حرم مطهر رضوی در آستانه ماه محرم سیاه‌پوش ‌شد

تا قدم به مشهد می‌گذاری، حال و هوای محرم همه‌جا خودش را نشان می‌دهد. کوچه‌های حرم این روزها پر شده از سیاهی‌های عزا و جنب‌وجوش برای مراسم سوگواری. انگار همه چیز آرام آرام به استقبال عزای فرزند حضرت فاطمه سلام‌الله‌علیها رفته است.
کد خبر: ۷۵۷۸۴۱
تاریخ انتشار: ۰۵ تير ۱۴۰۴ - ۱۰:۱۸ - 26June 2025

به گزارش دفاع‌پرس از خراسان رضوی، این روزها، هر گوشه حرم قصه سوگ دارد و هر زائر، دلی شکسته برای ارباب به همراه آورده است. در آستانه جمعه، ششم تیرماه ۱۴۰۴، مصادف با اول محرم ۱۴۴۶ هجری قمری، خادمان حرم مطهر رضوی شبانه‌روز در تدارک هستند.

حرم مطهر رضوی در آستانه ماه محرم سیاه‌پوش ‌شد

از ورودی‌های صحن تا بلندای ایوان‌ها، دست‌های خادمان گره خورده در کاری. صحن‌ها و رواق‌ها تمیزتر از همیشه‌اند، مهر‌ها صف کشیده‌اند، غبار فرش‌ها یکی‌یکی گرفته شده و کتیبه‌ها دانه‌دانه در حال نصبند. بچه‌های خدمات می‌گویند: «انگار حرم دارد خود را برای عزاداری امامش آماده می‌کند؛ ما فقط کمکی هستیم».

بیرق‌ها یکی‌یکی بالا می‌روند. پرچم مشکی صحن انقلاب وقتی بالا می‌رود، یک لحظه کل حرم ساکت می‌ماند. انگار همه در سکوت، به یاد آن خیمه‌های سوخته افتاده‌اند.

دل‌نوشته‌ها بر دیوار‌ها چسبانده می‌شود، با فونت‌های درشت: «السلام علیک یا اباعبدالله»، «ای به خون خفته‌ترین مظلوم تاریخ».

نیرو‌های خدمات عمومی، با بیش از ۵۵۰ نفر نیروی فعال، شبانه‌روزی در سه شیفت مشغول‌اند. می‌گویند ایام محرم، دل خادم‌ها بیشتر می‌لرزد؛ وقتی خاک‌روبی می‌کنند، وقتی پارچه‌های عزا را نصب می‌کنند، وقتی زائر عزادار را به‌چشم می‌بینند، یاد خیمه‌ها می‌افتند.

صدای آهسته روضه، کم‌کم از بلندگو‌های اطراف شنیده می‌شود و نور شبستان‌ها و ایوان‌ها کم می‌شود تا اشک‌ها راحت‌تر سرازیر شوند. این صدا‌ها تمرین غم‌اند، برای دهه‌ای که قرار است، دلِ حرم هم مثل کربلا بگیرد.

در پشت‌بام‌ها، نیرو‌های خدمات دنبال کبوتر‌های زخمی‌اند، آنها هم سهمی در ماتم دارند. برایشان آشیانه می‌سازند. ورودی پارکینگ‌ها و دیوار‌ها شسته می‌شوند. در زیرگذر، زمین برق می‌زند. هر خشت و سنگ حرم، خودش را برای یک چیز آماده می‌کند: عزاداری حضرت سیدالشهدا علیه‌السلام.

اینجا هر استکانِ چای، رنگ و بوی مهربانی و عزا دارد؛ هر دستی که چای تعارف می‌کند، دلش را با سلامی آرام نذر اباعبدالله علیه‌السلام و صاحب خانه می‌کند. بوی چای داغ، با عطر صلوات و ذکر یا حسین درهم‌آمیخته؛ انگار که سهمی از دلدادگی و غم حسین علیه‌السلام را در استکان‌های کوچک و ساده پخش می‌کنند.

اینجا در شلوغی صحن و صفای چایخانه، لبخند خادمان و دعا‌های بی‌صدا، گره می‌خورد به شورِ اشک‌ها و بی‌قراری‌های عاشقان… 
و آن لحظه که پرچم سیاه بالای گنبد طلایی بالا می‌رود. دیگر نه تیر است، نه مرداد، نه تابستان.

از همان لحظه، مشهد می‌شود کربلا و امام رضا علیه‌السلام، میزبان تمام عزاداران و زخم‌داران عاشورا.

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار