافران وحشت خواهم افکند پس فرازگردنها را بزنید و همه سرانگشتانشان را قلم کنید) به نقش این امدادها، پیروزى مسلمانان و شکست کافران اشاره مىکند.
در دوران دفاع مقدس نیز؛ رزمندگان اسلام در مواجهه با رژیم متجاوز بعثی عراق، با اتفاقات و صحنههای مواجه میشدند که وقوع آن، جز به مدد پروردگار و توسل به چهارده معصوم علیهمالسلام محقق نمیشد و اگر نبود آن امدادها، چهبسا دشمن مهاجم کمتر از هشت سال؛ خاک کشور ایران را به اشغال خود درمیآورد.
«مرتضی نصیری» از رزمندگان لشکر پنج نصر و پیشکسوت دفاع مقدس؛ از جمله رزمندگانی است که با مشاهده برخی از صحنههایی در عملیات «والفجر ۸» معتقد است که وقوع پیروزی در این عملیات غرورآفرین جز به مدد الهی میسر نمیشد؛ به همین خاطر برای بیان این حقایق مستور؛ گفتوگویی با او داشتیم که آن را در ادامه از نطر میگذرانید.
دفاعپرس: اگر بخواهید میزان سختی عملیات «والفجر ۸» را بیان کنید؛ آن را چطور توصیف میکنید؟
در زمان جنگ تحمیلی؛ اصطلاح یا جمله معروفی بود که میگفتند: «اگر میخواهید در عملیاتی، خون کمتری ریخته شود باید پیش از عملیات زحمت و عرق زیادی ریخته شود». این نکته یا مطلب اجرا نمیشد مگر با آموزشهای سختی که رزمندگان به مدد توکل بر خداوند و توسل به ائمه اطهار علیهمالسلام داشتند. عملیات «والفجر ۸» جز سختترین عملیاتهایی بود که آموزش مشکلی را هم در پی داشت و این بدان خاطر بود که کسی با آب وحشی رودخانه اروند آشنا نبود.
اروندرود در نزدیکی خلیج فارس و شهر راهبردی و نفتی «فاو» قرار دارد بهطوری که ترکیب آب خلیج فارس و اروند یک جزر و مد بینهایت وحشتناکی را به وجود میآورد که نه امکان قایقرانی در آن وجود داشت و نه شرایطی را برای یک غواص که بتواند در این آبها با کفشهای غواصی فین بزند. از طرف دیگر بهخاطر اینکه این عملیات در فصل زمستان و در شب انجام میشد؛ دمای آب در شبانگاه به شدت پائین میآمد؛ یعنی چنین حالتی برای رزمنده غواصی که تا به حال اصلاً در آب شنا نکرده بود و میخواست در اروندرود شنا کند، انجام عملیات را مشکل میکرد.
در کنار موارد یاد شده؛ پوشیدن لباس مخصوص غواصی هم کار راحتی نبود. به همین خاطر بر اساس تدبیری که مربیان آموزش اتخاذ کرده بودند؛ این لباسها پیش از عملیات در درون یک دیگ آب جوش قرار میگرفت تا کمی ملایم و نرم شود. وقتی که رزمندهای در نیمه شب و در سردی آبهای اروند پایش به آب میرسید؛ از شدت سرما دندانهایشان به هم میخورد!
دفاعپرس: سختی عملیات «والفجر ۸» فقط به همین جا محدود میشد؟
خیر. همانطور که اشاره کردم؛ پیش از این عملیات رزمندگان باید آموزشهای رزمی سختی را طی میکردند که فقط یکی از آنها عبور اروندرود بود و باقی آنها عبارت بودند از جنگ در نخلستان، درگیری در ساحل دشمن با وجود موانعی که در آن بود، آموزش اختفاء و نحوه استتار.
دفاعپرس: اقدامات پیشگیرانه عملیات «والفجر ۸» از سوی یگانهای رزم چطور اتخاذ شد؟
فاصله رزمندگان با ساحل نیروهای عراقی، کمتر از ۶ کیلومتربود؛ یعنی ما با منطقه بکر و دستنخوردهای مواجه بودیم که تا قبل از آن، هیچگونه عملیاتی در آن انجام نشده بود. وقتی که نیروهای رزمنده برای شناسایی وارد منطقه شدند، در آنجا هیچگونه عوارض جنگی وجود نداشت و مردم با احشام خود در آنجا زندگی و از نخلستانهای خود استفاده میکردند؛ بر همین اساس ما باید طوری اقدام میکردیم که دشمن متوجه نقشه رزمندگان ایرانی برای انجام یک عملیات نشود. برای اینکه این مهم انجام شود؛ در ابتدای کار، جهادگران جهادسازندگی اقدام به راهسازی کردند و به تدریج مردم عادی از چند نقطهای که قرار بود در آنجا عملیات انجام شود را خارج کردند؛ که این اقدام؛ کار آسانی نبود.
بعد از انجام این مرحله تسلیحات لازم برای پشتیبانی از عملیات در منطقه مستقر شد. همانطور که گفتم؛ اجرای چنین عملیاتی باید بهگونهای بود که مورد توجه دشمن قرار نگیرد چراکه علاوه بر جاسوسها، از طریق اطلاعاتی که آمریکاها در اختیار صدام قرار میدادند لو رفتن عملیات «والفجر ۸» همواره در معرض تهدید قرار داشت.
