به گزارش دفاع پرس از سمنان، گردان های کربلا و امام موسی بن جعفر (ع) پس از برگشتن مأموریت حدود شش ماهه شمال غرب در تاریخ 3 آبان 63 که به دلایلی انجام عملیات در آن منطقه منتفی گردید در تاریخ 10 دی ماه 63 به همراه نیروهای بسیجی از سطح استان سمنان به منطقه جنوب اهواز اعزام و از آنجا به مقر اصلی لشگر 17 علی بن ابیطالب (ع) در انرژی اتمی مستقر می شوند و پس از سازماندهی در سطح گردان، گروهان، دسته هر روز یک ساعت قبل از نماز مغرب به صورت سینه زنی از محل چادرها تا حسینیه عزاداری نموده و با خواندن نماز جماعت در سه وقت صبح، ظهر، شب در حسینیه و خواندن قرآن، دعای توسل، زیارت عاشورا، کمیل، سمات، ندبه و راز و نیاز با خدای یکتا و به جا آوردن نماز شب و عزاداری برای سالار شهیدان اباعبدالله الحسین (ع) و ائمه اطهار روحیه معنوی خود را دو چندان نمودند .
با حضور هر روز خود در صبحگاه و انجام ورزش صبحگاهی حدود 5 الی 7 کیلومتر و راهپیماییهای کوتاه مدت ، بلند مدت روزانه و شبانه به مسافت 10 الی 20 کیلومتر آمادگی خود را دوچندان نمودند .
فراگیری آموزش انواع سلاحهای سبک و سنگین به صورت تئوری و عملی، آموزش تخصصی مخابرات، قطب نما، نقشه خوانی، اوقات بیکاری بیشتر دقت خود را صرف خواندن قرآن کریم می نمودند، پس از آن گردان ها به اردوگاه شهید زین الدین در حوالی اندیمشک انتقال که در آنجا پس از زدن چادرها و برپا نمودن حسینیه ادامه آموزش های نظامی تخصصی و آمادگی بیشتر برای شرکت در عملیات پیش رو را آغاز نمودند .
پس از آنجا مدت یک هفته برای فراگیری آموزش شنا و طریقه پیاده شدن و سوار شدن قایق و بلم با مسافت های طولانی به سد دز رفته و پس از تکمیل آموزش های لازم آبی، خاکی مشخص گردید که عملیات آتی بایستی با دشمن از درون آب و خشکی مبارزه نمود.
نیروها با وسیله نقلیه دوباره به پادگان انرژی اتمی انتقال یافتند.
مسئولین مخابرات، تبلیغات، تدارکات، پرسنلی و تعاون گردانها آموزش های لازم را به نیروها داده و وسایل شخصی همین طور کارت و پلاک ، نامه و وصیت نامه از آنها تحویل گرفتند .
مخابرات آخرین آموزش ها را با کد و رمز و کنترل تمامی بی سیم ها تا سطح دسته انجام، تبلیغات با گرفتن عکس های تکی و دسته جمعی، تصویربرداری و ضبط پیام های رزمندگان و مصاحبه از مسئولین گروهان، تدارکات ، تحویل آخرین تجهیزات لازم ، مهمات ، وسایل پوشاک ، جیره غذایی از تدارکات لشکر ، پرسنلی آخرین آمار رزمندگان حضور برای عملیات را کنترل نمودند . همه این موارد گویای یک نبرد و عملیات سخت و جانانه با دشمن را خبر می داد .
48 ساعت قبل از عملیات رزمایش و مانور در منطقه ای مشابه منطقه عملیات پیرامون نحوه عبور از موانع ، گذر از آب ، نیزارها و تصرف کمین های فرضی و موانع استحکام دشمن انجام که نیروها تا اذان صبح به مقر رسیدند .
گردان های کربلا و موسی بن جعفر (ع) مأموریت داشتند پس از عبور از گردانهای حضرت رسول (ص) ، سیدالشهداء (ع) ضمن پاکسازی مواضع با عبور از آبراه ها و رسیدن به خشکی از جاده ، کانال و دشت دارای نیزار دشمن را شکست و سنگرهای کمین و اجتماعی استحکام دشمن را منهدم و خود را به سیل بند ساحل دجله رسانده و در آنجا پدافند نمایند .
24 ساعت قبل عملیات گردانها در جزیره روی پدهایی که توسط گردان مهندسی با پل های کوثری آماده نموده ، هدایت و استقرار یافتند و در غروب شب عملیات طبق سازمان عملیات ابتدا گردانهای موج اول و سپس گردان کربلا ، گردان امام موسی بن جعفر (ع) وارد عمل شدند .
بخشی از مسیر را با خاموش کردن قایق و پارو زدن انجام و در کنار آبراه پهلو گرفته و حتی نماز مغرب و عشاء را در داخل قایق خواندند .
دشمن با اولین ارتباط بی سیم فرمانده لشگر آتش سنگینی به مدت 20 دقیقه آغاز نمود . لیکن نیروهای خودی هیچ عکس العملی از خود نشان نداده و همه نیروها دراز کش در قایقها ، بلم ها و حتی غواصان سر زیر آب کرده و هیچ حرکتی که باعث تحریک دشمن شود را نکردند .
ساعت 23 پس از اطمینان فرمانده لشگر 17 علی ابن ابیطالب (ع) از رسیدن گردان حضرت رسول (ص) (خطشکن) به اولین موانع رمز عملیات را با کلمه یا زهرا... یا زهرا... یا زهرا (س) را اعلام و تمامی نیروها را برای نبرد با دشمن تحریک نمود .
با فراهم شدن زمینه ادامه عملیات، گردان های کربلا و موسی ابن جعفر (ع) وارد عمل شدند تا عملیات در عمق را با هدف رسیدن به رود دجله و تشکیل خط پدافندی فجر ادامه دهند.
علی خانی فرمانده گردان کربلا می گوید : مأموریت ما در ادامه عملیات این بود که خود را به دجله برسانیم . وقتی حرکت خود را آغاز کردیم به دلیل گم شدن در آبراه ها و تاریکی شب و آتش شدید دشمن نیروهای گردان ما پراکنده شدند .
در عین حال ساعت 03:00 بامداد به سیل بند اول دشمن رسیدیم . شرایط سختی حاکم بود . آتش شدید دشمن بر سر ما می ریخت و هرچه صدا می زدم کسی فریادهایم را نمی شنید . می دانستیم که تهاجم به دشمن و ادامه عملیات در روز بسیار سخت است . لکن هنوز عده ای از نیروهایم نیامده بودند . بعد از اقامه نماز صبح دیدم که یکی یکی قایق ها می رسند . وقتی همه بچه ها رسیدند آن ها را به سیل بند دوم برده و با ایشان صحبت کردم تا هم از
پراکندگی درآیند و هم ضمن توجیه شدن به ادامه کار، روحیه شان تقویت گردد .
فرمانده گردان موسی ابن جعفر(ع) می گوید : هنگامی که رزمندگان گردان های خط شکن و موج اول عملیات در حال پاک سازی و تثبیت خط و الحاق با یکدیگر بودند فرمانده لشکر به دنبال رسیدن
به هدف تعیین شده از طرف قرارگاه بود . لذا برادر اخلاقی مسئول محور دوم با من تماس گرفت و از ما خواست که وارد عمل شده و اهداف مأموریتی خود را تأمین نماییم. گردان کربلا خود را به خط مقدم رساند . نیروهای گردان موسی ابن جعفر (ع) هم قرار بود از آبراه مختار وارد عمل شوند که با بسته شدن این آبرا ه و بر اثر آتش دشمن، ناصر ترحمی جانشین این گردان به شدت مجروح و سپس شهید گردید.
