گروه استانهای دفاعپرس- «ابوالقاسم علیزاده» پیشکسوت دفاع مقدس؛ ستاره امروز دنیای نوشتههایم کامران، ۲۱ شهریور ۱۳۲۶ در شهر ری بدنیا آمده و بهواسطه شغل پدرش، در شهرهای مختلفی زندگی کرده بود و درس خواند و با فرهنگهای مختلف مردم آن شهرها آشنا شد.
او دانشآموخته کارشناسی ارشد معماری از دانشگاه تهران و دانشکده هنرهای زیبا، شاعر، نقاش، داستاننویس و مقالهنویس بود که با پیروزی انقلاب تولدی دوباره یافت و سید مرتضی شد و مولود انقلاب اسلامی و تفکر امام خمینی (ره) عضو جهاد سازندگی گردید و در روستاها فعالیت نمود. کارگردان و فیلمساز بود و در بهبوهه جنگ، رزمنده دفاع مقدس.
«سید مرتضی آوینی»، موسس و سردبیر اول هیئت تحریریه ماهنامه سوره، مسئول گروه جهاد در صدا و سیمای جمهوری اسلامی، مسئول مؤسسه فرهنگی روایت فتح بود که هنگام فیلمبرداری از تفحص شهدا، در ۲۰ فروردین ماه ۱۳۷۲ در اثر انفجار مین آسمانی شد و ستاره تا چراغ راه باشد، اما کلام و مرامش برایمان به یادگار ماند؛ «کارتان را برای خدا نکنید، برای خدا کار کنید. تفاوتش فقط همین اندازه است که ممکن است حسین (ع) در کربلا باشد و ما در حال کسب علم برای رضای خدا»؛ و این سخن علی (ع) است که چنین میفرماید، «هماو که راههای آسمان را بهتر از راههای زمین میشناسد.»
پس به سخن علی (ع) گوش بسپارید: دلهایتان را از دنیا بیرون کنید، پیش از آنکه بدنهایتان را از آن بیرونبرند.
بسیجی عاشق کربلاست، و کربلا را تو مپندار که شهری است در میان شهرها و نامی است در میان نامها. نه، کربلا حرم حق است و هیچکس را جز یاران امام حسین راهی به سوی حقیقت نیست. کربلا، ما را نیز در خیل کربلاییان بپذیر؛ و چه نیکو در آن روزگار گفت؛ جهان فردا دیگر از آن غرب نیست و همه تحولات حکایتگر همین حقیقت هستند، و غرب نیز با این لشکرکشی میخواهد بر این تصور یکسره خط بطلان بکشد.
در این جنگ چه غرب پیروز شود و چه صدام حسین، تقدیر تاریخی بشر در این عصر جدید همان است که گفته شد.
آمریکا و اروپا بعد از دو قرن روشنفکری و یک قرن توسعه صنعتی به همان عاقبتی دچار آمدهاند که همه تمدنها در طول تاریخ.
اگر این هیاهوی قدرت از بین برود، خلا وجود آن را چگونه باید پر کرد؟
به نظر میرسد که پیش از اضمحلال و فروپاشی کامل، با رویکرد دیگر باره انسان به عالم معنا خلا درونی بشر که ناشی از بی ایمانی است پر خواهد شد و «اثبات» جای «انکار» خواهد نشست.
«ایمان» منجی جهان فرداست چنان که منجی ایران شد و انقلاب اسلامی را به سرچشمه جوشان انقلاب معنوی ودینی در سراسر جهان مبدل کرد؛ و «عجب از ما واماندگان زمین گیر که در جستجوی شهدا به قبرستانها میآییم. این خود دلیلی است بر آنکه از حقیقت عالم هیچ نمیدانیم. مرده آن است که نصیبی از حیات طیبه شهدا ندارد واگر چنین است از ما مردهتر کیست؟ شهدا شاهد بر باطن و حقیقت عالمند و هم آنانند که به دیگران حیات میبخشند. پس به راستی این عجیب نیست که ما واماندگان در جستجوی شهدا به قبرستانها میآییم».
اگـر خداوند متاع وجود تو را خریدنی بیابـد! هر کجا که باشی در هر زمان تو را به شهادت برمیگزیند.
زمانه عجیبی است! برخی مردمان امام گذشته را عاشقند، نه امام حاضر را... میدانی چرا؟ امام گذشته را هرگونه بخواهند تفسیر میکنند. اما امام حاضر را باید فرمان برند و کوفیان عاشورا را اینگونه رقم زدند.
ولایت فقیه برای آنان که در حقانیت اسلام دچار تردید نیستند و در التزام عملی نسبت به آن نیز اهمال روا نمیدارند، امری است که تصور آن بیدرنگ موجب تصدیق است.
زندگی زیباست، اما شهادت از آن زیباتر است. اگر در جستجوی امام زمان هستی او را در میان سربازانش بجوی از نشانههای خاص آنان این است که همچون نور دیگران را ظاهر میکنند خود را نمیبینند ...
اگر شب قدر، شبی باشد که تقدیر عالم در آن تعیین میگردد، همهی شبهای جبهه شب قدر است. او در بخشی از وصیتنامهاش مینویسد؛ «مگر نه آنکه گردنها را باریک آفریدهاند، تا در مقتل کربلای عشق، آسانتر بریده شوند؛ و مگر نه آن که از پسر آدم، عهدی ازلی ستاندهاند که حسین را از سر خویش، بیشتر دوست داشته باشد و مگر نه آن که خانه تن، راه فرسودگی میپیماید تا خانه روح، آباد شود و مگر این عاشق بیقرار را بر این سفینه سرگردان آسمانی، که کرهی زمین باشد، برای ماندن در اصطبل خواب و خور آفریدهاند و مگر از درون این خاک، اگر نردبانی به آسمان نباشد، جز کرمهایی فربه و تن پرور برمی آید.ای شهید،ای آن که بر کرانهی ازلی و ابدی وجود بر نشستهای، دستی برار و ما قبرستان نشینان عادات سخیف را هم، از این منجلاب بیرون کش».
انتهای ئیام/