به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاعپرس، عملیات دفاع سراسری در اوایل مرداد ۱۳۶۷ اگرچه همچون عملیات سیدالشهدا در اردیبهشت ۱۳۶۵ زمره عملیاتهای دفاع مقدس جای داده نشده، اما از این حیث که عملیات تعجیلی دفاعی بدون برنامهریزی قبلی و موفق بوده حائز اهمیت است.
اما عملیات دفاع سراسری چیست؟ یک عملیات پدافندی در مقابل تهاجم سراسری ارتش بعث بعد از اعلام خبر پذیرش قطعنامه ۵۹۸ توسط ایران. اهدافی را برای این اقدام صدام بیان میکنند، اما باید توجه داشت که این عملیات عراق در برههای رخ داد که جمهوری اسلامی ایران با کمبود رزمنده مواجه شد به دلایل مختلف، از جمله عملیات روانی دشمنان و تمرکز بر جبهه غرب و شمالغرب، هدف دیگر رژیم بعث و صدام گرفتن ابزار بیشتر برای چانه زنی بود، از جمله بالا بردن تعداد اسرای ایرانی برای تعادل بخشی به تعداد اسرای دو طرف، چراکه حجم اسرای عراقی به نسبت اسرای ایرانی بسیار بالا بود، دوم بحث زمین بود، اینکه صدام بتواند با اشغال زمین بیشتر امتیاز بیشتری برای مرحله آتش بس داشته باشد، همچنان که در این مرحله با کمترین مقاومت توانستند به سرحدات اشغالی اول جنگ هم برسند.
در جبهه غرب هم عملیات فروغ جاویدان خیلی تعجیلی با پشتیبانی ارتش بعث توسط منافقین انجام میشود. علت لفظ تعجیلی هم این است که پذیرش ناگهانی قطعنامه خارج از برنامهریزی آنهابوده و عملیاتی که برای شهرویور ماه برنامهریزی شده بود به سرعت فاز اجرا گرفت.
تبیین این موارد البته فرصت مبسوطی میطلبد و از حوصله این متن خارج است، اما چیزی که باعث میشود به بیان این مطلب بپردازیم، نقل یک اتفاق منحصر بفرد در این ماجراست.
همزمانی این اتفاقات در سال ۱۳۶۷ با ایام عید قربان و غدیر چیزی است که همواره از آن غفلت شده. در همین زمینه باید به ماجرای شهدای سادات خمسه از گردان حضرت زینب سلام الله علیها لشکر ۱۰ حضرت سیدالشهدا علیه السلام اشاره کرد.
علی محمد اسدی یکی از فرماندهان گردانهای لشکر ۱۰ سیدالشهدا در دفاع مقدس و از یادگاران و مسئول ستاد کنگره شهدای این لشکر درباره این ماجرا میگوید:
وقتی جمهوری اسلامی قطعنامه ۵۹۸ را پذیرفت، منافقین از سمت غرب حمله کردند و تمام مردم ذهنشان درگیر غرب کشور بود، غافل از اینکه در جنوب کربلایی دیگر اتفاق افتاده است. اوج گرمای خوزستان بود و از طرفی مردم سردرگم بودند و نمیدانستند که صلح خواهد شد یا خیر. در همین احوال و شرایط بودیم که خبر آمد عراق از زمین و آسمان حمله کرده و نیروهای خط پدافندی ما را شکسته و به جاده اهواز خرمشهر رسیده است. عراقیها یک فلش هم سمت آبادان زده بودند و میخواستند آنجا را محاصره کنند. عراق تقریبًا دنبال این بود که از وضعیت پیش آمده امتیاز بگیرد. بعد از نماز صبح حرکت کردیم و اصلا فکرش راهم نمیکردیم که عراقیها تا جاده اهواز خرمشهر آمده باشند.
ما حتی به قدر کافی سلاح و مهمات نداشتیم و هنگامی که به جاده اهواز خرمشهر رسیدیم، با غوغایی روبهرو شدیم. در ابتدا گمان کردیم نیروهای خودی هستند، اما وقتی با شیرجه و مانور هواپیماهای بالا سرمان مواجه شدیم، فهمیدیم که نیروهای عراقی هستند. از همان منطقه کوشک و سهراه حسینیه درگیری شروع شد. ما تجهیزات، سلاح کافی و آشنایی لازم با آن منطقه را نداشتیم و حتی نمیدانستیم که دشمن از کجا شروع کرده و هدفش چیست و قصد گرفتن کدام منطقه را دارد؟ ما به سمت کوشک رفتیم، لشکر ۴۱ ثارالله به فرماندهی سردار دلاور حاج قاسم سلیمانی به سمت چپ منطقه رفت، ما در قالب تیپ حضرت زهرا به سمت خرمشهر در حرکت بودیم. صبح عملیات شروع شد و نزدیک ظهر دود تانکهای آتش گرفته عراقیها منطقه را پر کرده بود، البته بسیاری از بچههای ما در همین عملیات به شهادت رسیدند.
به ما یک طرف ماجرا را میدیدیم که دشمن تا بندندان مسلح آمده است و آن روی سکه، زمانی مشخص شد که اسرای ما آزاد شدند و تعریف کردند که پشت نیروهای عراقی چه لشکرهایی که حمایت کردند و این معلوم است که دشمن با برنامهریزی به جلو آمده بود.
در این فضا باید نیروها تعجیلی و با سرعت جابجا میشدند، ما یک کامیون داشتیم که حدود ۲۷ نیروی رزمنده در آن بودند، توپ مستقیم دشمن به این کامیون خورد و پنج نفر شهید شدند و هر پنج نفر هم سید بودند. یعنی دیگر سیدی در این کامیون غیر از این پنج عزیز نبود، بقیه شاید مجروح شدند، اما مجروحیتشان عمیق نبود.
امروز مقبرهای به نام «شهدای خمسه سادات» یا «شهدای کوثر» در نزدیکی محل شهادتشان ساختهاند. البته تحریفی هم صورت گرفته، چون ما حاضران صحنه و فرمانده میدانی بودیم. مثلا گفته شده که بخشی از جنازه بچهها مانده است، اما چنین چیزی صحت ندارد، چون بدن بچهها سوخته بود و تنها بخش کمی از آن پیکرها که قابل شناسایی بود را توانستیم منتقل کنیم و تحویل خانوادههایشان بدهیم یعنی عمده پیکرها در همین سه راهی کوشک دفن شده است. از طرفی آن مقبرها هم دقیقًا همان مکانی نیست که موشک اصابت کرده و محل شهادتشان شده. آن پنج شهید سید صاحب محمدی، سید داوود طباطبایی، سید حسین حسینی، سید داوود موسوی و سید علیرضا جوزی بودند.»
بررسی تاریخ شهادت این پنج شهید بزرگوار نشان میدهد که این شروع این عملیات، روز عرفه و یک روز پیش از عید قربان بوده و تا چند روز ادامه پیدا کردهاست، از این رو بیشتر رزمندگان این عملیات را با نام عملیات غدیر هم میشناسند.
انتهای پیام/ 119