کمین جمل2 یک قایق از گروهان یکم گردان موسی ابن جعفر(ع) را هم هدف آتش خود قرار داد که منجر به شهادت و مجروحیت سرنشینانش شد . بلافاصله ناصر ترحمی جانشین گردان، شهدا و مجروحین را به قایق خودش منتقل کرد. وی در آخرین لحظات که به قایق خودش باز می گشت هدف رگبار گلوله های دشمن قرار گرفته و در حالی که ذکر لااله الا الله را بر لب داشت و به درون قایق هدایت شد ، در آخرین لحظات خطاب به رزمندگان گفت : « مقاومت کنید چون امام و خانواده شهداء در انتظار پیروزی شما هستند » و پس از آن به شهادت رسید.
برادر اخلاقی با من تماس گرفت و پس از این که متوجه شد راهکار ما بسته شده و جانشین من هم مجروح گردیده، از من خواست که از طریق آبراه نینوا که متعلق به لشکر ولیعصر (عج) بود خود را به سیل بند دشمن برسانم . وی گفت: شما جلوتر بروید من هم نیروهایتان را هدایت می کنم تا به شما برسند.
وقتی اخلاقی متوجه شد که من نسبت به آبراه نینوا توجیه نیستم خودش آمد و ما را به سیل بند دشمن رساند . پس از رسیدن به خشکی یک نفر را با قایق فرستادیم تا نیروهای گردان را بیاورد .
فرمانده گردان موسی ابن جعفر (ع) می گوید : با رسیدن نیروها به اتفاق مسئول محور حرکت به سمت جنوب منطقه را آغاز کردیم. در بین راه اخلاقی از ناحیه مچ پا مجروح شد اما به حرکت خود پا به پای ما ادامه داد . با رسیدن به جاده، حرکت در عمق منطقه عملیاتی را ادا مه داده و در حالی که بر اثر آتش دشمن تعدادی از برادران گردان به شهادت رسیده و مجروح شدند در سپیده دم صبحگاهی به نیروهای گردان های سیدالشهداء (ع) و کربلا که قبل از ما در منطقه مستقر شده بودند رسیدیم . در این حال، بارانی از خمپاره های سبک از سوی نیروهای عراقی باریدن گرفت و تعداد نسبتاً زیادی از نیروهای گردان ما و کربلا و سیدالشهدا (ع) را به شهادت رسانده یا مجروح نمود.
در صبح روز 20/12/1363 حجه الاسلام بشردوست فرمانده قرارگاه کربلا در تماسی با فرمانده لشکر 17 بر ادامه پیشروی هر چه سریع تر نیروها به سمت اهداف از پیش تعیین شده تأکید کرد . فرمانده لشکر نیز بلافاصله در ساعت 06:05 بامداد طی تماسی با برادر محمود اخلاقی فرمانده محور دوم، ضمن در خواست گزارش از آخرین وضعیت پیشروى نیروهاى محور 2 لشکر و تیپ 44 قمر بنى هاشم (ع) که در جناح چپ لشکر عمل می کرد، دستور داد با اعزام سریع گردان هاى موسى ابن جعفر (ع) و کر بلا و گسترش آن ها در منطقه، زمین ه الحاق با تیپ 44 قمر بنی هاشم (ع) را فراهم سازد . و تأکید می کند که تماس بعدى شما باید ساعت 8 صبح از روستاى النهیر در کنار رود دجله باشد . فرمانده گردان موسی ابن جعفر (ع) می گوید : فرمانده لشکر ضمن دستور به مسئول محور دوم، مجدد اً با من و فرمانده گردان کربلا تماس گرفت و از ما خواست که حرکت در عمق را برای رسیدن به اهداف از پیش تعیین شده ادامه دهیم . به ایشان گفتم : نیروهایم شهید و مجروح و پراکنده شده اند . وی تأکید کرد هر طور شده باید خود را به سیل بند لب دجله برسانید.
لذا نیروهای خو د را جمع آوری و مجدداً سازماندهی کردم . یکی از گروهان ها را به فرماندهی علی رضایی که فردی شجاع و لایق بود به جلو فرستاده و به دو گروهان دیگر دستور دادم تا با آتش خود آن ها را پشتیبانی نمایند . علی رضایی نیز در مانور گروهانی که برای نیروهایش طراحی کرده بود دو دسته را برای پیشروی به سوی دجله در نظر گرفت و یکی از دسته هایش را مأمور کرد تا به مقر عراقی هایی که بر سر نیروها آتش می ریختند حمله برده و ضمن تار و مار ساختن آن ها به سمت دجله حرکت کند .
هنگامی که این نیروها به مقر عراقی ها حمله کردند تعدادی از نیروهای گردان سیدالشهداء (ع) که از آتشباری نیروهای عراقی به خشم آمده بودند به طور خود جوش به این مقر حمله کرده و به اتفاق این دسته عراقی ها را به هلاکت رسانده یا فراری دادند .
رضایی و نیروهایش سنگرهای دشمن را پاک سازی کرده و جلو می رفتند . وی در مسیر خود به یک نفر از نیروهای دشمن که به شدت مقاومت می کرد دست یافته و او را بر زمین کوبیده و دو گلوله به سرش شلیک کرد . تعدادی از رزمندگان گروهان هم به یک سنگر محکم و نسبتاً بزرگی برخوردند که صدای نیروهای دشمن از درون آن شنیده می شد . همه ی آنها را اسیر و به عقب منتقل نمودند .
برادران گردان های کربلا و سیدالشهداء (ع) نیز با آتش پشتیبانی خود، این نیروها را حمایت کردند . با سقوط این مقر که به سرعت انجام شد گردان های کربلا و موسی ابن جعفر (ع) با سرعت هر چه تمام تر خود را به سیل بند شرقی رود دجله و روستای النهیر در کنار این رود رسانده و ضمن گسترش در این منطقه خط فجر را تأمین نمودند . علی رضایی فرمانده گروهان یکم گردان موسی ابن جعفر (ع) اولین نفراتی بود که خود را به رود دجله رساند . وی در همین نقطه هدف گلوله نیروهای دشمن قرار گرفت که بلافاصله به شهادت رسید . پس از رضایی معاونش محمد حسین هراتی فرماندهی گروهان را عهده دار شد.
فرمانده گردان کربلا می گوید : با فرمانده گردان موسی ابن جعفر (ع) هماهنگ شده و حمله و فشار بر دشمن را آغاز کردیم. گردان موسی ابن جعفر (ع) در سمت راست و ما در سمت چپ عمل می کردیم . ابتدا گردان موسی ابن جعفر (ع) حمله را آغاز کرد که متحمل تلفاتی هم شد لکن کار ادامه پیدا کرد و دشمن در حالی که غافل گیر شده و انتظار جنگیدن در روز را نداشت دست به عقب نشینی زد . نیروهای دشمن در حال عقب نشینی هم آتش خود را بر روی رزمندگان ما اجرا می کردند .
اما نیروهای ما به رزم بی امان خود ادامه داده و پس از گذشت کمتر از یک ساعت بر روی خاکریز بعدی دشمن مستقر شدند و از همان خمپاره هایی که بر سر ما می ریخت بر علیه نیروهای در حال فرار خودش استفاده کردند و با پشتیبانی همین آتش عملیات را به سمت رود دجله ادامه دادند و ساعتی بعد با گذشتن از روستای النهیر و اتخاذ تدابیر مناسب خود را به سیل بند شرقی دجله و حاشیه روستای النهیر رسانده و در آن جا مستقر شدند . با رسیدن گردان موسی ابن جعفر (ع) به دجله فرمانده گردان علی اکبر ابراهیمی را به همراه سه نفر دیگر مأمور کرد تا حاشیه سیل بند دجله به طرف پل خندق را شناسایی نمایند . این افراد ضمن شناسایی منطقه، دو خودرو نظامیان عراقی را هم منهدم کردند .
فرمانده لشکر را بر آن داشت تا بی درنگ با اتخاذ تدابیری مانع از سقوط خط شود . لذا از طریق بی سیم به محمود اخلاقی فرمانده محور دوم دستور داد تا باقیمانده گردان های زخم خورده کربلا و موسی ابن جعفر (ع) را که در کنار روستای النهیر مستقر بودند به کمک گردان امام رضا (ع) بفرستد. برادر اخلاقی می گوید: در تماسی که با گردان امام رضا (ع) داشتم .
گفتند: که تانک های دشمن به خط رسیده اند و ما هم نیروی کافی برای مقابله با آن ها نداریم . لذا ما هم باقیمانده نیروهای گردان کربلا و موسی ابن جعفر (ع) را که در حد ود 270 نفر می شدند به سمت مواضع گردان امام رضا (ع) بردیم. لکن به دلیل این که هیچ جان پناهی نداشته و بایستی برای رسیدن به دشمن و مقابله با او در دشت باز حرکت می کردیم تعداد زیادی از نیروهایمان شهید و مجروح شدند .
اخلاقی می گوید : حضور به موقع و رزم و مقاومت چشم گیر گردان های موسی ابن جعفر (ع) و کربلا باعث شد که دشمن در تحقق اهداف خود ناکام مانده و از مواضع متصرفه عقب نشینی کند.
با اوج گرفتن نبرد بین رزمندگان اسلام و نیروهای دشمن در روز پنجم عملیات، گروهان امام حسین (ع) برای کمک به رزمندگان گردان های کربلا و موسی بن جعفر (ع) وارد عمل شده و حماسه ای به یاد ماندنی آفرید . فرمانده گروهان برادر اسماعیل نادری می گوید : « در پی اوج گیری نبرد در عصر روز پنجم عملیات، به دستور فرمانده لشکر به کمک گردان های کربلا و موسی ابن جعفر (ع) شتافته و وارد منطقه نبرد شدیم.»
زمانی که فرمانده گردان موسی بن جعفر (ع) مجروح شده و به عقب رفتند شهید قربانعلی زمانی پور مسئولیت فرماندهی گردان را به عهده داشت . برادر سید تقی شاهچراغی و شهید کیومرث نوروزی که در تیپ 28 صفر بودند برای شرکت در عملیات به منطقه عملیاتی آمده و گردان را هدایت نمودند . منصور جلالی و حسین منتظری، که از کادر دوم گردان کربلا در تیپ 28 صفر بودند نیز به گردان کربلا آمده و گردان را هدایت نمودند، نیروهای گردان کربلای 2 در روز اخر تا اسکله از آن نیروها استفاده نشد.
به دلیل عدم موفقیت لشگر 7 ولی عصر (عج) و عدم پیشروی و قفل شدن آن محور و جناح سمت راست باتوجه به مسافت بسیار زیادی که خالی بود و از سویی پلی که در سمت راست دجله بود تانکها به راحتی عبور کرده و حجم عظیمی از تانکها در منطقه تجمع نمودند . با گذشت 4 روز از عملیات و مقاومت جانانه دو گردان در مقابله با دشمن آرایش تانکها در این روز به وضوح دیده می شد به طوری که نیروهای خودی با شلیک آر پی جی به سوی تانکها نشانه رفته لیکن به علت مسافت زیاد به آنها نمی رسید .
