گروه ساجد دفاعپرس: وصیتنامههای شهدا چراغ راهی است که این روزها پس از گذشت حدود ۳۵ سال از پایان جنگ تحمیلی، همچنان راه را برای کسانی که میخواهند پای خود را جای پای شهدا بگذارند، مشخص میکند. در این راستا، یکی از شهدایی که در وصیتنامه او نکات ارزندهای مییابیم، سید حسین صدری است که از فرماندهان نخبه بخش ادوات لشکر ۲۷ محمد رسولالله (ص) و لشکر ۱۰ سیدالشهداء (ع) بود و سرانجام دهم اسفند سال ۱۳۶۴ بر اثر جراحات شدید ناشی از گازهای شیمیایی، در نهایت گمنامی به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
اعوذ باالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
«ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَهَاجَرُواْ وَجَٰهَدُواْ فِی سَبِیلِ ٱللَّهِ بِأَموَٰلِهِمۡ وَأَنفُسِهِمۡ أَعظَمُ دَرَجَةً عِندَ ٱللَّهِۚ وَأُوْلَـٰٓئِکَ هُمُ ٱلفَآئِزُونَ» توبه ۲۰
«يُبَشِّرُهُمۡ رَبُّهُم بِرَحمَةࣲ مِّنۡهُ وَرِضوَٰنࣲ وَجَنَّـٰتࣲ لَّهُمۡ فِيهَا نَعِيمࣱ مُّقِيمٌ خَٰلِدِينَ فِيهَآ أَبَدًاۚ إِنَّ ٱللَّهَ عِندَهُۥٓ أَجرٌ عَظِيمࣱ» توبه ۲۱ و ۲۲
خداوندا، ما را نیز در زمره آنان قرار ده. آمین یا رب العالمین. بار خدایا، کریما، پروردگارا، امروز شیاطین، اسلام تو را نشانه گرفتهاند و تو خود گفتهای که إن کید الشیطان کان ضعیفا؛ پس نصرت خود را بر مجاهدان در راهت عطا بفرما. خدایا، گرگها همه برای دین حنیف تو دندان تیز کردهاند، تا مگر بتوانند اسلامت را از میان بردارند؛ اما کور خواندهاند؛ چراکه چراغی را که ایزد بر فروزد، هر آنکس پف کند ریشهاش بسوزد.
آنها نمیفهند که اسلام را صاحبی است و حافظ آن خداست. مگر میتوان دینی را که پیامبران و ائمه معصومین (علیهمالسلام) برای ابلاغ آن مبعوث شدند و برای حراست آن از همهچیز خود گذشتند را از بین برد؟ آنها نمیفهمند که امام زمان ما حضرت ولیعصر (عج) حاضر و ناظر است و اسلامی که خدا بر آن نظر دارد، از بین رفتنی نیست. قابیلها و ابولهبها و ابوجهلها و ابوسفیانها و معاویهها و یزیدها و صدامها هرچند گردنها زدند و دندان و پهلو و سر و دستها از پیامبران و ائمه و یارانشان شکستند؛ اما قامت اسلام را هرگز. هرچه خون از امام و شیعیان راستین ایشان بیشتر ریختند، هرچه از ششماههها و ۷۰ و ۸۰ سالهها و جوانان بیشتر کشتند، درخت اسلام با این خونها که به پایش ریخته شد، تنومندتر شد. تا جایی که حالا از کشور ما و از خانههای مسلمین تجاوز کرده و در قلب افغانی و لبنانی و هر حقطلب مستضعف هرچند که در آفریقا هم باشد نفوذ و رسوخ کرده است.
اصلاً رمز این احیای دین حضرت محمد (ص) را گویا خداوند سبحان در ایمان و هجرت و جهاد و شهادت که همه از اطاعت خدا و رسول و ولیامر و نایب ایشان نشأت میگیرد، قرار داده است. اینکه میرود تا با ندای ملکوتی امام که نه از جماران، بل، از قلوب شکسته این امت مظلوم بلند است. کاخ ستمگران و طاغیان شرق و غرب به لرزه درآمده و واژگون شود (انشاءالله) و با دست پرتوان مجاهدان راه خدا، مستکبران برای همیشه به جهنم سرنگون شوند (انشاءالله) حال، مگر میتوان اسلامی را که با آن قیمت و عظمت به دست ما رسیده است را با چند توپ و ترقه از بین برد؟ هرگز. تا قطره خونی در رگ یک مسلمان وجود دارد، دشمنان خواب غلبه خویش را هم نخواهند دید، چه رسد که بتوانند که کاری را کنند.
برادر و خواهر من، خوب دقت کن و چشمها را باز کن، خدا برای حفظ دین خود محتاج به من و تو نیست؛ ولیکن این جنگ برای امتحان ماست، پس از خدا بخواهیم که ما را نیز در این امتحان سخت، یاور باشد تا بلکه از عهده آن برائیم؛ و اینک سخنی چند با پدر و مادر مهربانم...
پدر و مادر عزیزم، هرچند برایتان فرزند خوبی نبودم، هر چند زحمات و محبتهای شما را نتوانستم حتی ذرهای جبران کنم؛ اما اخلاقتان برایم درس بود. همیشه خود را در قبال شما خجل میدانستم؛ ولیکن روی ابراز آن نبود. مادر و پدر مهربانم، همانطور که در زمان حیاتم خطاهایم را میبخشیدید، دوست دارم اکنون نیز از من راضی باشید، شاید خداوند هم مرا ببخشاید. فقط این نکته از یادتان نرود که چیزی به خدا نمیدهیم؛ بلکه او امانتی به ما میدهد، کرم را ببین، که خود نیز مشتری امانت خود میشود، و به بهای بهشت و رضای خود آن را میخرد. پس نهتنها نباید حتی لحظهای در دل خود غم و اندوه جای دهیم؛ بلکه باید شکر این نعمت را هم بکنیم. انشاءالله که خداوند گناهکاران پشیمان را به خون مقدس بیگناهانی چون مولایمان حسین (ع) ببخشاید و درجه رفیع شهادت را نصیب ما هم بگرداند.
و اما از خواهران و برادران عزیزم نیز میخواهم که تمام بدیها و ظلمهایی که در حقشان روا داشتهام را ببخشند. انشاءالله خداوند نیز از آنها راضی باشد، و صبر و استقامت هرچه بیشتر یاریشان فرماید.
چند سخنی با همسرم نیز به ودیعت میگذارم، هرگاه بیاد این حقیر افتادی، برایم از خداوند طلب استغفار کن، تو نیز مرا حلال کن و از بدیهایم در گذر و آنها را به حساب جهلم بگذار.
در خاتمه بگویم که من هم از شما و خانوادهام و دوستان و آشنایان خود کاملا راضی هستم، باشد که موجب رضایت پروردگار رحمان واقع شویم. اما از تمام دوستان و آشنایان و کسانی که بر گردن من حق دارند نیز تمنای عفو و بخشش دارم، ضمناً هر کس از من چیزی طلب دارد، حتماً بیاید و از خانوادهام طلب کند و یا اینکه آن را حلال نماید؛ چراکه مرا در آن دنیا طاقت جوابگویی نیست. خداوند انشاءالله به فضل و کرم خویش درب توبه را بر ما بگشاید و ما را جزو توابین قرار داده، به صراط مستقیم هدایتمان فرماید.
امام را هرگز فراموش نکنید.
خدایا، خدایا، تا انقلاب مهدی (عج) خمینی را نگهدار
سید حسین صدری
انتهای پیام/ 113