به گزارش خبرنگار دفاعپرس از گلستان،شهید «حسین واضعی»هجدهم مرداد ۱۳۴۷، در شهرستان نوشهر به دنیا آمد. پدرش عنایت اله، فروشنده بود و مادرش زهرا نام داشت. تا اول راهنمایی درس خواند. او نیز فروشنده بود. از سوی بسیج در جبهه خضور یافت. سیام فروردین ۱۳۶۵، در فاو عراق بر اثر اصابت ترکش خمپاره به سر، شهید شد. مزار او در گلزار شهدای شهرستان گالیکش قرار دارد.
وصیت نامه شهید حسین واضعی
بسم رب الشهداء والصدقین
پنجاه سال عبادت کردید و خدا قبول کند یک روز هم یکی از این وصیت نامهها را بگیرید و مطالعه و فکرکنید، این وصیت نامههای شهدا انسان را به لرزه میاندازد و امام خمینی بیدار میکند.
با درود فراوان بر میامر بزرگ تاریخ اسلام و جانشین ولی مولای متقیان امیرالمومنان علی (ع) و فرزندان برومندش بویژه سالار شهیدان سرور آزادگان، آقا امام حسین (ع) و حضرت حجه الحسن العسگری و روح الفدا و پیر جماران فرمانده کل قوا خمینی بت شکن و با درود سلام بر رزمندگان پر توان اسلام و خانوادههای معظم شهداء و معلولین و مجروحین انقلاب اسلامی و امت همیشه بیدار.
بنام الله پاسدار حرمت خون شهیدان
بدرستی آنانکه ایمان آوردند و هجرت گردیدند و در راه خدا جهاد کردند والاترین مقام را در نزد خداوند دارند و آنها هستند و رستگاران/توبه آیه ۱۹
در درجه اول از پدر و مادر عزیزم تشکر میکنم که مرا با رنج و زحمت بزرگ کردند و به جبهه فرستادند تا با دشمنان دین خدا پیکار کنم.
مادر و برادران عزیزم امیدوارم که از شهادت من ناراحت نشوید، زیرا که در آیه هم آمده است شهید والاترین مقام را دارد این راهی است که همه شما باید آن را ادامه بدهید و بدانید بهترین راه سعادت همین است من این راه را با آگاهی کامل برگزیدم و برای حفظ دین خدا قدم بدین راه نهادم شما باید پیام رسانی خون شهدا باشید و همیشه گوش به فرمان امام امت باشید و فقط فرمان او را اطلاعت کنید و در آخر از همه خانوادهام میخواهم اگر از من بدی دیدند مرا ببخشند و همچنین دوستانی و آشنایان از شهادت من راضی باشید.
دست نوشتههای شهید:
صحبتی با دوستان و آشنایان امیدوارم که راه مرا ادامه دهید و سعی کنید که همیشه در جبههها حضور داشته باشیدای دوستان و همسایههای مهربان من از تک تک شما طلب بخشش میکنم و از خدا بخواهید از گناهان من بگذرد.
مادرم تو مرا میخواستی در لباس دامادی ببینی ولی این را بدان که شهادت هم یک نوع دامادی که است.
عکسم به تو دادم که مرا یاد کنی
جسم بی روح مرا در نظرات شاد کنی
امروز جز شور حسینی چیز دیگری در سرم نیست
پدرم و مادرم و دوستانی عکسم نگه دار که فردا اثرم نیست
«والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»
بنده حقیر خدا حسین واضعی قمی/شب عملیات/ساعت ۳۵/۸ دقیقه
بیست و نهم فروردین ۱۳۶۵
منبع: پرونده فرهنگی شهدا / معاونت فرهنگی و اموراجتماعی
انتهای پیام /