به گزارش خبرنگار فرهنگ دفاعپرس، در روزهای دهه اول ذیالحجه قرار داریم. همان روزهایی که در مفاتیح آمده است که اگر نمازی دو رکعتی مابین نماز مغرب و عشاء بخوانیم، در ثواب حاجیان حج تمتع شریک میشویم.
این نماز دو رکعتی مانند نماز صبح خوانده میشود با این تفاوت که در هر رکعت پس از قرائت سوره «حمد» و سوره «توحید»، باید آیه ۱۴۲ سوره اعراف را بخوانیم.
«وَ واعَدنا موسی ثَلاثینَ لَیلَةً وَ أَتمَمناها بِعَشرٍ فَتَمَّ میقاتُ رَبِّهِ أَربَعینَ لَیلَةً وَ قالَ موسی لِأَخیهِ هارونَ اخلُفنِی فِی قَومِی وَ أَصلِح وَ لا تَتَّبِع سَبیلَ المُفسِدینَ/ و ما با موسی (علیهالسلام) ۳۰ شب (در کوه طور برای نزول تورات و آیات الهی) وعده گذاشتیم و آن را با (افزودن) ۱۰ شب کامل کردیم، پس میعاد پروردگارش ۴۰ شب کامل شد و موسی (پیش از رفتن به این وعدهگاه) به برادرش هارون گفت: در میان امت من جانشین من باش (و کار مردم را) اصلاح کن و از راه و روش مفسدان پیروی مکن!»
این آیه در رابطه با عزیمت حضرت موسی به وعدهگاه است.
در مورد این آیه گریزی به تفسیر نور که تألیف حجتالاسلام والمسلمین «محسن قرائتی» است، زدیم و نکات جالب توجهی به چشم میخوردند که بهمناسبت این ایام به اشتراک گذاشتیم.
در آیه ۵۱ سوره «بقره»، سخن از وعده ۴۰ شب با موسی است «و إذ واعَدنا موسی أربعینَ لَیلَة»، ولی در اینجا ۳۰ شب به اضافه ۱۰ شب که به فرموده امام باقر (علیهالسلام) فلسفه این کار، آزمایش بنیاسرائیل بوده است. در روایات میخوانیم: ۳۰ شب آن در ماه ذیالقعده و ۱۰ شب آن در اول ماه ذیالحجه بوده است.
با آنکه حضرت موسی (علیهالسلام) ۴۰ شبانهروز را بهطور کامل در کوه طور بوده است، (چنانکه در تورات سِفر خروج نیز آمده است)، ولی تعبیر به ۴۰ شب ممکن است به این دلیل باشد که مناجاتها اغلب در شب صورت میگیرد و یا آنکه در قدیم تقویم بر اساس ماه بوده و ماه در شب نمایان است؛ لذا برای شمارش ایام نیز از شب استفاده میشده است.
تغییر برنامه بر اساس حکمت، مانند تغییر نسخه پزشک در شرایط ویژه بیمار اشکال ندارد؛ لذا ۳۰ شب با اضافه شدن ۱۰ شب، به ۴۰ شب تغییر کرد. چنانکه «بداء» در مورد خداوند، به معنای تغییر برنامه بر اساس تغییر شرایط است، البته تمام این تغییرات را خداوند از قبل میداند، همانگونه که گاهی پزشک از قبل میداند پس از دو روز عمل به این نسخه، وضع بیمار تغییر کرده و نیاز به دارو و نسخهای دیگر دارد و در مورد خداوند، هرگز بهمعنای پشیمان شدن یا تغییر هدف و یا کشف نکتهای تازه و تغییر موضع نیست، زیرا این معانی از جهل و محدودیت سرچشمه میگیرد که مربوط به انسان است، اما خداوند در مسیر امتحان و تربیت انسان این تغییرات را انجام میدهد.
در «اربعین» و عدد ۴۰، اسراری نهفته است. این عدد در فرهنگ ادیان و در روایات اسلامی جایگاه خاصی دارد، چنانکه میخوانیم: در زمان حضرت نوح (علیهالسلام) برای عذاب کفار، ۴۰ روز باران بارید.
۴۰ سال قوم حضرت موسی (علیهالسلام) در بیابان سرگردان بودند.
پیامبر (صلی الله علیه و آله) ۴۰ روز از حضرت خدیجه (سلام الله علیها) جدا شد و اعتکاف کرد تا غذای آسمانی نازل شد و مقدمه تولد حضرت زهرا (سلام الله علیها) فراهم شد.
رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در ۴۰ سالگی مبعوث شدند.
انسان تا ۴۰ سالگی زمینه کمال روحی و معنوی دارد، اما پس از آن دشوار میشود.
۴۰ روز اخلاص در عمل، عامل جاری شدن حکمت از قلب به زبان است.
۴۰ بار خواندن بعضی سورهها و دعاها برای فرج و رفع مشکلات سفارش شده است.
۴۰ روز پذیرفته نشدن اعمال از جمله نماز، پیامد بعضی گناهاناست.
۴۰ مؤمن اگر به خوب بودن مردهای شهادت دهند، خداوند او را میآمرزد... بعضی کتابها نیز با محوریت عدد ۴۰ مانند «چهل حدیث» نوشته شده است.
چگونه میتوان پذیرفت که حضرت موسی برای غیبت موقت خود جانشین تعیین کند، اما خاتم پیامبران برای غیبت ابدی خود جانشینی تعیین نکرده باشند؟ با آنکه حدیث منزلت که پیامبر خطاب به حضرت امیرالمؤمنین فرمودند: «أنتَ مِنِّی بِمَنزلةِ هارونَ مِن موسی» تو برای من مثل هارون برای موسی هستی، بهصورت متواتر در منابع اهل سنت آمده است و آیا مردم در زمان غیبت امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) رها شدهاند؟
دو آزمایش برای قوم موسی رخ داد: یکی ۱۰ روز زیادتر ماندن حضرت موسی در وعدهگاه و دیگری گوساله سامری. چنانکه خداوند میفرماید: «فانّا قد فتنا قومک من بعدک و اضلهم السامری» هنگامی که حضرت موسی فرمودند: من برای دریافت دستورات الهی، ۳۰ شب به وعدهگاه میروم، چون از ۳۰ شبانهروز گذشت و حضرت موسی نیامدند، مردم گفتند: حضرت موسی خلف وعده کرده است؛ لذا از او بریده و بهدنبال برنامههای انحرافی رفتند؛ در حالی که با رفتن حضرت موسی به کوه طور، خدای او که از میان نرفته بود تا مردم بهسراغ بتپرستی بروند.
مراد از «اصلاح» در آیه، اصلاح در مسائل اجتماعی و جامعه است، نه اصلاح در رفتار فردی و شخصی (کلمه «أَصلِح» پس از «أُخلُفنِی» آمده است)
در زمان حضرت موسی، مفسدان توطئهگری بودند که موسی نگران آنها بود و به هارون سفارش میکرد: نگذار زمام امور را بهدست گیرند و خواسته یا ناخواسته دنبالهروی آنان شوی. «و لا تَتَّبِع سَبیلَ المُفسِدینَ»
انتهای پیام/ 118