روایتی متفاوت از سفر حج در کتاب «خال سیاه عربی»

کتاب «خال سیاه عربی» را نمی‌توان با قالب‌های کلاسیک سفرنامه‌نویسی سنجید. این کتاب نه از فرودگاه آغاز می‌شود، نه از صفِ ویزا یا ازدحام زائران؛ بلکه از جایی بسیار دورتر، از دل خانه‌ای در بم، از خاطرات کودکی، از اولین مواجهه‌های ذهن یک کودک با مفهوم خدا و خانه او.
کد خبر: ۷۵۱۲۸۷
تاریخ انتشار: ۱۲ خرداد ۱۴۰۴ - ۰۹:۰۹ - 02June 2025

به گزارش گروه فرهنگ دفاع‌پرس، کتاب «خال سیاه عربی» سفرنامه‌ای متفاوت از «حامد عسکری» است؛ شاعر و نویسنده‌ای که پیش‌تر با آثارش در شعر و نثر، طعم دلنشین بیان و واژه را به مخاطب چشانده بود. این بار اما، با سفری معنوی، پر از خاطرات شیرین، تأملات درونی و روضه‌هایی جان‌گداز از دیار پیامبر (ص)، دفتری از تجربه و احساس را گشوده که نه فقط یک سفرنامه؛ بلکه روایتِ یک تحول است.

این کتاب را نمی‌توان با قالب‌های کلاسیک سفرنامه‌نویسی سنجید. «خال سیاه عربی» نه از فرودگاه آغاز می‌شود، نه از صفِ ویزا یا ازدحام زائران؛ بلکه از جایی بسیار دورتر، از دل خانه‌ای در بم، از خاطرات کودکی، از اولین مواجهه‌های ذهن یک کودک با مفهوم خدا و خانه او. عسکری با درآمیختن خاطرات دوران کودکی و تصورات نخستینش از خداوند، زمینه‌ای عاطفی و صمیمانه برای روایت سفر حج خود فراهم می‌کند و این، یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های متمایز کننده کتاب است.

«خال سیاه عربی»؛ سفرنامه‌ای به شیرینی کلمپه و قوتو

او از خدای کودکی‌اش می‌نویسد، خدایی که در نیش حاج معصومه، در اشک مادر، در گل نزدن استقلال، در آرزو‌های بچگانه‌اش تجلی دارد و از تعجبش می‌نویسد وقتی شنید بی‌بی صدیقه قرار است برود «خانه خدا». اصلاً مگر خدا خانه دارد؟ مگر او همه‌جا نیست؟ این نگاه کودکانه، طنزآمیز، اما عمیق، مسیر روایت را از همان آغاز کتاب روشن می‌کند.

قلم عسکری در این کتاب همانی‌ست که مخاطبان آثارش پیش‌تر چشیده‌اند؛ سرشار از واژه‌پردازی‌های نو، شوخی‌های بجا و توصیف‌هایی شاعرانه. زبان او مثل گفت‌وگویی است صمیمی و بی‌تکلف که گویی در سفر حج همراهش شده‌ای و پابه‌پایش در کوچه‌پس‌کوچه‌های مدینه و مکه قدم می‌زنی.

عسکری با نگاهی دقیق، ماجرا‌هایی را روایت می‌کند که معمولاً در سفر‌های زیارتی نادیده می‌مانند؛ از گشت‌وگذار در مدینه تا مواجهه با پلیس سعودی، از سر زدن به آشپزخانه حجاج ایرانی تا حضور در زندانی عجیب. او با بهره‌گیری از تخیل، تاریخ را با حال درهم می‌آمیزد؛ گاه از شعب ابی‌طالب (ع) به خاطره‌ای از زندگی بانو خدیجه (س) می‌پرد و گاه در تنگه احد، شکست مسلمانان را با روایتی امروزی بازمی‌خواند.

مذهب و عشق به اهل‌ بیت (ع) نیز در تار و پود کتاب تنیده شده. عسکری از هر فرصتی برای گریز زدن به عاشورا و مظلومیت خاندان رسول خدا (ص) استفاده می‌کند.

«خال سیاه عربی» در بسیاری از فرازهایش به جای یک سفرنامه، بیشتر شبیه روضه‌ای‌ست از دلِ یک بچه‌شیعه در سرزمین پیامبر (ص)، روضه‌ای که با اشاراتی مکرر به محرم، ختم به عشق می‌شود.

نثر عسکری طعم دارد. مثل شیرینی‌های کرمان، مثل کلمپه و قُوَّتو. لحن او شنیدنی‌ست، نه فقط خواندنی؛ گویی در قطاری نشسته‌ای و پیرمردی شیرین‌زبان برایت قصه می‌گوید. همین ویژگی باعث می‌شود کتاب بیشتر از آنکه به چشم بیاید، به دل بنشیند.

اگر دنبال کتابی هستی که حال دلت را خوب کند، تو را ببرد جایی دور و آشنا، از توی زندگی‌ات پروازت دهد به مسجدالنبی، کنار بقیع، یا از صفا تا مروه؛ اگر می‌خواهی با خواندن چند سطر، عطری از چادر نماز مادر به مشامت برسد و اشکی بی‌خجالت روی گونه‌ات بیفتد، «خال سیاه عربی» انتخاب خوبی‌ست. نه فقط یک سفرنامه که یک دل‌نوشته‌ی عاشقانه است؛ به خدا، به مادر، به وطن و به زیارت.

این کتاب توسط انتشارات «امیر کبیر» منتشر شده است.

انتهای پیام/ 118

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار