شهید ۱۲ ساله‌ای که با قلب کوچکش، دنیایی از عشق به خدا را جا داد

شهید رضا پناهی، نوجوان دوازده‌ساله کرجی، با قلبی مالامال از عشق به خدا، پدر و مادرش را راضی کرد تا راهی جبهه شود و سرانجام در دوازدهمین بهار زندگی به فیض شهادت نائل آمد. این فرزند انقلاب که در سنین کودکی قامت مردانگی برافراشت، امروز به نماد ایستادگی و عشق ناب به آرمان‌های الهی تبدیل شده است.
کد خبر: ۷۴۵۸۶۹
تاریخ انتشار: ۲۳ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ۰۸:۱۲ - 13May 2025

به گزارش خبرگزاری دفاع‌پرس از البرز، شهید رضا پناهی، فرزند عشق و ایثار، در سال ۱۳۴۹ در خانواده‌ای مذهبی در شهرستان کرج دیده به جهان گشود. اما این روح بزرگ، تنها ۱۲ سال توانست بار سنگین تن کوچکش را تحمل کند تا سرانجام با اصرار، پدر و مادرش را راضی کرد و در دوازدهمین سال زندگی، به شهادت رسید و جاودانه شد.

شهید ۱۲ ساله‌ای که با قلب کوچکش، دنیایی از عشق به خدا را جا داد

رضا پناهی، این عاشق الهی، در وصیت‌نامه‌ای که پیش از اعزام به جبهه، مخفیانه بر روی نوار ضبط کرده و پنهان نموده بود، چنین می‌گوید: «من عاشق خدا و امام زمان گشته‌ام و این عشق هرگز با هیچ مانعی از قلب من بیرون نمی‌رود، تا اینکه به معشوق خود یعنی «الله» برسم.

این وصیت‌نامه پس از شهادت این نوجوان قهرمان، به دست خانواده‌اش رسید و امروز به عنوان سند عشق و ایمان نسل انقلاب، جاودانه شده است. شهید رضا پناهی، نماد ایستادگی و عشق ناب به آرمان‌های الهی است که در سنین کودکی، قامت مردانگی برافراشت و به ملکوت اعلی پیوست.

وصیتنامه اش را قبل از اعزام مخفیانه در نواری ضبط کرد و در گوشه‌ای پنهان؛ که بعد از شهادتش بدست خانواده اش رسید.

 مَن طَلَبَنی وَجَدَنی وَ مَن وَجَدَنی عَرَفَنی وَ مَن عَرَفَنی عَشَقَنی وَ مَن عَشَقَنی عَشَقتُهُ وَ مَن عَشَقتُهُ قَتَلتُهُ وَ مَنقَ تَلتُهُ فَعَلی دِیتُه وَ مَن عَلی دِیتُه وَ اَنَا دِیتُه.

هرکس من را طلب می‌کند می‌یابد مرا و کسی که مرا یافت، می‌شناسد مرا، و کسی که من را دوست داشت، عاشق من می‌شود و کسی که عاشق من می‌شود، من عاشق او می‌شوم و کسی که من عاشق او بشوم، او را می‌کشم و کسی که من او را بکشم، خون‌بهایش بر من واجب است، پس خون‌بهای او من هستم.

هدف من از رفتن به جبهه این است که: اولاً به ندای «هل من ناصر ینصرنی» لبیک گفته باشم و امام عزیز و اسلام را یاری کنم و آن وظیفه‌ای را که امام عزیزمان بار‌ها در پیام‌ها تکرار کرده، که هرکس که قدرت دارد واجب است که به جبهه برود، و من می‌روم که تا به پیام امام لبیک گفته باشم.

آرزوی من پیروزی اسلام و ترویج آن در تمام جهان است و امیدوارم که روزی به یاری رزمندگان، تمام ملت‌های زیر سلطه آزاد شوند و صدام بداند که اگر هزاران هزار کشور به او کمک کنند او نمی‌تواند در مقابل نیروی اسلام مقاومت کند.من به جبهه می‌روم و امید آن دارم که پدر و مادرم ناراحت نباشند، حتی اگر شهید شدم، چون من هدف خود را و راه خود را تعیین کرده‌ام و امیدوارم که پیروز هم بشوم.

پدر و مادر مهربان من! از زحمات چندین ساله شما متشکرم.من عاشق خدا و امام زمان گشته‌ام و این عشق هرگز با هیچ مانعی از قلب من بیرون نمی‌رود، تا اینکه به معشوق خود یعنی «الله» برسم؛ و به حق که ما می‌رویم که این حسین زمان و خمینی بت‌شکن را یاری کنیم و به حق که خداوند به کسانی که در راه او پیکار می‌کنند، پاداش عظیم می‌بخشد.من برای خدا از مادیات گذشتم و به معنویات فکر کردم، از مال و اموال و پدر و مادر و برادر و خواهر چشم پوشیدم، فقط برای هدفم یعنی الله.

انتهای خبر/

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار