به گزارش خبرگزاری دفاع مقدس به نقل از روزنامه جوان، جنگ ایران و عراق هم مانند هر جنگ دیگری برای هر دو سوی درگیر اسیران زیادی را به همراه داشت که تا ماههای پس از جنگ تبادل اسرا بین دو طرف ادامه داشت.
ایران در طول هشت سال جنگ تحمیلی حدود ۷۵هزار نفر از سربازان دشمن را به اسارت خود در آورد و بسیاری از آنها تا چندین سال در اردوگاههای کشورمان به سر میبردند. اما همان قدر که از آزادگان در بند رژیم بعث عراق و نحوه برخورد مأموران ارتش بعث با اسرای ما گفته شده در مقابل ناگفتههای بسیاری از برخورد ایرانیها با اسیران عراقی وجود دارد.
پرداختن به زندگی اسیران عراقی میتواند نقاط مبهم حضور آنها در کشور ما را برطرف کند و حاوی نکات باارزشی برای آشنایی و شناخت بیشتر دشمنی باشد که هشت سال به قصد دستاندازی به خاک ایران مقابلمان جنگید.
چندی پیش "مرتضی سرهنگی" مدیر دفتر ادبیات پایداری حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی از تأسیس دفتر اسیران جنگی ایران و عراق در آینده نزدیک از سوی دفتر متبوعش خبر داد و گفت: "حدود شش میلیون نامه بین اسرا و خانوادههایشان مبادله شده و من تا الان نزدیک ۱۲هزار نامه را جمع آوری کردهام که اینها منابع بسیار ارزشمندی است و میتوان از آنها برای پژوهش استفاده کرد."
بدیهی است وجود شش میلیون نامه به جامانده از اسیران عراقی میتواند در حکم یک سند باارزش برای پرداختن به بخش مغفول مانده جنگ تحمیلی باشد. ترکیب فضای جنگی با یک فضای اردوگاهی شرایط متفاوت و خاصی را برای اسیران رقم زده است.
از آنجا که در زمان جنگ ما از کشورهای متعددی اسیر گرفتیم پیادهسازی خاطرات و جمعآوری نامههای آنان گنجینهای از ناگفتههای جنگ را پیش رویمان قرار خواهد داد.
در تمام جنگهایی که در دیگر نقاط جهان اتفاق افتاده جمعآوری و پیادهسازی اسناد و مدارک مربوط به اسیران بخشی مهم از تاریخ جنگشان را شامل میشود. قطعاً خوانده و دیده شدن حرفهای اسیران عراقی در ایران جذابیتهای خاص خود را خواهد داشت.
یکی از وجوه مهم در پرداختن به وضعیت اسرای عراقی مقایسه آنان با وضعیت اسیران ایرانی است. آن طور که از نوشتههای کتاب «جنگ را ما شروع کردیم» برمیآید، رفتار سربازان و رزمندگان ایرانی با اسرای عراقی در اردوگاههای کشور به هیچ عنوان قابل مقایسه با وضعیت آزادگان در عراق نیست.
زمانی که کتاب "ناصر صارمی" را ورق میزنیم، متوجه رفتار انسانی و خوب ایرانیان با اسیران عراقی میشویم. چنانچه در بخشهایی از کتاب میخوانیم که حتی سربازان ایرانی با اسیران عراقی فوتبال هم بازی میکردند و هیچ خبری از اذیت و آزار و شکنجه نیست.
اما در مقابل وقتی خاطرات آزادگان کشورمان را مرور میکنیم میبینیم وضعیت کاملاً متفاوت با ایران بودهاست. هنوز آثار و عوارض شکنجههای بعثیها بر جسم و روح و روان آزادگان مانده و مرور خاطرات تلخ آن روزها این عزیزان را مکدر میکند.
به هر روی پرداختن به وضعیت اردوگاههای اسیران عراقی میتواند به خوبی جنبههای انسانی جنگ ایران و عراق را به تمام جهان نشان دهد.
بدیهی است در این خصوص بررسی نامههای این اسرا که در آن بیهیچ دغدغهای داشتههای ذهنی خود در شرایط اسارت را بیان میکردند، سندی واضح برچگونگی رفتار ایرانیان با اسرای متجاوز خواهد بود که باید به انتظار بنشینیم تا ببینیم دفتر پایداری حوزه هنری در این خصوص چه خواهد کرد.