شهید قاجاریان می‌خواست از فاتحان نبل­ و الزهرا باشد/ سینه شهید قاجاریان گنجینه دفاع مقدس بود

به گزارش دفاع پرس از مشهد، به مناسبت فرارسیدن اربعین شهادت سردار محسن قاجاریان فرمانده رشید تیپ زرهی 21 امام رضا(ع) در عملیات آزادسازی نبل والزهرا، حجت الاسلام و المسلمین جواد یاران مسئول حوزه نمایندگی این تیپ که در مدت بیست و هشت روز با این سردار دلاور در سوریه همراه بوده است در گفتگویی ضمن گرامیداشت یاد و خاطره این سردار شهید و دیگر شهدای مدافع حرم گفت: در روایات آمده است که اگر می­ خواهید کسی را بشناسید با او همسفر شوید تا در این سفر پی به ابعاد شخصیتی و خصوصیت و ویژگیهای اخلاقی او ببرید.    

وی افزود: خدا را شاکرم با اینکه سنم اقتضا نمی­ کرد تا در دفاع مقدس حضور داشته باشم اما مدت 28 روز شبانه روز در کنار سردار قاجاریان بودم و توانستم او را بشناسم. او غیور مردی بود که از جان و مال خود برای اسلام و منافع انقلاب هزینه کرد.

یاران خاطرنشان کرد: مایه گذاشتن از جان، مال و آبرو برای انقلاب و ارزشهای آن موجب شد تا در ماه بهمن و در روزهای دهه مبارک فجر شهد شیرین شهادت را بنوشد.

مسئول حوزه نمایندگی ولی فقیه در تیپ 21 امام رضا(ع) ادامه داد: سردار قاجاریان را دقیقاً 6 روز قبل از شهادت یعنی 1394/11/8 دیدم که در مورد عملیات صحبت می­ کند و گلایه دارد که چرا عملیات انجام نمی­ شود و بعد از این صحبتها دوبار گفت" دوست دارم نام مرا به عنوان یکی از فاتحین نبل والزهرا در تاریخ ثبت کنند."

وی در ادامه در خصوص حال و هوای شهید قاجاریان قبل از شهادت این چنین عنوان کرد: سردار درست یک هفته قبل از شهادت گفت عجیب است خواب شهید مهدیانپور را دیدم ولی از کم و کیف خواب برایم چیزی نگفت، چون او انسان کم حرفی بود و مسائلی که برایش پیش­ می ­آمد را برای دیگران تعریف نمی­ کرد. یکی دو روز بعد هم دوباره به من گفت: دو شب هست که خیلی خواب شهدا را می­ بینم.

یاران ادامه داد: یک بار من به شهید قاجاریان گفتم دوست دارم چهره ی مردم نبل­ والزهرا را بعد از فتح این شهرک ببینم و سردار هم با اطمینان پاسخ داد، خواهید دید. شهید قاجاریان 8 ساعت قبل از فتح نبل و الزهرا به شهادت رسید اما خون او و دیگر همرزمان شهیدش باعث این فتح و پیروزی شد.

مسئول نمایندگی ولی فقیه در تیپ21 امام رضا(ع) تصریح کرد: یکی از بزرگترین دغدغه­ های بنده این است که چرا رزمندگان جنگ خاطرات دفاع مقدس را نقل نمی ­کنند. در مدت همراهی من با شهید قاجاریان در سوریه هر زمان اوقات فراغتی داشتیم مطالعه می­کردیم. یک روز از مطالعه مطلبی به وجد آمد در همین حال بود که حدود دو ساعت و نیم برایم خاطره گفت. بعد من به سردار گفتم این خاطرات مربوط به چند روز است؟ وی گفت: مربوط به پانزده روز است  من به سردار گفتم من نورالدین پسر ایران و بابا نظر و بعضی دیگر از کتابهای دفاع مقدس را خوانده ­ام ولی کسی را به توجه و دقت شما ندیدم که تمام وقایع و خاطرات را مو به مو و ریز به ریز نقل کرده باشد و شما تنها کسی هستید که جزئیات را هم بیان می­ کنید.

وی افزود: در ادامه گفتگویم با سردار قاجاریان از او پرسیدم در مدت 8 سالی که در جبهه حضور داشتید تمام تاریخ­ها و مستندات زمانی مربوط به دفاع مقدس را که در آن حضور داشتید به خاطر دارید؟ او به من گفت بله به خاطر دارم. من در مدت این گفتگو پنج بار به شوق آمدم و با خودم گفتم ، اگر به نیشابور رسیدم نویسنده ­ای را پیدا می­ کنم که خاطرات سردار قاجاریان را استخراج کند تا به صورت کتاب در بیاورد.

یاران در پایان گفت: من از شهادت شهید قاجاریان ناراحت نیستم. او شایسته شهادت بود. ناراحتی من از این است که او رفت و تاریخچه تیپ21 امام رضا(ع) و دفاع مقدس را که در سینه داشت به همراه خود برد.