به گزارش خبرنگار فرهنگ دفاعپرس، کتاب «عبور از شط» خاطرات «سید عبدالعباس بحرالعلومیفرد» از دوران دفاع مقدس است که به قلم «فرامرز نوروزی تبریزینژاد» به رشته نگارش درآمده و توسط انتشارات «مرز و بوم» منتشر شده است.
«سید عبدالعباس بحرالعلومیفرد» راوی کتاب «عبور از شط» و یکی از نیروهای مقاومت ۳۵-۴۰ روزه خرمشهر در گفتوگو با خبرنگار فرهنگ دفاعپرس، اظهار داشت: از آنجایی که تکلیف بود من خاطرات خود را بنویسم، آنها را تحت عنوان «عبور از شط» منتشر کردم.
بر خود تکلیف دانستم از خاک، انقلاب و نظامم دفاع کنم
وی با اشاره به اینکه من خودم عنوان «عبور از شط» را برای این کتاب انتخاب کردم، افزود: عمده خاطراتم مربوط به زمان اشغال خرمشهر است که من شناسایی از خرمشهر را انجام میدادم و برای آن از شط عبور میکردم. کسانی که کتاب را بخوانند، متوجه میشوند که ما در آن دوران چه حالت و شرایطی داشتیم. با آنکه آن موقع من یک جوان ۱۹ ساله بودم و تنها چند روز از ازدواجم میگذشت، بر خود تکلیف دانستم که به جبهه بروم و از خاک، انقلاب و نظامم دفاع کنم.
راوی کتاب «عبور از شط» گفت: خاطرات این کتاب را «فرامرز نوروزی» که از همرزمان قدیمی من بود، نگارش کرد و من به کسانی که میخواهند با بچههای جبهه و دوران جنگ و جهاد آشنا شوند، توصیه میکنم که این کتاب را بخوانند.
بحرالعلومیفرد در پاسخ به این سؤال که آن دوران در کدام بخش جبهه مشغول بود، اظهار داشت: من سال ۱۳۵۹ در خرمشهر قرار داشتم. ما آن موقع بهعنوان نیروهای سپاه خرمشهر فعالیت میکردیم و هنوز تیپ و لشکری وجود نداشت. شهید «محمد جهانآرا» هر محله از خرمشهر را دست یک عده داده بود؛ برای مثال یک محله دست من بود بهعلاوه پنج-شش نفر نیرو که یک گروه مقاومت تشکیل دادیم.
چیزی که الآن در غزه میبینید را قبلاً در خرمشهر انجام دادیم
راوی کتاب «عبور از شط» ادامه داد: دقیقاً چیزی که شما الآن در غزه میبینید را ما قبلاً در خرمشهر انجام دادیم. دنبال تانکها میرفتیم و از نقطه صفر به تانکهای عراقی حمله میکردیم و تنها سلاحمان هم آر. پی. جی بود که البته بهمقدار کمی وجود داشت و سه-چهار نفر در شهر آر. پی. جی زن بودند که یکی از آنها من بودم، دیگری سید صالح موسوی و یکی-دو نفر دیگر بودند و بقیه مردم با کوکتل مولوتوف به تانکها حمله میکردند.
وی افزود: ما بعد از سقوط خرمشهر و تشکیل خط پدافندی در «کوت شیخ»، سازماندهی شدیم و تیپ و لشکر در کل سپاه برای آزادسازی خرمشهر راهاندازی شد. ما تیپ مستقر ۲۲ بدر داشتیم که من فرمانده گردان خطشکن «علیبنابیطالب (علیهماالسلام)» در آزادسازی خرمشهر بودم.
