گروه استانهای دفاعپرس_ «سیده معصومه حسینی»؛ ما عادت داریم بحران را زمانی ببینیم که دودش بلند شده و کار از کار گذشته. اما بعضی بحرانها بیصدا میآیند، بیفریاد، بیهیاهو، حتی بیدود. بحرانی که نه از بیرون، بلکه از درون ما را میبلعد. یکی از این بحرانهای زیرپوستی و نفسگیر، همین الان در حال رخ دادن است: سقوط جمعیتی و پیر شدن ایران.
ماجرا چیست؟
در دهه ۶۰، نرخ باروری زنان ایرانی بیش از ۶ فرزند بود. امروز این عدد به حدود ۱.۶ فرزند رسیده؛ یعنی بسیار پایینتر از حد جایگزینی جمعیت (۲.۱). ترجمه ساده این آمار چیست؟ یعنی هر نسل ایرانی، کوچکتر از نسل قبل میشود. هر نسلی، نیروی کار و توان اقتصادی و نظامی و فرهنگی کمتری نسبت به نسل پیش خواهد داشت؛ و این یعنی ما با دست خودمان داریم آینده کشور را ضعیف، پیر و بیرمق میکنیم.
سیاهچاله جمعیتی چیست؟
اصطلاح «سیاهچاله جمعیتی» به وضعیتی اشاره دارد که جمعیت کشور به مرحلهای از پیری میرسد که دیگر حتی با سیاستهای تشویقی شدید هم قابل احیاء نیست. یعنی: نرخ تولد پایین، نرخ مرگ بالا (بهخاطر پیر شدن جمعیت)، کاهش شدید نیروی کار، فشار سنگین بر نظامهای بازنشستگی و درمان، افزایش مالیات برای جوانان اندکِ باقیمانده، افت قدرت نظامی و اقتصادی کشور و...
کشورهایی مثل ژاپن، ایتالیا، کرهجنوبی وارد این مرحله شدهاند و علیرغم هزینههای سنگین، نتوانستهاند نسل جدیدی بسازند. حالا، ایران هم با سرعت به همین ورطه نزدیک میشود.
چرا باید نگران باشیم؟
وقتی یک ملت پیر میشود، اول از همه خلاقیت و نیروی تحولگر خود را از دست میدهد. پیر شدن، یعنی: اقتصاد بدون نفس، دانشگاه بدون جوان، ارتش بدون سرباز، خانواده بدون فرزند، فرهنگ بدون شور و تمدن بدون ادامه.
پیری جمعیت، آرامش قبل از فراموشی است
چند عدد ساده، اما هولناک:
تا سال ۱۴۳۰، بیش از یکسوم جمعیت ایران بالای ۶۰ سال خواهد بود. بر اساس آمار رسمی، اگر روند فعلی ادامه یابد، جمعیت ایران تا پایان قرن، رو به کاهش شدید خواهد رفت. طبق محاسبات مرکز آمار، از سال ۱۴۲۰ به بعد، رشد جمعیت منفی خواهد شد. چرا باید الان بجنبیم؟
جمعیت مثل اقتصاد نیست که بشود با تزریق سرمایه یا تغییر یک قانون، ناگهانی اصلاحش کرد. ساختن نسل، زمان میخواهد. از امروز که فرزندی متولد میشود، ۲۰ سال طول میکشد تا به نیروی مولد تبدیل شود. اگر تا چند سال آینده (کمتر از ده سال)، موجی از ازدواج و فرزندآوری در کشور شکل نگیرد، ما وارد مرحلهای میشویم که از آن برگشتن، تقریباً غیرممکن خواهد بود.
ایران، در دوراهی تاریخ
این لحظه، لحظه انتخاب است: یا به مسیر «تمدنسازی با جمعیت جوان» بازمیگردیم، یا در گرداب «پیری، وابستگی و افول تدریجی» فرو میرویم؛ و این انتخاب، فقط انتخاب دولتها نیست؛ انتخاب من و توست. هر جوانی که ازدواج نمیکند، هر خانوادهای که از فرزندآوری میترسد، ناخواسته دارد نقش خود را در خاموشی آینده ایران ایفا میکند؛ و برعکس، هر خانوادهای که تصمیم به فرزندآوری میگیرد با وجود همه مشکلات، مادری که فرزندی تربیت میکند، در حال ساختن ستونهای یک تمدن است.
آغاز بیداری
ما آمدهایم تا درباره این واقعیت پنهان و حیاتی حرف بزنیم. تا زوایای مختلف این ماجرا را روشن کنیم. تا بگوییم «چه شده؟»، «چرا شده؟» و مهمتر از آن: «چه میتوان کرد؟» این سلسله یادداشتها دعوتی است به بیداری. دعوت به نجات آینده ایران. با شما هستیم، اگر شما با آینده باشید. در یادداشت دوم خواهیم نوشت «جمعیت؛ زیرساخت تمدن یا تهدید تمدن؟»
انتهای پیام/