ما آماده‌ایم-289/ روایت حسین کرم نسب؛

همه گروهانی که در یک لحظه آسمانی شدند

حسین کرم نسب از بازماندگان حادثه شیمایی کربلای5 است که با شور و گرمی و البته با بغض و گریه آن حادثه را بازگو می‌کند.
کد خبر: ۷۵۰۳۳
تاریخ انتشار: ۰۴ فروردين ۱۳۹۵ - ۱۰:۴۰ - 23March 2016

همه گروهانی که در یک لحظه آسمانی شدند

به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاع پرس، ( حسین کرمنسب) فرمانده گروهان حضرت ابوالفضل از گردان فجر است که در عملیات کربلای 5 حضور داشت و از شاهدان و بازماندگان حمله شیمیایی عراق است. متن زیر خلاصهای از حادثه بمباران شیمیایی در سال 65 است که می خوانیم.

روایت فرمانده گروهانی که از پرواز یاران شهیدش جا ماند

در 19 دی 65 یعنی روز اول عملیات کربلای 5 ساعت 2 نیمه شب نیروهای گردان فجر شامل گروهانهای حضرت ابوالفضل(ع)، علی اکبر (ع) و قمر بنی هاشم(ع) بوسیله کمپرسیهایی سرپوشیده به طرف منطقه عملیاتی کربلای 5 حرکت داده شدند  و سحرگاه به جاده شهید صفوی وارد شدند. طولانی بودن مسیر سبب خستگی نیروها شده بود و از آنجایی که نیاز به نیروهای جدید احساس نمیشد دستور اسقرار موقت نیروها در جاده شهید صفوی صادر شد.

جاده شهید صفوی 13 کیلومتر طول دارد و در شمال غربی شهر خرمشهر در 15 کیلومتری جاده اهواز قرار دارد که این جاده را به دژ مرزی متصل میکند. در واقع این جاده محور اصلی عملیات کربلای 5 و از ترافیک بسیار بالایی برخوردار بود که قرارگاه خاتم النبیا(ص) در مجاورت این منطقه قرار داشت. پس از آغاز عملیات کربلای 5 و تثبیت منطقه شلمچه قرارگاه مهندسی صراط المستقیم که مدتی پس از آغاز جنگ به فرماندهی محسن صفوی تشکیل شده بود درکنار این جاده مستقر شد. دژ بلندی در کنار جاده وجود داشت. در این جاده واحد  مهندسی یا ایجاد برشهایی شبیه سنگر تانک برای رزمندگان ایجاد کرده بود که در هر کدام از آنها یک دسته از گردانهای فجر جا گرفته بودند.

گردان فجر نماز صبح را با پوتین و تجهیزات و به صورت آماده باش خواندند. بعضی از رزمندگان بواسطه خستگی درون کیسه خوابها استراحت میکردند. بعضی ها صبحانه میخوردند و بعضیها هم وصیت نامه مینوشتند.

در ساعت 8 صبح چند فروند هواپیمای دشمن اقدام به شناسایی و سپس بمباران شیمیایی نمودند وبرادران گردان فجر را غافلگیر کردند. این هواپیماها حدود ده تا دوازده راکت شیمیایی به سمت جاده شهید صفوی و مقر گردان فجر شلیک کرد که 4 راکت به مقر گردان فجر اصابت کرد دو راکت به گروهان حضرت ابوالفضل (ع) و گروهان حضرت علی اکبر(ع) اصابت و منفجر شد.

سرعت اصابت و انفجار این بمبهای شیمیایی تا اعلام برادران رزمنده چند ثانیه بیشتر طول نکشید به دلیل اعلام سریع حمله شیمیایی اقدام پیشگیری شروع شد. بعضی از برادران بر اثر ریخته شدن مواد شیمیایی روی بدنشان همان لحظه به شهادت رسیدند. به دستور فرمانده گردان کمال صادقی نیروها به جاهای امن پراکنده شدند. در همین حین آثار شیمیایی در برادران رزمنده پدیدار شد که توسط رزمندگان دیگر به عقب منتقل شدند. با گذشت چند ساعت بعد گروهان حضرت  ابوالفضل (ع) همگی به شهادت رسیدند. اما گروهان قمر بنی هاشم(ع) به دلیل فاصله از منطقه آلوده از اثرات شیمیایی در امان ماندند. آن دسته از برادرانی که به عقب منتقل میشدند به دلیل شوق  حضور در عملیات برمیگشتند. زنده یاد صادق کمالی مجبور به سازماندهی نیروها شد چرا که تعداد نیروها از 400 نفر به 150 نفر کاهش یافت.

مجروحین شیمیایی در اولین مرحله در یک حمام کانتینری مجاور درمانگاه در جاده شهید صفوی استحمام کردند و بعد از کمکهای اولیه به نقاهتگاه مجروحین شیمیایی سیدالشهداء(ع) منتقل شدند. شدت جراحات به نحوی بود که بعضی از نیروها را از روی تن صداهایشان شناسایی میکردند. باز با همه این صدمات دست از شوخی برنمیداشتند و میخواستند به هر نحوی که شده روحیه بچه ها را بالا ببرند.

اکثر نیروها بینایی خود را از داده بودند بطوریکه جهت استحمام به صورت ستونی صف کشیده و هرکس دست روی شانه جلویی میگذاشت. بعضی از مصدومین را با هواپیما به تهران منتقل میکردند تا از آنجا به آلمان اعزام شوند.

این بمباران 72 شهید و 200 نفر جانباز به جای گذاشت که هنوز اثرات آن از بین نرفته و بر اثر شدت آسیبهای وارده به شهادت میرسند.

یادمان سادهای در محل عروج این شهدا به همت بازماندگان آن حادثه بنا شده که جای کار بسیاری دارد و متاسفانه تا الان پیشرفت قابل ملاحظهای ندارد. هر سال در 19 دی ماه با حضور خانوادههای شهدا و جانبازان شیمیایی مراسم با شکوهی برگزار میشود.

نظر شما
پربیننده ها