گروه بینالملل دفاعپرس - زهرا جودکی؛ درحالیکه در بهار ۱۴۰۴ (آوریل ۲۰۲۵) به سر میبریم، اخبار و گزارشهای رسیده از نوار غزه همچنان تصویری تلخ و نگرانکننده از وضعیت انسانی در این منطقه پرتراکم و محاصره شده ارائه میدهند. گزارشها از تداوم محدودیتهای شدید در دسترسی به نیازهای اولیه زندگی مانند آب سالم، غذا، دارو، و انرژی حکایت دارند و زیرساختهای حیاتی که در دورههای پیشین درگیری آسیب دیدهاند، همچنان با چالشهای جدی برای بازسازی روبهرو هستند. به نظر میرسد چرخه خشونت و تنشهای نظامی نیز، هرچند با شدت و ضعف، بهعنوان بخشی از واقعیت تلخ زندگی ساکنان غزه باقی مانده و غیرنظامیان، به ویژه کودکان و زنان، همچنان قربانیان اصلی این وضعیت هستند.
با این حال، آنچه بیش از پیش مایه نگرانی و تأمل است، تداوم سکوت یا واکنشهای ناکافی و نامتناسبِ بخش قابل توجهی از جامعه جهانی در برابر ابعاد این فاجعه انسانی و ظلم آشکار است. این سکوت، لزوماً به معنای عدم وجود هیچگونه اظهارنظری نیست؛ بلکه در فقدان اقدامات عملی، فشار مؤثر دیپلماتیک، و سازوکارهای پاسخگویی معنادار تجلی مییابد.
به نظر میرسد دلایل متعددی برای این سکوت یا کمتحرکی وجود دارد:
۱ - محاسبات ژئوپلیتیک و منافع قدرتهای بزرگ: اولویتبندی منافع استراتژیک، حفظ اتحادها و روابط دوجانبه با بازیگران منطقهای، اغلب بر تعهدات حقوق بشری و ضرورت اقدام برای جلوگیری از فجایع انسانی سایه میافکند. وتوی قطعنامههای شورای امنیت یا تضعیف آنها، نمونه بارزی از این رویکرد است.
۲ - عادیسازی بحران: طولانی شدن بحران غزه و تکرار چرخههای خشونت، متأسفانه باعث نوعی «عادیسازی» و «حساسیتزدایی» در افکار عمومی و حتی در میان تصمیمگیران شده است. پوشش رسانهای اغلب مقطعی بوده و به سرعت جای خود را به بحرانهای دیگر میدهد و توجه پایدار لازم برای ایجاد فشار عمومی شکل نمیگیرد.
۳ - پیچیدگیهای سیاسی و فقدان راهحلهای آسان: بنبست در روند صلح خاورمیانه، اختلافات داخلی فلسطین، و پیچیدگیهای امنیتی، بهانهای برای انفعال و عدم اقدام فراهم کرده است. بسیاری از بازیگران بینالمللی ترجیح میدهند از ورود به این مسئله بغرنج که راهحل فوری و آسانی ندارد، اجتناب کنند.
۴ - استانداردهای دوگانه: متأسفانه، در برخی موارد شاهد اعمال استانداردهای دوگانه در واکنش به نقض حقوق بشر در نقاط مختلف جهان هستیم که اعتبار نهادهای بینالمللی و تعهد به عدالت جهانی را زیر سؤال میبرد.
پیامدهای این سکوت ویرانگر: تداوم رنج و محنت مردم غزه، تضعیف هنجارهای حقوق بینالملل بشردوستانه، تقویت فرهنگ مصونیت از مجازات برای عاملان نقض حقوق بشر، و گسترش ناامیدی و افراطگرایی در منطقه.
در شرایط کنونی، به نظر میرسد شکستن این سکوت و تبدیل ابراز نگرانیهای کلامی به اقدامات عملی، بیش از هر زمان دیگری ضروری است. این امر مستلزم اراده سیاسی قویتر از سوی دولتها، فشار مستمر از سوی نهادهای مدنی و حقوق بشری، پوشش رسانهای مسئولانهتر و مداومتر، و فعالسازی مکانیسمهای پاسخگویی بینالمللی است. تا زمانی که جامعه جهانی از مسئولیت خود در قبال حفاظت از غیرنظامیان و مقابله با ظلم شانه خالی کند، تراژدی غزه همچنان لکهای تاریک بر وجدان بشریت باقی خواهد ماند.
انتهای پیام/ ۱۳۴