در روز پنجم دشمن با پشتیبانی آتش توپخانه ، موشک ، بالگرد و آرایش تانکها از خط تماس تا عقبه نیروهای خودی جهنمی از آتش را به پا نموده تا نیروها را به عقب رانده و محاصره نمایند . با دستور فرمانده محور شهید محمود اخلاقی گردانهای کربلا و موسی بن جعفر (ع) در زیر آتش دشمن خود را به خاکریز رسانده و با شکار تانکهای دشمن و نبردی جانانه با تانکها پس از ساعتی دشمن را به عقب راندند و با دستور پس از تحویل خط به نیروهای کمکی 55 هوابرد به منطقه خود بازگشتند .
در صبح روز بعد آتش دشمن شدیدتر از روز قبل گردید و نیروهای ارتش ضمن استقامت در برابر دشمن با مجروح و زخمی شدن به عقب بر می گشتند تا اینکه ساعت یک بعدازظهر به دستور شهید اخلاقی باقیمانده نیروهای گردان کربلا و موسی ابن جعفر (ع) باتوجه به دشتی بودن منطقه و دید مستقیم دشمن روی نیروها در زیر آتش شدید دشمن با پیشروی به سوی منطقه نبرد و دادن مجروح و زخمی زیاد قبل از رسیدن به خاکریز اصلی بیشتر نیروها مجروح شده و نتوانستند به اهداف خود دست یابند . لذا باقیمانده نیروها در موقعیت قبلی پدافند نمودند .
در روز 26/12/63 قبل از ظهر با دستور شهید اخلاقی در زیر آتش دشمن تعداد کمی از باقی مانده نیروهای گردان به عقب فراخوان شدند و از آنجا به مقر اصلی انرژی اتمی رفته و برای ادامه عملیات دوباره سازماندهی شدند که از آنها استفاده نشد لیکن با دادن بیشترین مجروح و زخمی به شهرستان های خود بازگشته تا در تشییع و تدفین همرزمان شهید خود شرکت فرمایند . نیروهای جهاد سازندگی باایجاد خاکریز در شمال و جنوب منطقه عملیاتی و کار روی جاده امام رضا ( ع) به صورت سه شیفت شبانه روزی کا کردند تا جاده وصل نمودند و از عملیات بدر فقط جاده امام رضا ( ع) باقی ماند که به دلیل شکافی که بچه های لشکر امام رضا (ع) ایجاد کرده بودند به نام جاده خندق نام گرفت .
رزمندگان گردان کربلا و موسی ابن جعفر (ع) در این عملیات بارها و بارها در مقابل پاتک های دشمن تا پای جان مقاومت نموده و صحنه های عاشورایی خلق نمودند . با شهادت 162 نفر از بهترین یاران امام (ره) و فرماندهان شهیدان ناصر ترحمی ، محمدحسین عامریان ، منصور جلالی ، حسین منتظری ، حسن عامری و مجروحیت بیش از 300 نفر در عملیات بدر، یاد و خاطره آن عزیزان را در سی و یکمین سالروز عملیات بدر گرامی داشته و به ارواح پاکشان درود و صلوات می فرستیم .
امام خمینی (ره) در پیامی در پی شکست عملیات بدر می فرمایند :
« چون گزارش دادند که بعضی ها ناراحت هستند می خواستم این مسئله را بگویم که این جای نگرانی نیست البته من برای شهدا و شما دعا می کنم ولی باید همه بدانیم که ما تابع اراده خدا هستیم . ما از ائمه (ع) بالاتر نیستیم . آنها هم در ظاهر بعضی از وقتها موفق نبودند . ما که نسبت به مقام اینها چیزی نیستیم . عمده مشیعت خداوند است که هر چه بخواهد همان خوب است و چون عسل شیرین هم باید با آغوش باز پذیرای آنچه او می خواهد باشیم . از هیچ چیز نگران نباشید محکم باشید و از هم اکنون به فکر عملیات بعد باشید و مطمئن باشید که پیروزید . امروز هم پیروز هستید اگر کار برای خدا باشد که شکست ندارد . »
انتهای پیام /