وقتی که رزمندگان واحد شناسایی برای اولین بار با لباس غواصی از اروند عبور کردند و سپس بازگشتند؛ طبق گزارشهایی که به فرمانده وقت لشکر پنج نصر؛ «محمدباقر قالیباف» ارائه شد بدین قرار بود که وقتی آنها به آن طرف اروند میرسیدند؛ آب بالا میآمد در مد کامل قرار میگرفت. وقتی که چنین حالتی به وجود میآید خط بین ما و عراقیها موازی یکدیگر میشد و به طوری که رزمندگان در فاصله یک کیلومتری و به وضوح؛ صدای عادی رزمندگان را به زبان فارسی میشنیدند؛ به بیان دیگر، امواج آب صدای آنها را از سنگرهای خودی به خطوط عراقی منتقل میکرد! که جای تعجب داشت که چطور بعثیها تا به حال متوجه این حالت طبیعی از اروند نشدهاند؟! به همین دلیل بر اساس ارزیابیهای رزمندگان واحد شناسایی؛ تصمیم بر این شد که وقتی آب اروند در جزر کامل قرار دارد، عملیات انجام شود تا پائینتر از خطوط عراقیها قرار بگیرد.
دفاعپرس: نحوه ورود رزمندگان به اروندرود در شب عملیات چطور بود؟
نحوه ورود رزمندگان به آب اینطور تعریف شده بود که برای شروع، هفت نفر از غواصان بهعنوان جلودار ورود پیدا میکردند و هر کدام؛ یک طناب در دست داشتند که به جایی وصل نبود بلکه آزاد بود. این اقدام بدان خاطر بود که به فاصله ۵۰ نفر، به صورت دونفر دونفر، طناب را بگیرند تا رزمندگان از مسیر اصلی منحرف نشوند. با اینکه پیش از عملیات «والفجر ۸» من به همراه سایر رزمندگان برای شناسایی به خاک عراقیها نفوذ کرده و از آب اروند رد شده بودیم، اما آن شب؛ با تمام این شبهایی که عبور کرده بودیم، متفاوت بود به طوری که در ابتدای کار طوفان وحشتناکی شروع شد و رزمندگان، کنترل خودشان را از دست دادند و این باعث شده بود که غواصها نتوانند در آب فین بزنند. در همین حین؛ باران شدیدی هم گرفت، حال آنکه آسمان صاف دیده میشد! مجموع این اتفاقات باعث شد که نیروهای رزمنده؛ مضطر شوند چراکه شدت تلاطم آبها، ستون رزمندگان را بهم میزد و باعث میشد که سروصدایی از تجهیزات و سلاحها، ایجاد شود و این باعث نگرانی غواصها شده بود که مبادا نیروهای دشمن از حضور ایرانیها مطلع شوند.
در همین احوالات؛ رزمندگان ناگهان خود را در ساحل نیروهای عراقی مشاهده کردند! در آن لحظه اصلاً باور نمیکردیم که به این نقطه رسیدهایم چراکه اصلاً فین نزده بودیم و موج آبها ما را به آنجا کشانده بود!
وقتی که به آن سوی آب رسیدیم؛ در آنجا معجزه دیگری از خداوند را مشاهده کردیم و آن هم پیدا شدن قورباغههایی بود که در آنجا جمع شده بودند و این باعث شده بود که در طول خط ساحلی یک صدای بلندی تولید کنند به طوری که صدابهصدا نرسد. این حالت؛ باعث شده بود که نیروهای بعثی اصلاً شک نکنند که ایرانیها وارد منطقه آنها شدهاند!
دفاعپرس: وقتی که وارد خطوط دفاعی عراق شدید، چطور از آن عبور کردید؟
وقتی که به خطوط دفاعی عراقیها رسیدیم با موانع آنها روبهرو شدیم به طوری که در ابتدای سده دشمن؛ یک ردیف، سیم خاردار فرشی پهن شده بود که نفر، نه از روی آن و نه حتی از زیرش میتوانست رد شود. در کنار این؛ ۱۵ ردیف سیم خاردار حلقهای درهم تنیده به کار برده بودند که لابهلای آنها؛ میلههای خورشیدی قرار داشت. این میلهها از میلگردهای ۲۲ با سرعاجهای تیزی درست شده بود تا قایق نتواند از آن به راحتی عبور کند.
دفاعپرس: نحوه خنثیسازی این موانع چگونه بود؟
بر اساس رزمایشهای پیش از عملیات؛ نحوه عبور از این موانع به رزمندگان آموزش داده شده بود که سختترین آنها عبور از مانعهای خورشیدی بود. برای این کار، رزمندگان تخریب به وسیله خرجهای انفجاری C ۴ و قرار دادن آنها در رأس هرم خورشیدی، آنها را منفجر میکردند و بعد از این، غواصها با عبور از زیر این موانع؛ باقی مانعهای موجود را هم تخریب و منهدم میکردند.
انتهای پیام/