جامعه بهوسیله آثار فرهنگی با فرهنگ دفاع مقدس آشنا میشود
بحرالعلومیفرد در پاسخ به این سؤال که «به نظر شما این مطالب تا چه میزان میتوانند نوجوانان امروزی را جذب فرهنگ دفاع مقدس بکنند؟»، گفت: متأسفانه ما در بخش فرهنگ خیلی ضعیف عمل میکنیم و همانگونه که رهبر معظم انقلاب اسلامی فرمودند، خیلی جا دارد که در بخش فرهنگی و جبهه و جنگ برای سالهای سال در محتواهای مختلف از قبیل فیلم، کتاب، نمایشنامه، سریال و ... آثار فرهنگی تولید کنیم، اما متأسفانه در این بخش خیلی ضعیف کار کردیم. جامعه بهوسیله فیلم و کتاب و آثار فرهنگی میتواند با فرهنگ دفاع مقدس آشنا شود. برای مثال ما بهوسیله مطالعه کتاب متوجه میشویم که «میرزا کوچکخان» چه شرایطی در نهضت جنگل داشته است و چطور با دشمنان میجنگید! زمانی که جوانان و نوجوانان ما کتابهای بچههای دوران جنگ را بخوانند، با شرایط آن دوران آشنا میشوند و این یک آمادگی برای اینها میشود که اگر خدای ناکرده کشور در آینده با جنگ و تجاوز مواجه شد، همینها بتوانند این راه را با سبک جدید ادامه دهند.
راوی کتاب «عبور از شط» با اشاره به اینکه چه عواملی باعث فتح خرمشهر شدند، ادامه داد: خیلی موارد باعث سقوط خرمشهر شدند. هم اینکه تازه انقلاب شده بود، ارتش ما درگیر کردستان بود، سران فرماندهان ارتش، همه یا فرار کرده یا بهخاطر خیانت به ملت، اعدام شده بودند و به همین خاطر ارتش متلاشی شده بود و ارتش سازمانیافتهای نداشتیم. ابتدای جنگ بسیج بود و سپاه هم یک نهاد نوپایی بود که تازه پا به عرصه مقاومت گذاشته بود. همه اینها یک طرف، آن طرف هم تمام دنیا از جمله کشورهای عربی، آمریکا، انگیس، روسیه، آلمان، فرانسه و تمام اینها از لحاظ تسلیحاتی و اطلاعاتی و ماهوارههای اطلاعاتی پشتیبان دشمن بودند و به رژیم بعث عراق کمک میکردند.
هدف صدام نابودی انقلاب بود
وی افزود: صدام اعلام کرده بود که هدف آنها نابودی انقلاب بود نه گرفتن خرمشهر، آبادان یا جای دیگری. آنها میخواستند با گرفتن خاک ما انقلابمان را با شکست مواجه کنند، اما نمیدانستند که چه شیرمردانی در ایران وجود دارند. الحمدلله امسال چهلوهفتمین پیروزی انقلابمان را جشن میگیریم و مردم ما با وجود تهدیدات، مقاوم ایستادهاند.
شهید جهانآرا فرمانده قلب بچههای خرمشهر بود
بحرالعلومیفرد در مورد ویژگیهای شخصیتی شهید «محمد جهانآرا» گفت: من از قبل از پیروزی انقلاب بهواسطه شهید «حسن مجتهدزاده» به شهید جهانآرا مرتبط بودم و وی بعد از پیروزی انقلاب به خرمشهر آمد و اولین کاری که کردیم، آن بود که شهربانی مرکزی خرمشهر را گرفتیم و بعد از آن، کانون فرهنگی انقلابی مسلمانان خرمشهر و سپس کمیته را راه انداختیم. شهید جهانآرا در این مدت هیچ تغییری نکرد و از روز اولی که او را دیدیم، همینطور بود و اصلاً بهعنوان اینکه یک فرمانده باشد با بچهها رفتار نمیکرد و مانند یک دوست و برادر بود و به تمام مسائل بچهها از جمله ازدواجشان ورود میکرد. وی یک فرمانده سازمانی نبود؛ بلکه فرمانده قلب بچههای خرمشهر بود.
آموزه شهید جهانآرا
راوی کتاب «عبور از شط» با اشاره به اینکه شهید جهانآرا یک انسان خودساخته بود، ادامه داد: جهانآرا یک فرمانده علیوار بود. وی بسیار آرام و خوشبرخورد بود. اصلاً یک حرف بد از دهانش بیرون نیامد. من یک بار رفتاری از او دیدم که خاطرهاش هم در کتابها آمده است؛ یک بار به دیدگاه آمد و من گفتم «عراقیهای فلانفلان شده...» و او از این رفتار من متعجب شد و گفتم که «آمدهاند و شهر ما را گرفتهاند!» در ادامه به من گفت: «سرباز امام زمان (عجل الله تعالی فرجهالشریف) حرف بد نمیزند».
انتهای پیام/ 118