گروه استانهای دفاعپرس_«سیده معصومه حسینی»؛ در جهانی که معیار رشد و پیشرفت به مدار ثروت، ظاهر، یا حتی جایگاههای ظاهری چرخیده، علی (ع) در حکمت پنجم نهجالبلاغه، سه مفهوم عمیق را کنار هم مینشاند: علم، ادب و فکر.
او ما را به سوی انسانی میبرد که نه از نژاد و تبار، بلکه از وراثت معرفت؛ نه با لباس فاخر، بلکه با آداب رفتاری؛ و نه با آئینهی زرق و برق، بلکه با شفافیت اندیشه، تعریف میشود.
۱. العِلمُ وِراثَةٌ کَریمَةٌ
«دانش، میراثی شریف است»؛ این یعنی اگر بناست چیزی را نسلبهنسل منتقل کنیم، نه مال و زمین، بلکه دانش است که شرافت میآورد.
امیرالمؤمنین (ع) واژهی «وراثة» را به کار میبرد، تا تأکید کند که علم باید در رگهای خانواده، جامعه و امت جاری باشد؛ نه فقط بهعنوان ابزار معاش، بلکه، چون ارزش اصیل انسانی.
در جامعهی امروز که گاه علم ابزاری برای رقابت یا رزومهسازی صرف شده، این کلام علی (ع) تلنگری است برای بازگشت به جایگاه کرامتبخش دانش: دانشی که انسان را به خودش و حقیقت میرساند.
۲. وَ الآدابُ حُلَلٌ مُجَدَّدَةٌ
«ادبها، جامههایی نو هستند»؛ آداب در نگاه علی (ع)، لباس معنوی انساناند.
بسیاری میکوشند ظاهر خود را بیارایند، اما امیرالمؤمنین میفرماید که آنچه انسان را واقعاً آراسته میکند، ادب اوست؛ آن هم نه آداب تصنعی یا تحمیلی، بلکه ادبِ برخاسته از فهم و فضیلت.
امروزه که ادب در گفتار، در تعاملات اجتماعی، در زیست مجازی و حقیقی کمسو شده، بازخوانی این تعبیر مولا ضروریست: هر ادب، لباسی نو است که شخصیت تو را جلوهگر میکند.
آیا لباس ما فقط در تن ماست، یا باید در رفتارمان نیز دیده شود؟
۳. وَ الفِکرُ مِرآةٌ صافِیَةٌ
«و اندیشه، آینهای شفاف است»؛ فکر، بازتابدهندهی درون انسان است.
فکری که شفاف باشد، بدون کینه، تعصب، و غرض؛ آینهای میشود برای دیدن حقیقت. مولا میفرماید: تو اگر میخواهی خودت را بشناسی، جامعهات را تحلیل کنی، یا مسیرت را پیدا کنی، به فکر پاک نیاز داری.
امروزه ذهنها آشفتهاند؛ یا پر از حاشیه، یا اسیر فضای مجازی، یا درگیر القائات رسانهای. آینهی اندیشهها غبار گرفته است.
اما علی (ع) راهحل میدهد: فکر، وقتی پاک بماند، میشود چراغ راه و معیار تشخیص.
نتیجهگیری از تحلیل حکمت پنجم
در حکمت پنجم، سه عنصر بنیادین برای رشد انسانی و تمدنی ترسیم شده:
علمی که کرامت میآورد، ادبی که انسان را زینت میدهد، و فکری که مسیر را روشن میکند.
این سهگانه، نه فقط برای رشد فردی، بلکه پایههای یک جامعهی سالم، متفکر و باوقار است.
تلنگر آخر
در عصر بیصبری، بیادبی، و پرهیاهوی بیفکری، ما کدام «میراث» را منتقل میکنیم؟ کدام «لباس» را به فرزندانمان میپوشانیم؟ و کدام «آینه» را مقابل چشمانشان میگیریم؟
انتهای پیام/