بازداشت یک‌هفته‌ای دانشجویان نظامی برای مطالعه یک کتاب

سرتیپ «ابراهیم علی‌بخشی» از پیشکسوتان ارتشی با بیان خاطره‌ای از دردسرهای مطالعه یک کتاب غیرمرتبط در دانشگاه نظامی پرداخت.
کد خبر: ۷۴۱۵۵۴
تاریخ انتشار: ۰۷ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ۱۲:۵۰ - 27April 2025

به گزارش گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، سرتیپ «ابراهیم علی‌بخشی» از پیشکسوتان ارتشی در خاطره‌ای با اشاره به یک هدیه دردسرساز از سوی معلمش روایت می‌کند: دانشجوی سال دوم بودم. بعضی از روز‌ها هنگام امتحانات، بعد از ظهر‌ها برنامه مطالعات آزاد داشتیم؛ به این مفهوم که دانشجویان در کلاس‌ها حاضر می‌شدند به مطالعه دروس خود می‌پرداختند.

خاطره یک کتاب دردسرساز
اهدای نشان فداکاری به سرتیپ ابراهیم علی‌بخشی

وی افزود: همانطور که قبلاً بیان شد، صبح‌ها دروس علوم پایه در مقطع کارشناسی تدریس می‌شد و بعد از ظهر‌ها آموزش‌های نظامی که شامل رزم انفرادی، شناسایی سلاح‌های سبک و نیمه سنگین و تیراندازی در میدان‌های تیر بود، که یا در منطقه گردنه قوچک و دامنه‌های آن یا در منطقه کهریزک انجام می‌گرفت. استادی داشتیم به نام دکتر «عدنان مزارعی» که اهل شیراز بود و موضوع «حکومت» را تدریس می‌کرد و نویسنده و حقوقدان هم بود.

علی‌بخشی ادامه داد: او به تمام دانشجویان کلاس یک رمان عاشقانه تحت اسم «عروس ایده‌ال» به عنوان عیدی هدیه داد. با توجه به شرایط سنی دانشجویان و موضوع مهم ازدواج در آن سن، همه شروع به خواندن کتاب کردیم. یک روز که همه برای مطالعه آزاد دانش‌پایه رفتیم، دانشجویان به جای مطالعه کتاب‌های درسی شروع کردند به مطالعه کتاب عروس ایده‌ال به جز یک نفر، که علاقه فراوانی به ورزش و فوتبال داشت و همه مجلات ورزشی را مطالعه می‌کرد.

این پیشکسوت ارتشی افزود: همکلاسی من در ردیف اول و نفر اول در کلاس نشسته بود. زمانی که همه مشغول مطالعه کتاب «عروس ایده آل» بودیم، ناگهان درب کلاس باز شد و سرهنگ «یزدان‌ستا» که آن زمان فرمانده تیپ دانشجویان بود و بعدها تا درجه سرلشکری ارتقاء پیدا کرد، به اتفاق افسر جانشین سروان «قانعی» وارد کلاس شدند و دیدند همه دانشجویان در حال مطالعه کتاب هستند بجز نفر اول که مجله ورزشی می‌خواند. بسیار ناراحت شد و با تندی به دانشجو گفت: «مگر این ساعت وقت مطالعه آزاد نیست؟ مگر امتحان ندارید؟ چرا کتاب درسی را مانند بقیه مطالعه نمی‌کنید؟ ببین دوستان شما حتماً به درجه سرهنگی و سرلشکری می‌رسند، ولی تو نه؟!».

علی‌بخشی ادامه داد: در حالی که بسیار ناراحت بود، رو کرد به دانشجوی بغل دستی که مجله ورزشی می‌خواند، گفت: «آفرین پسرم که کتاب درسی را مطالعه می‌کنید. ببینم چه کتابی را می‌خوانید؟ کتاب را از دست دانشجو گرفت به جلدش نگاهی کرد و دید نوشته «عروس ایده آل» و بعد دید همه این کتاب را در دست دارند. همه ما به شدت شروع به خندیدن کردیم. سرهنگ یزدان ستا به افسر جانشین که همراهش بود با عصبانیت گفت: «این هفته همه کلاس بازداشت هستند و ما آن هفته به خاطر مطالعه کتاب عروس آیده‌ل به مرخصی نرفتیم.

انتهای پیام/ 119

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار