ما آماده‌ایم 228/ گروه سرودی که عازم کربلای ایران شد؛

دل هایی که کنار معراج‌الشهدا جا ماند/ خلوت گزیده را به تماشا چه حاجت است

بچه‌ها برای زیارت به دور معراج حلقه می‌زنند. کمی بیش از حد معمول معطل می‌کنند. چندتایشان صورتشان را می‌چرخانند به پهنای صورت اشک سرازیر می‌شود. هق هق گریه طوری بلند می‌شود که نمی‌تواند نمازش را ببندد.
کد خبر: ۷۴۶۱۳
تاریخ انتشار: ۲۹ اسفند ۱۳۹۴ - ۱۶:۱۱ - 19March 2016

دل هایی که کنار معراج‌الشهدا جا ماند/ خلوت گزیده را به تماشا چه حاجت است

به گزارش خبرنگار اعزامی دفاع پرس به مناطق عملیاتی جنوب، ساعتهای اولیه صبح خلوتگاه پادگان محمودوند است. برای زیارت راهی معراج الشهدا میشوم. خادمین شهدا، ورودی معراج الشهدا را آب و جارو کردهاند و همه جاعطر شهید به خود گرفته است. هنوز بچهها بساط زغال و اسفند را به راه نکردهاند. داخل راهرو میشوم تا سلامی محضر شهدا کنم. لالهها و نخلهای بی سر مسیر همیشه برای من تازگی دارند.

وارد معراج میشوم.  گروهی از بچههای یزد مهمان شهدا شدهاند. مداح معراج روایتگری و نوحه خوانی میکند و بچهها هم خوب دل دادهاند. روضه شروع میشود؛ اما کسی اشکی نمی ریزد. جمع نوجوانان گروه سرود«عاشقان ولایت» است. سنشان به 15 میخورد.

مداح کاروانشان میکروفون را بر میدارد و شروع میکند به صحبت کردن. بچهها خوب جایی آمدهاید، بیاید همه از شهدا طلبی داشته باشیم. بگوییم ماهم میخواهیم مثل شما باشیم، یاری کنید و مدد برسانید. شاید همین حرفها جرقه رها شدن بغض بچهها بود اما هنوزکسی اشک نریخته است. مداح سلام میدهد و جلسه تمام میشود. اعلام میشود که برای حرکت به سمت یادمان هویزه به سمت اتوبوسها حرکت کنید.

بچهها برای زیارت به دور معراج حلقه میزنند. چند دقیقهای با شهدا زمزمه میکنند. کمی بیش از حد معمول معطل میکنند. مسئول کاروان به سراغشان میآید تا راهی شوند. کسی به حرفهای مسئول کاروان گوش نمیکند. هنوز در حال خودشان هستند. چندتایشان صورتشان را میچرخانند. به پهنای صورت اشک سرازیر میشود. یکی از بچهها میخواهد نماز زیارتی شهدا بخواند. هق هق گریه طوری بلند میشود که نمیتواند نمازش را ببندد. دستانش را به نشانه تکیبر کنار گوشش میآورد و دوباره اشک امانش نمیدهد.

چند نفر دیگر چفیههایشان را روی صورتشان گرفتهاند اما نمیتوانند از کنار معراج دور شوند. یکی تا کنار درب خروجی میرود و باز میگردد. انگار هنوز نیامده دل بسته شهدا شدهاند.

سراغ مسئول کاروان میروم. میگوید این ها بچههای چند پایگاه بسیج از یزد هستند که یک گروه سرود موفق از آنها در آمده. اجراهایشان را بارها تلویزیون به مناسبتهای مختلف پخش کرده است. چند قاری قرآن و نخبه علمی در این جمع است. یکی از بچه هایمان نفر سوم ژنتیک ایران است که چند پیشنهاد از خارج کشور داشته و او قبول نکرده و گفت که میخواهم برای کشورم و به عشق رهبرم خدمت کنم.

میگوید چند روز دیگر دعوت هستیم تا در برنامهای که حاج قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس نیز حضور دارند اجرای سرود داشته باشیم. گروه ما چند سرود برای شهدای مدافع حرم دارد که خیلی از شبکههای مختلف پخش شده است. امروز هم قرار است به هویزه برویم و شلمچه و طلائیه.

مشغول صحبت بودیم که یکی از کم سن و سالترین همین بچهها با دوربینی مقابلمان ایستاد تا از ما عکس یادگاری بگیرد. به گفتوگوی ما خاتمه داد و بچههای یزد هم به هویزه رفتند و دلشان را در کنار معراج الشهدای پادگان محمودوند جا گذاشتند.

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار